انفجار بمب در خانه‌ بابابزرگ!<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

انفجار بمب در خانه‌ بابابزرگ!

کیهان بچه‌ها

۴ دقیقه مطالعه

bookmark

روز تولد حضرت علی(ع) روز پدر، همه جمع شده بودیم خانه‌ بابابزرگ. البته به خاطر بیماری کرونا باید فاصله‌ها را رعایت می‌کردیم و به قول زن‌دایی، دست‌وپای‌مان کمی بسته بود ولی بگو و بخند برقرار بود. هر کس چیزی می‌گفت. زن‌دایی ‌گفت: «سالی یک‌بار مردها برای‌مان هدیه می‌گیرند، به یک ماه نشده باید هدیه‌های‌شان را پس بدهیم! بیا آقا، این هدیه‌ من.»

دایی هدیه را باز نکرده، گفت: «بله روز زن به شما خانم‌ها کفش و چادر و طلا هدیه می‌دهیم، یک‌ماه بعدش روز مرد جوراب از شما می‌گیریم؛ واقعاً خسته نباشید!»

بعد جعبه‌ کادوپیچی شده را سبک، سنگین کرد و گفت: «عجب جوراب سنگینی!»

کادو را باز کرد، یک ادکلن توی یک جعبه‌ شیک و …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره‌ی ۳۰۷۷مجله‌ی کیهان بچه‌ها (زمستان۱۴۰۰) منتشر شده است