تصور واقعی، تخیل جادویی<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

تصور واقعی، تخیل جادویی

نقد داستان آرزو

مجله همشهری

۷ دقیقه مطالعه

bookmark

اولین درسی که از این داستان می‌شود آموخت این است که نباید نویسنده دنبال موضوعی بگردد که فی‌النفسه دارای هیجان باشد؛ بلکه گاه خود نویسنده بایست داستان را به داستانی پر از هیجان و حادثه تبدیل‌کند. «رولد دال» ردشدن از روی یک فرش را تبدیل به سفر ماجراجویی و پرخطر می‌سازد. نقش‌های فرش هریک تبدیل به خطری برای پسرک می‌شوند و خواننده در ترس، هیجان و تعلیق قرار می‌گیرد که آیا پسرک موفق می‌شود به سلامت از روی فرش عبور کند یا نه؟ او که در نوع خود یک «تام سایر» است، نمی‌خواهد بدون ماجراجویی از کنار هر اتفاق ولو ساده‌ای، به‌راحتی بگذرد؛ و هر کنش ساده‌ای را تبدیل به اتفاقی هیجان‌انگیز می‌کند. او کسی است که «تمام طول مسیر آجری از اصطبل تا خانه ییلاقی را بدون پاگذاشتن روی درز آجرها طی کرده بود.» همین نشان می‌دهد که تمام کارها از نظر پسرک می‌توانند یک بازی پرهیجان و پرخطر باشند. درست همان‌گونه که برای تام سایر رنگ‌زدن نرده‌های خانه یا نجات «جیم» به یک بازی تبدیل شد. یک کنش بسیار ساده و پیش‌پا افتاده، یعنی ردشدن از روی فرش، به حادثه‌ای بزرگ و هیجان‌انگیز مبدل شده‌ است.

رنگ ها

از منظری دیگر «آرزو» مرزی است میان تخیل و واقعیت، و از این‌لحاظ بسیار به تکنیک رئالیسم‌جادویی نزدیک می‌شود. در تمام طول داستان علی‌رغم تخیلات پسرک از مار و زغال گداخته و غیره، ما تصویری واقعی از یک کودک در حال بازی داریم؛ لیکن در انتها وقتی …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۱۳۹ مجلهٔ همشهری (فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳) منتشر شده است.