ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

یادی از آیین‌های نمایشی و اساطیری نوروز

مجله همشهری

۵ دقیقه مطالعه

bookmark

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، درقیاس با عمرِ انسان بر زمینی که زادگاه و کشت‌گاه ماست، از نیمه‌های اسفندماه کوچه‌ها و گذرگاه‌ها میعادگاه آیین‌ورزانی بودند که با نواها و اطوار پرشور خویش برکت را نوید می‌دادند. در جایی کشاورزان کوسه‌ای می‌آراستند، سوار بر مرکبی چموش با بادبزنی در یک دست و در دستی دیگر کلاغی، و با گلوله‌های برف او را تا بیرون ده بدرقه‌ می‌کردند. بدین معنا که زمستان و سال کهنه را با خود ببرد و اوضاع برای بیداری زمین، گیاه و جلوه‌فروشی عروس بهاری مهیا گردد. در سویی دیگر چوپانی رخت عجیب کوسه به بر می‌کرد و منزل‌به‌منزل در درگاه خانه‌ها از حال می‌رفت تا صاحب‌خانه دولت‌مند با شنیدن ناله‌های پرالتماسش به هدیه‌ای او را به هوش آورد و سپس وی، به تلافی، با لگدی بر در آغلِ گوسفندان، گله را برکت بخشد. گاه نیز روستائیان مزد نبردش با غول بدهیبت سترونی را می‌پرداختند، نبردی که پیوند با عروسِ طبیعت را برایش به ارمغان آورده بود.

کمی بعدتر نوبت …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۱۳۹ مجلهٔ همشهری (فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳) منتشر شده است.