کاش دفترچۀ خاطرات فرگه پیدا نمی‌شد<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

کاش دفترچۀ خاطرات فرگه پیدا نمی‌شد

فرگه، به همان شدت که در علم معقول به نظر می‌آید، در سیاست نفهمیدنی است

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۶ دقیقه مطالعه

bookmark
کاش دفترچۀ خاطرات فرگه پیدا نمی‌شد

فیلسوفان تحلیلی را همیشه به واضح‌اندیشیدن می‌شناسند. مقاله‌هایشان گاهی تنها نیم‌صفحه است. چند جمله می‌آورند و ساده نتیجه می‌گیرند. در برابر دیدگاه‌های مبهم و نامعقول می‌ایستند. فرگه از جملۀ همین افراد بلکه پدر آن‌هاست. اما دامت که شیفتۀ او بود، وقتی به دفترچۀ خاطرات او دست یافت، فهمید دیدگاه‌های سیاسی فرگه هیچ عقلانیتی ندارد: در فلسفه یک‌سره تسلیم عقل است، اما وقتی نوبت به سیاست می‌رسد تنها شور و احساسات حکومت می‌کنند: شکاف شخصیت فرگه به عمیقیِ شکاف منطق و نژادپرستی است.

پراسپکت مگزین — ذهن فرگه قدرتمندترین موتور محرک در فلسفۀ مدرن بود، اما، در مقام یک انسان، فرد تنگ‌نظری بود که تأثیر اندکی از خود باقی گذاشت.

به اعتراف همگان، سه تن از بنیان‌گذاران سنت مدرن تحلیلی در فلسفه، به ترتیب تاریخی، عبارت‌اند از: گوتلیب فرگه، برتراند راسل و لودویگ ویتگنشتاین. بزرگ‌ترین پروژه در زندگی حرفه‌ای من این بوده که زندگی‌نامه‌های راسل و ویتگنشتاین را بنویسم. اما از میان این سه تن تنها فرگه است که -صد سال پس از دوران بازنشستگی‌اش- بیشترین احترام را در میان فیلسوفان امروز دارد.

مقالۀ «معنا و مدلول» [۱] (۱۸۹۲) او تبیینی فلسفی از معنای زبان‌شناختی ارائه کرد که از نظر پیچیدگی و دقتْ ابتکارات بسیاری داشت و هنوز هر کسی که می‌خواهد فلسفۀ زبان معاصر را بفهمد لازم است آن را مطالعه کند. اغراق نیست اگر بگوییم او مخترع منطق مدرن است. او ایده‌های اساسی منطق گزاره‌ها را (اگر نگوییم نمادهای مورد استفادۀ کنونی را) توسعه داد، که به عقیدۀ بسیاری از فیلسوفان تحلیلی برای کارشان ابزاری ضروری است و بخشی الزامی از هر برنامۀ فلسفه‌ای در دورۀ کارشناسی است. کتاب مبانی علم حساب [۲] (۱۸۸۴) او را هنوز الگویی از نثر دقیق و …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۶ فصلنامه علوم انسانی ترجمان (زمستان ۱۳۹۶) منتشر شده است.