
اولین کتابهای آشپزی ابزارهایی برای فخرفروشی درباریان بود، راهنمایی برای برپاکردن ضیافتها و بهرخکشیدن قلمروها. اما بعدها مرحلهبهمرحله این کتابها به دست مردم معمولی رسید. بخشهای مفصلی که به چگونگی پختن گوشت حیوانات شکاری نایاب اختصاص داشت جای خود را به دستورالعملهایی برای سرخنگهداشتن صورت با سیلی داد. چطور جگر بپزیم و آن را غاز جا بزنیم؟ چطور شکممان را با کلم پر کنیم؟ چطور غذاهای مانده را استفاده کنیم؟
آتلانتیک — کتابهای آشپزی اولیه مطابق سلیقۀ پادشاهان بود. در اروپای غربی قرن پانزدهم و شانزدهم، قدیمیترین مجموعۀ دستورهای آشپزیِ منتشرشده از کاخ سلاطین و شاهزادهها و اربابها میآمد. در این دوران، کسی نمیخواست از فروش کتابهای آشپزی کاسبی راه بیندازد، بلکه این کتابها اغلب در فرهنگ درباری و با این هدف خلق میشدند که از سویی حافظهای کمکی برای سرآشپزان باشند و از سویی دستگاه سلطنت بتواند تشریفات ضیافت خود را به رخ بکشد.
بهتدریج فناوریْ مخاطبِ هدفِ کتابهای آشپزی را گسترده کرد. ورود و گسترش چاپ مدرن در قرن پانزدهم درنهایت این امکان را فراهم کرد که [نویسندگان این کتابها] به سطحی گستردهتر از محدودۀ ثروتمندترین مشتریان بیندیشند. در قرنهای بعد، ناشران به انتشار کتابهای آشپزی (و کتابهایی از هر نوع دیگر) با مخاطبانی نهچندان متمول روی آوردند. گاهی این هدفگذاری مستقیم صورت میگرفت، مانند کتاب آشپزی ساده برای طبقات کارگر [۱] که در ۱۸۴۷ در انگلستان منتشر شد. در آن زمان با شکلگیری عقاید جدیدی دربارۀ مساوات، مردمسالاری و طبقهبندی اجتماعی ارائۀ برخی کتب با عناوینی مثل مناسبترین برای ثروتمندان یا فقرا دیگر بازاریابی مؤثری به شمار نمیرفت، اما درهرصورت کتابهای مرتبط با …