گاهی سریع، گاهی آهسته، گاهی جایی در این بین<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

گاهی سریع، گاهی آهسته، گاهی جایی در این بین

آیین آهستگی در پی یافتن ریتم مناسب زندگی است

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۰ دقیقه مطالعه

bookmark
گاهی سریع، گاهی آهسته، گاهی جایی در این بین

همۀ ما اسیر «سرعت» شده‌ایم: همه‌چیز باید بیشتر باشد و سریع‌تر انجام شود، چرخه‌ای بی‌پایان از خودتخریبی دیوانه‌وار که با ارزش‌هایی مانند نوآوری و بهره‌وری توجیه می‌شود. در مقابل، پیروان آیین «آهستگی» می‌خواهند فرهنگ سرعت را به چالش بکشند. آن‌ها نمی‌خواهند به‌کلی سرعت را با آهستگی جایگزین کنند. سرعت ممکن است جذاب و ثمربخش باشد. فراخواندن به آهستگی به معنای ترمززدن نیست، بلکه تأملی است دوباره دربارۀ درکمان از سبک‌های آهستۀ زندگی و تفکر در دنیای اجتماعی‌ای که در آن ظاهراً همه بیش از پیش پایشان روی پدال گاز است، گویی ترمزی وجود ندارد.

دیلی فیلاسفی‌— فیلسوفان از دیرباز از رتوریک سرعت و آهستگی برای توصیف و ارزیابی شیوه‌های مختلف زندگی استفاده می‌کرده‌اند. گفتمان‌های بودایی‌، کنفوسیوسی‌ و دائوئیستی از پیوندهای معنایی و نمادین استفاده می‌کردند؛ از یک سو، بین سبک‌های آهسته‌تر زندگی و فضیلت و، از سوی دیگر، بین سبک‌های شتاب‌زده‌تر زندگی و رذیلت. کنفوسیوس فضیلتِ «وقت‌شناسی» را ستایش می‌کند؛ وقت‌شناسی یعنی «پیش‌رفتنْ زمانی که موقعیت ایجاب می‌کند و ساکن‌ماندنْ زمانی که موقعیت ایجاب می‌کند». فردِ وقت‌شناس به شیوه‌ای اندیشمندانه، ملاحظه‌گرایانه و سنجیده حرف می‌زند و عمل می‌کند و از «آیین‌هایی» که در زندگی کنفوسیوسی نقشی اساسی دارند پیروی می‌کند.

متون اولیۀ دائوئیستی نیز از سرعت و آهستگی به‌مثابۀ استعاره‌های اخلاقی استفاده می‌کردند. ژوانگزی [از فیلسوفان دائوئیست و پرنفوذ چینی که در حدود سدۀ چهارم پیش از میلاد می‌زیست و کتابش نیز به همین نام نام‌گذاری شده است] تأسف می‌خورد بابت «بدبختی» افراد پرمشغله و بیش‌ازحد متعهد که زندگی‌شان مانند «اسبی است که چهارنعل می‌تازد و نمی‌شود جلویش را گرفت»؛ …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

۱like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۳۴ مجله فصلنامه ترجمان علوم انسانی (بهار ۱۴۰۴) منتشر شده است.