
«هر کسی نظر خودش را دارد». بعید است این جمله را هنگام گفتوگوهای چالشبرانگیز اخلاقی یا سیاسی نشنیده باشید. آدمها معمولاً وقتی میبینند نمیتوانند طرف مقابل را با خود همراه کنند، این جمله را میگویند تا ضمن احترام به او، اعلام کنند که دست از عقاید خودشان نخواهند کشید. اما فیلسوفی آمریکایی میگوید این جمله و حرفهای شبیه به آن، نهتنها محترمانه نیستند، بلکه خطرناک و بیمعنایند. از نظر او، بهتر است بهجای اینکه صرفاً بپذیریم دیگران عقاید متفاوتی دارند، از آنها بپرسیم «چرا» چنین عقایدی دارند؟
فیلاسفرز مگزین — هنگام بحث دربارۀ اخلاق و سایر موضوعات مناقشهآمیز، معمولاً میشنویم که میگویند «این صرفاً عقیدۀ شماست». چنین ادعایی خطرناک است، معنای روشنی ندارد و باید آن را در آتش انداخت - یا استدلال من در اینجا چنین است.
وقتی کسی میگوید فلان چیز صرفاً یک عقیده است، احتمالاً میخواهد آن را از چیزی که صرفاً یک عقیده نیست متمایز کند و بدیهیترین نامزد برای این تمایزگذاری «امر واقع» (fact) است. فیلسوفان شاید وسوسه شوند که با تعریف امر واقع به «وضعیت امور» -رخدادهایی که در جهان پدید میآیند، فارغ از اینکه کسی به آنها فکر کند یا نه- و تعریف عقیده به باورهای راجعبه وضعیت امور این تمایز را توضیح دهند. مطابق این رهیافت میتوانیم، به قول پری ودل، با استفاده از آزمون «مالِ کی» امور واقع را از عقاید تمیز دهیم: همیشه میتوان پرسید «این عقیدۀ کیست؟»، اما هیچوقت نمیشود پرسید «این امر واقعِ کیست؟».
اما این شیوۀ تمایزگذاری فقط مسئله را یک گام عقبتر میبرد. چون در میانِ باورهایی که افراد راجعبه جهان دارند، برخی باورها هستند که مردم تمایل دارند آنها را ذیل ستون «امور واقع» قرار دهند و برخی دیگر …