چرا باید مدرسه‌های کسب‌و‌کار را با بولدوزر خراب کرد؟<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

چرا باید مدرسه‌های کسب‌و‌کار را با بولدوزر خراب کرد؟

مدرسۀ کسب‌و‌کار فقط یکی از انواعِ مدیریت و سازماندهی را آموزش می‌دهد

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۹ دقیقه مطالعه

bookmark
چرا باید مدرسه‌های کسب‌و‌کار را با بولدوزر خراب کرد؟

گران‌ترین دوره‌های آموزشی جهان دوره‌های مدیریت کسب‌و‌کارند. مدرن‌ترین و مجهزترین ساختمان‌ هر دانشگاه به آن‌ها اختصاص می‌یابد و فارغ‌التحصیلانشان قرار است مدیران بلند‌پایه‌ای شوند که حقوق‌های محیرالعقول می‌گیرند و جهان را تغییر می‌دهند. اما همۀ آدم‌هایی که با این دانشکده‌ها سر و کار دارند مطمئن نیستند که این تغییر قرار است دنیا را به نابودی بکشاند یا آن را جای بهتری کند. مارتین پارکر، بعد از بیست ‌سال تدریس در این دانشکده‌ها، آموزه‌های این رشته را بخشی از مشکل جهان امروز می‌داند.

گاردین — اگر به فضای آموزشی یک دانشگاه معمولی نگاهی بیندازید، به ‌احتمال زیاد خواهید دید که جدیدترین و خودنماترین ساختمان دانشگاه به مدرسۀ کسب‌و‌کار آن اختصاص دارد. مدرسۀ کسب‌و‌کارْ بهترین ساختمان را دارد، چراکه بزرگ‌ترین سودها را نصیب دانشگاه می‌کند (محترمانه‌ترش این است که بگوییم بیشترین «مشارکت» را جلب می‌کند یا مثلاً بیشترین «ارزش افزوده» را می‌آفریند) و همان‌طور که احتمالاً می‌دانید، این سود از طریق نوعی دانش به دست می‌آید که به مردم یاد می‌دهد چگونه سود به دست بیاورند.

مدرسه‌های کسب‌و‌کار تأثیرات بزرگی از خود بر جای گذاشته‌اند، اما فراوان هم در معرض این اتهام بوده‌اند که مکانی برای کلاه‌برداری روشنفکرانه‌اند، جایی که فرهنگ طمع و نگاه کوتاه‌مدت در آن تقویت می‌شود (لطیفه‌های زیادی ساخته‌اند دربارۀ اینکه ام‌بی‌اِی [۱] واقعاً مخفف چیست: «متوسط اما متکبر» [۲]، «مدیریت بر مبنای تصادف» [۳]، «مشاوره‌های بدِ بیشتر» [۴]، «هنرمندِ ارشدِ چرت‌و‌پرت» [۵] و مواردی از این دست). انتقاد به مدارس کسب‌و‌کار در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف دیده می‌شود: کارفرماها از کمبود مهارت‌های عملی در فارغ‌التحصیلان شاکی‌اند، …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۱۶ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پاییز ۱۳۹۹) منتشر شده است.