
ماری کوندو مهربان و معصوم است، میخواهد با توصیهها و ترفندهایش به ما آدمهای مضطرب و پریشان کمک کند تا دوباره با زندگیهایمان به صلح برسیم، بتوانیم زیباییهای اطرافمان را ببینیم و داشتههایمان را قدر بدانیم. اما این پیامبر مرتبسازی، به همان اندازه که در نظمدادن به دنیای خصوصی افراد ماهر است، از نظم اجتماعی چیزی نمیداند. نه از تاریخ سر درمیآورد، نه از پیامدهای ژرف اقتصاد و سیاست بر زندگی روزمره. او میخواهد ما را شاد کند، اما نمیداند چرا ماتمزدهایم.
بافلر — آمریکا کِی آتوآشغالهایش را جمعوجور خواهد کرد؟
اشتباه نکنید. منظورم از این سؤال یکی از آن مطالبهگریهای لفاظانهای نیست که از نشریات اندیشهای میتوان انتظار داشت، چیزی مثل مطالبۀ وضع مقررات بانکی و دعوت به کنشگریهای محیطزیستی در نیشن و مادرجونز، یا رؤیاهای پر شور و هیجانِ «عظمت ملی» و حسرتخوردن بر افول شرمآور احساس وظیفه در حوزههای مدنی و نظامی که هر از چندگاه صفحات ویکلی استاندارد یا نشنال ریویو را پر میکند.
منظور من از «آتوآشغال» انواع چیزهای پیشپاافتاده (هرچند نه به معنی دقیق کلمه) است: یعنی چیزهایی که داریم، اسباب منزل، لباسها و ابزارآلات، همان چیزهایی که در آمازون بیوقفه در حال بستهبندیشدن هستند، به تعبیر دیگر، خرتوپرتها.
ظاهراً خرید ولنگارانۀ خرتوپرت و انبارکردنِ آشفته و بینظمِ آنها دارد تبدیل به بحرانی شدید در این کشور میشود، آنهم درحالیکه، بعد از فاجعۀ اقتصادی سال ۲۰۰۸، هشت سال است که در حال «بازیابی» ریاضتی اقتصاد هستیم و تقریباً در مدتی به درازای یک نسل، نرخ دستمزدها راکد مانده و نابرابری در ثروت و درآمد در حال افزایش است. به بیان دقیقتر، امروز جنبشی در حال شکلگیری است که ما را …