
اکثر مردم فکر میکنند کمابیش در کشورهایی شایستهسالار زندگی میکنند. حتی آنها که اعتقاد دارند در کشورشان شایستهسالاری حاکم نیست معتقدند اگر این سازوکار محقق شود، جامعهشان به وضعیتی ایدئال خواهد رسید. اما تحقیقات متعددی در روانشناسی نشان میدهند باور به شایستهسالاری خیلی سریع ممکن است به چیزی متضاد خود تبدیل شود. یعنی، بهجای آنکه برای همه فرصتی برابر ایجاد کند، به توجیهی در دست موفقها تبدیل شود که همهچیز را برای خودشان بردارند. معنای این اتفاق برای جامعهای شایستهسالار چیست؟
ایان —
هنگامی به باورهایمان حقیقتاً پایبند خواهیم بود که دخترکی گرفتار در چنگال فقر بداند او از همان فرصتهایی برای موفقیت برخوردار است که هر فرد دیگر ... .
باراک اوباما، سخنرانی مراسم تحلیف، سال ۲۰۱۳
میباید شرایطی برابر و عادلانه برای شرکتها و کارگران آمریکایی ایجاد کنیم.
ترامپ، سخنرانی مراسم تحلیف، سال ۲۰۱۷
شایستهسالاری به یک آرمان اجتماعی فراگیر تبدیل شده است. سیاستمداران، از هر طیف و جناحی، پیوسته به این موضوع میپردازند که مواهب حیات -ثروت، قدرت، اشتغال و تحصیلات دانشگاهی- باید در ازای مهارتها و میزان تلاش افراد در میانشان توزیع شود. «فرصتهای برابر» ورد زبان همگان شده و استعارهای است پرکاربرد از آنکه هر فردی میتواند به موقعیتی برسد که برازنده و درخور شایستگیهایش باشد. از لحاظ مفهومی و اخلاقی، شایستهسالاری بهعنوان سازوکاری مطرح میشود که بهظاهر در تقابل با نظامهایی چون اشرافیت موروثی قرار دارد که، در آن، موقعیت اجتماعی هر کس با لاتاریِ تولدش [به شکلی قضا و قدری] تعیین میشود. در لوای شایستهسالاری، ثروت و مزیت نتیجهٔ منصفانهٔ شایستگی قلمداد میشود، نه ناشی از بادآوردهها و …