
نیویورکر — در تصویر دوریان گری[۱]، دوریان باخبر میشود دختری که او را دوست داشت، پس از آنکه دوریان دست رد به سینهاش زد، مُرده است؛ ظاهراً خودکشی کرده است. دوریان اصرار میورزد که بااینهمه قصد داشته با او ازدواج کند، اما تصمیم او عملی نشد. تصمیمها، بنا بر استنباطِ اسکار وایلد، پیچیده و پیشبینیناپذیر هستند. لرد هنری، حامیِ دوریان، وقتی عُذر و بهانههای او را میشنود میگوید «تصمیمهای نیک تلاشهایی نافرجام برای دستبردن در قوانین علمی است. سرچشمهشان خودبینی محض است. حاصلشان جز بیحاصلی چیزی نیست».
تا حدودی حق با لرد هنری است. جان نورکراسِ روانشناس، در تحقیقی دربارۀ تصمیمهای سالِ نو[۲] در دهۀ ۱۹۸۰، دریافت که بیش از ۵۰ درصد از آمریکاییها تصمیمهایی برای سال نو گرفته بودند. بعد از شش ماه، فقط ۴۰ درصد از آنها پای تصمیمشان مانده بودند. نورکراس دو سال بعد که پیگیر قضیه شد، این تعداد به ۱۹ درصد کاهش یافته بود. حتی از نیمی از آنهایی هم که موفق شده بودند -در کل ۱۴ مورد- کوتاهیهایی سر زده بود. بااینهمه، مدام به خودمان …