
ایان — گفتوگوی خوب ترکیبی است از نظرات و احساسات و حقایق و مفاهیم که بهصورت فیالبداهه بین دو یا چند نفر، در فضایی آکنده از حُسننیت ردوبدل میشود. گفتوگوی خوب بینشافزا و احترامآمیز، و بیش از هرچیزی مایۀ مسرت است. و چهبسا راهی برای آرامسازی ذهنمان، گشودن درهای قلبمان و ارتباط اصیل با دیگران است. مکالمۀ خوب غافلگیرکننده، انسانی و همدلانه، و جالب و مفرح است.
این تعریف من از فعالیتی است که در ایجاد حال خوش برای من نقشی اساسی دارد. ردپای علاقۀ وافر من به گفتوگوی خوب به خانوادهام برمیگردد. پدر و مادرم افرادی پُرسروصدا و خودرأی بودند که حرف همدیگر را قطع میکردند و دادوقال و دعوا راه میانداختند. متوجهم که چنین محیطی میتواند باعث کمحرفبارآمدنِ کودکان شود، کودکانی که بیش از هر چیزِ دیگر بهدنبال سکوت و آرامشاند. اما برای من این فضا محرک و مهیج بود و خانۀ دوران کودکیام را به مکانی تبدیل میکرد که دوست میداشتم.
من با مکالمات مداوم و پرنشاط مادرم، که زنی پرانرژی و باجذبه بود، بزرگ شدم. او سلطان یکهتاز صحبت سر میز شام بود و لحظهلحظۀ آن را به تجربهای مفرح و سرگرمکننده بدل میساخت. ما خیلی دوست داشتیم به داستانهایی که از محل کارش تعریف میکرد گوش بدهیم. مادرم معلم زبان فرانسۀ دبیرستان بود، شغلی که پر بود از حکایات شیطنتهای دانشآموزان، تیپزدنهای عجیبوغریبشان و اشتباهاتی که در صرف افعال داشتند. همکاران او هم زیرآب همدیگر را میزدند -و من چقدر خوشم میآمد از این که دارم از اسرار معلمانم، لغزشها و ماجراهای عشقیشان خبردار میشوم، و اتفاقاً همین تجربه بود که باعث شد تمام عمرم نسبت به صاحبمنصبان شکاک و بدبین باشم. مادرم این استعداد را داشت که حتی کوچکترین جزئیات …