
سرمایهداری همیشه مدافع آزادی بوده است. از نظر طرفداران این مکتب، اگر اجازه بدهیم آدمها آزادانه دست به مبادله بزنند، دست نامرئی بازی برد-بردی را رقم میزند که به نفع همه است. اما رسیدن به حداکثر سود، علاوه بر آزادی، مستلزم کنترل نیز هست. این وظیفه را علم مدیریت بر عهده گرفت و با خطکش و کرنومتر به جان کارگران افتاد، علمی که پژوهشهای تاریخی جدید نشان میدهد پیشگامانش نه استاد دانشگاه، که بردهداران بودند.
بوستون ریویو — سال ۱۹۱۱، کمیتۀ ویژهای در کنگره تشکیل شد تا تأثیر رویههای کسبوکار مدرن را بر زندگی کارگران بررسی کند. توجه خاص این کمیته به چیزی بود که مدیریت علمی خوانده میشد، تکنیکی که بهدنبال ارزیابی و افزایش بهرهوری کارگر بود. صریحترین مدافع این سیستم مهندس مکانیکی به نام فردریک وینزلو تیلور [۱] بود که شاهکارش، اصول مدیریت علمی [۲] ، را تازه منتشر کرده بود. کتاب تیلور به معیاری الهامبخش برای حرفۀ مدیریت تبدیل شد. درواقع، تأثیر او امروز هم همچنان ادامه دارد. مقالاتی که به تاریخ پیشگامان مدیریت میپردازند غالباً با او آغاز میشوند و تلاشهایش را برای بهکاربردن معیارهای دقیق، حتی برای فرایندهای ابتدایی، تحسین میکنند.
باوجوداین، زمانیکه تیلور و دیگران برای شهادتدادن در ۱۹۱۱ فراخوانده شدند، لحنشان بههیچوجه الهامبخش نبود. و منتقدان مدیریت علمی به نقطۀ ارجاع بسیار متفاوتی اشاره میکردند: بردهداری. آهنگری کارکشته از کارخانۀ اسلحهسازی واترتاون در ماساچوست به کمیته گفت که از نظرش در مدیریت علمی «انگار به بردگی کشیده شدهایم». او گفت مدیران کنترل بیحدی اِعمال میکنند «وقتی سرِ کارمان هستیم، همهجا دنبالمان میآیند... و وقتی خم میشویم تا چند مفتول برداریم، با …