من زن رهاشدۀ درهم‌شکسته‌ای بودم که در نقش مرد جادوگر قدرتمندی فرو می‌رفتم<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

من زن رهاشدۀ درهم‌شکسته‌ای بودم که در نقش مرد جادوگر قدرتمندی فرو می‌رفتم

یافتن زندگی بعد از طلاق در جایی که کمترین انتظار را دارید

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۵ دقیقه مطالعه

bookmark
من زن رهاشدۀ درهم‌شکسته‌ای بودم که در نقش مرد جادوگر قدرتمندی فرو می‌رفتم

کات — گرالت اهلِ ریویا، قهرمان بازی «ویچر ۳: وایلد هانت»، وقتی به ما معرفی می‌شود که در طشتی چوبی در حال حمام‌کردن بعد از رابطه است. ما داخل بخش اتاق‌خواب کائر مورهن، قصر جادوگران مدرسۀ ولف، هستیم و یِنفر، عشق زندگی گرالت، هم حوله‌ای دور موهایش پیچیده. روی کاناپه لم داده و کتاب می‌خواند و بدنش طوری قرار گرفته که زیبایی‌اش به رخ کشیده شود. ینفر، علی‌‌رغم وضع ظاهرش، کاملاً جدی است: یک لابستر جادویی به طشت می‌فرستد که گرالت را گاز بگیرد و به یادش بیندازد که قول داده بوده با سیری، دختری که به فرزندی گرفته‌اند، تمرین کند. خانواده و زندگی خانوادگی بن‌مایۀ اروتیک این صحنه را تعدیل می‌کنند. امور روزمره و معمولی زندگی با عشق و میل که نُت اصلی است در هم تنیده می‌شوند. موسیقی‌ای که استفاده شده برای یک بازی نقش‌آفرینی گرم و فولکوریک است -ملودیِ پرشوری که با گیتار کلاسیک نواخته می‌شود، برخلاف سمفونی‌‌های باشکوه حماسی که در بازی‌‌های فانتزی سنتی‌تر به کار برده می‌شوند، حس صمیمیت هنرمندانه‌ای را در مخاطب برمی‌انگیزد. ما در فضای شکنندۀ بین دو عاشق هستیم -در خانه‌ای که در انتهای سفرِ قهرمان به آن بازخواهیم گشت.

این صحنه فضایی آموزشی است که به این منظور طراحی شده که ابزارهای هدایت بازی را به بازیکنان آموزش دهد و سازوکارهای محیط بازی را معرفی کند، مثل اینکه گرالت چطور حرکت می‌‌‌کند و چطور می‌‌شود «حواس جادویی» گرالت را فعال کرد. گیمرها تمام بازی را در نقش گرالت بازی می‌‌کنند ولی ما در اینجا او را در نقش خودش می‌‌بینیم که مستقلاً حرکت می‌‌کند و حرف می‌‌زند. این صحنه یک معرفی غنی سینمایی از شخصیت‌‌ها، با تمرکز بر تنش رابطۀ بین گرالت و ینفر، ارائه می‌‌دهد. میل گرالت به ینفر ارضانشده می‌‌ماند و …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در فصلنامه ترجمان علوم انسانی، شماره ۲۸ (پاییز۱۴۰۲) منتشر شده است.