تنهاشدن درد بیشتری دارد یا گلوله‌خوردن؟<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

تنهاشدن درد بیشتری دارد یا گلوله‌خوردن؟

گاهی اوقات ترجیح می‌دهید از درد به خود بپیچید، ولی از یک رابطه بیرون انداخته نشوید

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۷ دقیقه مطالعه

bookmark
تنهاشدن درد بیشتری دارد یا گلوله‌خوردن؟

گاهی اگر به ما خیانت شود، دشنام بشنویم، تنها بمانیم یا داغ عزیزانمان را ببینیم، آن‌چنان فرو می‌ریزیم که دیگر امید بازگشت به زندگی عادی چیزی بیشتر از رؤیا نخواهد بود. البته در این مواقع اطرافیان سعی می‌کنند ما را با حرف‌هایشان تسکین بدهند. آن‌ها فکر می‌کنند این دردها صرفاً یک سری حالات ذهنی‌اند که با تصمیم و اراده می‌شود آن‌ها را دور ریخت. اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد این نوع دردهای اجتماعی دست‌کمی از بیماری‌های جسمانی صعب‌العلاج ندارند.

نیویورک مگزین — سال‌ها پیش، کیپ ویلیامز، استاد روان‌شناسی، در حالی ‌که بعدازظهر خود را در پیک‌نیک می‌گذراند چیزی به‌یادماندنی را تجربه کرد و این تجربه بعدها منجر به نتایجی شد. او با سگش کنار دریاچه‌ای در آیووا نشسته بود که ناگهان یک فریزبی [۱] کنارش افتاد. سرش را بالا گرفت و دید دو مرد منتظرند که او فریزبی را به‌‌سمتشان پرت کند. ماجرا را برای من این‌طور تعریف کرد که «من هم بلند شدم و فریزبی را به‌‌سمتشان انداختم. می‌خواستم بنشینم که با کمال تعجب دیدم دوباره آن را به‌‌سمت من انداختند. این‌طور شد که شروع کردیم به انداختن فریزبی برای همدیگر».

این بازی تا مدتی خیلی خوب ادامه پیدا کرد، اما بعد اتفاقی مبتذل و آزارنده رخ داد. او می‌گوید: «از یک‌ جا به بعد آن‌ها دیگر فریزبی را برای من نینداختند. هیچ حرفی هم نزدند. حواسشان به خودشان بود و دیگر به من نگاه نکردند». ویلیامز فقط همان‌جا سر جایش ایستاده بود، کنار سگش، و احساس بسیار بدی داشت. «تعجب کرده بودم که این تجربۀ واقعاً کوچکِ طردشدن چقدر قدرتمند است. با جان و دل آن را احساس می‌کردم. با تمام وجودم آن را حس می‌کردم. من آسیب دیده بودم».

آنچه آن مردان نمی‌دانستند این بود که ویلیامز متخصص علوم اجتماعی است و …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۹ فصلنامه علوم انسانی ترجمان (زمستان ۱۳۹۷) منتشر شده است.