کتاب شگفت انگیز

کتاب شگفت انگیز نوشته جرج میر و استن لی، به زندگینامه استن‌ لی، خالق ابر قهرمان‌های مارول می‌پردازد و از فراز و فرودهای زندگی این هنرمند خلاق می‌گوید. این اثر را با ترجمه حمیدرضا زاهدی و شایان زاهدی می‌خوانید. 

درباره کتاب شگفت انگیز

دنیای مارول‌ها که عموم مردم آن‌ها را با کتاب‌های کمیک و فیلم‌های سینمایی‌شان می‌شناسند، مجموعه فیلم‌های ابرقهرمانی هستند که توسط مارول استودیوز بر پایه شخصیت‌های مارول کامیکس ساخته و منتشر می‌شوند. تولید این فیلم‌ها از سال ۲۰۰۷ آغاز شده و مارول استودیوز تاکنون ۲۳ فیلم را تولید و اکران کرده و بیش از ۱۴ فیلم دیگر در مراحل مختلف تولید هستند. این داستان‌ها در دنیای سینمایی مشترکی به نام دنیای سینمایی مارول (به انگلیسی: Marvel Cinematic Universe) رخ می‌دهند. 

فروش بالا و استقبال مردم از این فیلم‌ها، گواهی است بر محبوبیت و جذابیت آن‌ها و موفقیتی که خالق آن‌، استن لی به دست آورده است. 

استن لی در ۲۸ دسامبر ۱۹۲۲ متولد شد و ۱۲ نوامبر ۲۰۱۸ از دنیا رفت. هرچند که در میان ورق‌های کتاب‌هایش و در میان داستان‌هایش زنده است و قهرمانانش به او اجازه مردن نمی‌دهند. در کتاب شگفت انگیز با زندگی این مرد افسانه‌ای آشنا می‌شویم و پابه‌پای او در تمام تجربیاتش همراه می‌شویم تا تمام آنچه را که او در زندگی‌اش پشت سر گذاشته است کشف و درک کنیم. 

کتاب شگفت انگیز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر شما هم از طرفداران دنیای جذاب مارول هستید و با ابرقهرمان‌های مارول زندگی کرده‌اید، کتاب شگفت انگیز را بخوانید و با زندگی آفریننده آن‌ها آشنا شوید.  

بخشی از کتاب شگفت انگیز

برخی از کتابهایی که بیشتر از بقیه از آنها لذت میبردم، آثاری از اچ جی ولز، آرتور کانن دویل ،مارک تواین و ادگار رایس باروز بود. پس از آن داستانهای بی پایان هاردی بویز ، دان استوردی، تام سوئیفت، بوی آلیز و بسیاری از داستان‌های اسرارآمیز و ماجرایی بود که با جلد سخت به قیمت پنجاه سنت به فروش میرسید. چیزی که به آن شک داشتم، این بود که همه این کتاب‌ها توسط یک نفر و با نام‌های ساختگی نوشته می‌شوند.

پس از مدتی ذائقه مطالعه‌ام تغییر کرد. کسانی مانند ادگار آلن پو، چارلز دیکنز، ادموند روستاند، عمر خیام، امیل زولا و البته شکسپیر را کشف کردم. بعد درحالیکه مطمئنم بیشتر کارهای بارد مخصوص نوجوانان بود، مجذوب ریتم کلمات او شدم؛ مانند «چه خبر هوی هوراشیو!» که گونه‌ای برونریزی مانند انجیل بود. اگرچه به طورخاص من فردی مذهبی نبودم، اما این شیوه نوشتن را دوست داشتم. جمله بندی شاعرانه و حرف تعریف Thees و Thous و Begats (ضمیرهای آرکاییک) که می‌تواند درام را شلوغ کند و ساده‌ترین تفکر را بسازد.

احساس میکنم هم شکسپیر و هم انجیل تأثیر گسترده‌ای بر نوشتن من در سالهای بعدی داشته‌اند، آن هم هنگامی که درباره خدایان اسکاندیناوی، افسون جادوگران و شعبده بازان و فلاسفه‌ای بلندپرواز از دیگر فضاها مینوشتم. پس از آنها، فیلم‌ها بودند. برای من رفتن به سینما بزرگترین رویداد ممکن بود. روی پرده، دنیاهایی را می‌دیدم که گیجم می‌کرد، دنیاهایی سرشار از جادو و شگفتی، دنیاهایی از آبادانی، البته تنها در تصور.