کتاب ماهی که مزاحم بود!

کتاب ماهی که مزاحم بود! داستانی از هانس ویلهلم است که با ترجمه هومان فتحی لقمان می‌خوانید. این داستان درباره ماهی است که از آسمان به زمین سقوط می‌کند و کار و کاسبی سه دزد را حسابی کساد کرده بود، تا اینکه آن‌ها فکری کردند!

درباره کتاب ماهی که مزاحم بود!

در گذشته‌های خیلی دور، به جای یک ماه، دو ماه در آسمان بود. یک شب یکی از ماه‌ها سقوط کرد و با صدای بلندی به زمین افتاد. به همین خاطر زمین مانند روز روشن شد و این اصلا برای دزدهای دهکده خوب نبود. چون دیگر هیچ وقتی برای دزدی پیدا نمی‌کردند. آن‌ها نشستند و فکرهایشان را روی هم ریختند بلکه بتوانند راهی پیدا کنند و از دست این ماه مزاحم خلاص شوند. اما هر نقشه‌ای هم که می‌کشیدند، به بن‌بست می‌خوردند. تا اینکه فکر بکر و جسورانه‌ای به ذهن یکی از دزدها رسید!

شما فکر می‌کنید آن‌ها موفق شدند ماه دومی را که به زمین سقوط کرده بود، از بین ببرند؟

کتاب ماهی که مزاحم بود! را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب ماهی که مزاحم بود! یک داستان جالب و سرگرم کننده برای تمام کودکان دارد و می‌تواند آن‌ها را حسابی بخنداند.