کتاب دست خدا بر نقاب

کتاب دست خدا بر نقاب نوشته مجید نجف‌پور است. این کتاب بازجستی بر کودتای نقاب «نوژه» است. در این کتاب یکی از اولین تلاش‌های غرب برای از بین بردن انقلاب اسلامی اران بررسی می‌شود.

درباره کتاب دست خدا بر نقاب

با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران، برخی از قدرت‌های جهانی به‌ویژه دولت آمریکا درپی نفوذ و تضعیف این نظام نوپا برآمدند و برای تأمین منافع خود اقدامات سرّی و جاسوسی را علیه انقلاب اسلامی آغاز کردند. سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه با به‌کارگیری روش‌هایی مانند تأسیس حزب‌ها و گروه‌های به اصطلاح خلقی، حمایت از افراد سست‌عنصر و ساده‌لوح، نفوذ در ارکان دولت موقت، جاسوسی به‌وسیلهٔ سفارت‌خانه‌ها، دامن‌زدن به تنش‌های مذهبی و قومی، تجزیه‌طلبی و براندازی مسلحانه، ترور رهبران و شورش و آشوب، تلاش گسترده‌ای را به‌کارگرفتند تا انقلاب اسلامی را از مسیر اصلی خود منحرف سازند. اجرای کودتا نیز یکی از راه‌های پیش‌ِ رو در تضعیف ارتش و سرانجام براندازی نظام جمهوری اسلامی در ماه‌های آغازین انقلاب بود.

بدین‌سان از آذر ۱۳۵۸، انجام کودتایی به فرمان دولتمردان ایالات متحده آمریکا در دستور کار شاپور بختیار (آخرین نخست‌وزیر رژیم شاهنشاهی) و ارتشبد غلامعلی اویسی و دیگران قرارگرفت. آغاز کودتا از پایگاه هوایی شاهرخی، در فاصلهٔ بیست کیلومتری شهر همدان طراحی و برنامه‌ریزی شده بود. در این کودتای نافرجام که به کودتای نوژه معروف شد، قرار بود محور عملیات با نیروی هوایی باشد و از هواپیماهای جنگنده و بمب‌افکن استفاده شود. کودتا سه روز قبل از وقوع کشف و خنثی شد و عاملان آن نیز دستگیر و زندانی شدند.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی این اثر را در راستای وظیفه علمی و انقلابی خویش (در تدوین تاریخ انقلاب اسلامی)، به بررسی تاریخ شفاهی کودتای نقاب (نوژه) اختصاص داده است تا ضمن ارائهٔ خاطرات برخی از آگاهان کودتا، گوشه‌ای دیگر از تاریخ جمهوری اسلامی ایران را ثبت کند و در اختیار پژوهشگران انقلاب اسلامی ایران قرار دهد.

خواندن کتاب دست خدا بر نقاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دست خدا بر نقاب

بی‌شک واژهٔ کودتا بیانگر و تداعی‌کنندهٔ نقش نظامیان در عرصهٔ سیاسی یک کشور است. حکومتی که قدرت سیاسی بر محوریت یک فرد و با قدرت‌گیری یک شخصیت و ایجاد یک دیکتاتوری نظامی و خشن حاکمیت سیاسی تداوم می‌یابد. در حکومت کودتا شخصیت مورد نظر برای ایجاد چنین حکومتی با برنامه‌ریزی قبلی و با یاری نیروهای پنهان، اهداف ازپیش‌تعیین‌شده را با موفقیت به انجام می‌رسانند و تا هرزمان که قدرت سلطه‌گر صلاح بداند کودتاگران در قدرت سیاسی حضور خواهند داشت. در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول و پس از آن به‌دلیل تغییر شرایط سیاسی جهان و منطقهٔ غرب آسیا، دولت انگلستان به‌دنبال ایجاد دیکتاتوری‌های نظامی دست‌نشانده در کشورهای منطقه از جمله ایران برآمد.

حوزهٔ نفتی خلیج‌فارس که برای دولت انگلیس شریان حیاتی محسوب می‌شد، دولتمردان این کشور را وادار می‌کرد که برای حفظ این منطقه، تمام تلاش خود را به‌کار گیرند و از نیروهای بومی برای حاکمیت بر این منابع حیات اقتصادی بریتانیا استفاده کنند. برهمین اساس تسلط کامل استعماری با انجام کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در ایران آغاز و تا پایان جنگ دوم جهانی ادامه یافت. انگلستان با درک اوضاع اجتماعی ایران، مقدمات این کودتای نظامی را در شخصیت رضاخان ایجاد کرد؛ رژیمی که در فرازونشیب شکل‌گیری حکومت‌های سیاسی تاریخ ایران برای اولین‌بار با تکیه بر قدرت‌های بیگانه پدید آمد و با پشتیبانی قدرت‌های خارجی در تاریخ معاصر این کشور به‌عنوان حکومتی وابسته بازیگری کرد.

با پایان جنگ دوم جهانی و پیروزی متفقین در این جنگ، امپریالیسم جوان و قدرتمند آمریکا در سایهٔ اندیشه‌های حقوق بشر و در قالب آزادی و عدالت اجتماعی پا به میدان سیاست‌های استعماری از نوع جدید و حربه‌های فریبکارانه گذارد. در این عرصه پس از رقابت با انگلیس موفق شد تا در منطقهٔ خاورمیانه، به‌ویژه کشور ایران شرایط حضور سیاسی و اقتصادی خود را فراهم کند و سهم اصلی را در غارت منابع نفتی به خود اختصاص دهد. دولت آمریکا پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ با حضور نیروهای نظامی خود در خاک ایران به اهمیت این منطقه پی برد و به این نتیجه رسید که اگر در انتقال قدرت و حمایت از رژیم پهلوی لحظه‌ای غفلت کند، دولت بلشویکی شوروی با طرح ایدئولوژی انقلابی خود و شعار اصلاحات اقتصادی و جذب نیروهای مردمی به‌سوی اندیشه‌های سوسیالیستی بر چاه‌های نفت جنوب حاکم خواهد شد و از نظام سرمایه‌داری غرب در این منطقهٔ جغرافیایی فرصت را خواهد گرفت.