کتاب کوه مرده

کتاب کوه مرده نوشته جان هریس، حکایت تراژدی فعال شدن  کوه آتشفشانی آمارا است. این کوه در جزیره در ایتالیا قرار دارد. داستان روایتی عاشقانه را هم به شکل موازی پی می‌گیرد. این کتاب قبلا با نام کوه خفته منتشر شده بود و بار دیگر ارسطو خوش‌حساب با نام کوه مرده آن را ترجمه کرده است. 

درباره کتاب کوه مرده

کوه مرده ۱۹۵۸ منتشر شد و با توجه به جو سیاسی و اجتماعی آن دوران بسیار مورد توجه عموم قرار گرفت، در کوه مرده ماجرای نقاشی به نام تام را می‌خوانیمکه از سوی شهردار محکوم به تحریک مردم شده و پس از اعتراض مردم به وضع موجود، از شهر بیرونش می‌کنند. دز این داستان برخوردهای متناقضی مثل ترس و مسئولیت پذیری عده‌ای و همین‌طور بی‌مسئولیتی شهردار آناپلی را می‌بینیم. آتشفشانی در حال فوران است، اما شهردار درگیر انتخابات و پیروزی در آن است،نتیجه‌ی این بی‌اهمیتی اعتراض مردم است، کم‌کم کشتی‌ها به ساحل می‌آیند تا مردم را نجات دهند اما کوه ناگهان رفتار دیگری انجام می‌دهد.

خواندن کتاب کوه مرده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان بهادبیات جهان پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب کوه مرده

مدتی بود که کریستوفرو این پا و اون پا می‌کرد. انگار حوصلش سر رفته بود. چند قدمی دور شد و همونطور که داشت به سمت بچه‌های کنار خیابون می‌رفت که باهاشون هم‌بازی بشه گفت:

- قربان امروز فرق می‌کرد. از کوه دود سیاه میومد بیرون.

کریستوفرو رفت و مشغول بازی با بچه‌ها شد. هانی داشت با حس خاصی نگاش می‌کرد. با حسرت گفت:

- پسر خوبی بود. من و مابِل بچه‌دار نمیشیم. فکر کنم اگه بچه‌دار می‌شدیم یه چیزی تو مایه‌های این بچه میشد.

- خب برو به عموش بگو. فکر کنم اگه پولی بهش بدی که چشمش رو بگیره میذاره با خودت ببریش.

- جدی؟ فکر می‌کنی بشه؟!

- آره، پول و جا توی کشتیت. خیلی دوست دارن برن انگلستان.

هانی رفت توی فکر. انگار واقعاً داشت به موضوعی که تام مطرح کرده بود فکر می‌کرد. کمی که گذشت رو به تام گفت:

- ولی معلوم بود بدجوری بالای کوه ترسیده.

- اون فقط یه بچه‌اس. فکر کن مرده‌ای دیدی که یوهو زنده شده. چقدر می‌ترسی؟ این بچه هم همون حس رو نسبت به کوه داره.

- اگه کوه فوران کنه شما چیکار می‌کنی؟

تام هنوز مشغول کشیدن نقاشی بود بدون اینکه سرش رو از روی کاغذ بلند کنه گفت:

- با اولین قایق میرم سمت مرکز.