دانلود و خرید کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم) زینب عزیزمحمدی
تصویر جلد کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

معرفی کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

«ایوب بلندی به روایت شهلا غیاثوند، همسر شهید» جلد سوم از مجموعه «اینک شوکران» است که زندگی شهید فرزانه ایوب بلندی را از زبان همسرش روایت می‌کند. «اینک شوکران مجموعه‌ای» از مجموعه‌های انتشارات روایت فتح است که زندگی شهدای جانباز را از زبان همسرانشان روایت می‌کند. این اثر شش جلدی، نوشته‌هایی است، درباره مردانی که در سال‌های جنگ، زخمی شدند اما نرفتند. زخم‌ها ماندند تا سال‌ها بعد از جنگ و محملی شدند برای نماندنشان. «اینک شوکران»، برجسته است، پررنگ است، درست مثل همان کلمه‌هایی که وسط قهوه‌ای سوخته جلد، حک شده‌اند.
سعید جان‌بزرگی به روایت زهرا صبوری همسر شهید (جلد پنجم)
هاله عابدین
مصطفی طالبی؛ به روایت مژگان کشاورزیان همسر شهید (جلد دوم)
مرجان فولادوند
حلوای عروسی
فاطمه دانشور جلیل
به همین سادگی
کبری خدابخش‌دهقی
شهید اسماعیل دقایقی؛ نیمه پنهان ماه ۴
علی مرج
حسین شایسته‌فر به روایت راضیه بوباش همسر شهید (جلد ششم)
عالیه سادات حسینی
محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (جلد چهارم)
زهره شریعتی
شهید علی تجلایی؛ نیمه پنهان ماه ۲۲
راضیه کریمی
شهید ناصر کاظمی؛ نیمه پنهان ماه ۷
نفیسه ثبات
قرار در بهشت
رضا آبیار
نیمه پنهان یک اسطوره
احد گودرزیانی
مرتضی‌ آیینه زندگی ام بود
مرتضی سرهنگی
شهید محمد اصغری‌خواه؛ نیمه پنهان ماه ۱۴
فاطمه غفاری
منوچهر مدق؛ به روایت فرشته ملکی همسر شهید (جلد اول)
مریم برادران
شهید محمد‌مهدی تحویلداری؛ نیمه پنهان ماه ۱۷
اعظم السادات حسینی
شهید شعبانعلی عفیفه؛ نیمه پنهان ماه ۳۳
عالمه طهماسبی
شهید اصغر قجاوند؛ نیمه پنهان ماه ۱۳
نجمه کتانچی
شهید سید حمید قاضی‌میرسعید؛ نیمه پنهان ماه ۲۹
زهرا مشتاق
منتظر...
۱۳۹۸/۱۰/۲۴

این همه ایستادگی؟ این همه مردانگی؟ 📌 یه آدم موه چه قدر تحمل داره؟ این شهدا و جانبازا برا چی و برا کی این همه درد کشیدن؟!!! ؟

maryhzd
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

خیلی دوستش داشتم این کتاب را. آشنایی اولم از شهید، از برنامه تلویزیون شروع شد و تا کتابش را دیدم فورا خریدمش... جالب اینجاست که بعد از چند سال یادم نبود که کتاب را قبلا خریده ام و همین یک

- بیشتر
z.s.gh.f
۱۳۹۸/۰۳/۰۴

خیلییییی قشنگه❤

کاربر ۴۵۱۹۰۲
۱۳۹۹/۰۸/۲۳

موضوعش خیلی خوب بود و این همه ایثار و فدکاری رزمندگان عزیز باری است بسیار سنگین بر دوشمان انشالله که با لطف خدای مهربون شرمنده این عزیزان نباشیم اما به نظرم قلم نویسنده جذابیت لازم رو نداشت کتاب صوتی اش را گوش

- بیشتر
تهمینه
۱۴۰۱/۱۰/۱۷

عالی

چانه‌ام لرزید «ایوب‌جان چاقو را بده به من. آخر چرا این کار را می‌کنی؟» آقای نصیری رسید بالا، مچ ایوب را گرفت و فشار داد. ایوب داد زد «ولم کن. بذار این ترکش لعنتی را در بیاورم. تو را به خدا شهلا» بغضم ترکید. «بگذار برویم دکتر.» آقای نصیری دست ایوب را از سینه‌اش دور کرد. ایوب بیش‌تر تقلا کرد. «دارم می‌سوزم. به خدا خودم می‌توانم. می‌توانم درش بیاورم. شهلا، خسته‌ام کرده. تو را خسته کره.» بچه‌ها کنار هم ایستاده بودند و مثل من آرام اشک می‌ریختند. چاقو از دست ایوب افتاد. تنش می‌لرزید و قطره‌های اشک از گوشهٔ چشمش می‌چکید. قرصش را توی دهانش گذاشتم. لباس خونیش را عوض کردم. زخمش را پانسمان کردم و او را سر جایش خواباندم. به‌هوش آمد و زخم تازه‌اش را دید. پرسید این دیگر چیست؟ اشکم را پاک کردم و چیزی نگفتم. یادش نمی‌آمد و اگر برایش تعریف می‌کردم، خیلی از من و بچه‌ها خجالت می‌کشید.
رز سپید

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان