دانلود و خرید کتاب نقشبندان داریوش عابدی
تصویر جلد کتاب نقشبندان

کتاب نقشبندان

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نقشبندان

«نقشبندان» نوشته داریوش عابدی، نویسنده اهل مازندران و مسوول واحد آفرینش‌های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این استان است. او نخستین داستانش «آن سوی مه» را در سال ۱۳۶۶ منتشر کرد و از آن پس، داستان‌ٰهای گوناگونی چون «رویای شرقی»، «کاراگاه سرکرده»، «هنرپیشه» و چندین داستان و مجموعه داستان دیگر نوشته است. کتاب «آن سوی مه» عابدی بارها جوایز متعددی کسب کرده است. داستان درباره نقاش رزمنده‌ای به نام حمید است که بعد از قطع دستانش در عملیات خنثی‌سازی مین، نقاشی را رها کرده و دچار یاس شده است و نگاه‌های ترحم‌آمیز دیگران او را آزرده می‌کند. او دست‌هایش را از دست داده؛ دست‌هایی که برای آفرینش خلق شده بودند. همه داستان، دغدغه‌های ذهنی و کشمکش درونی جانبازی است که دوران نقاهت را سپری می‌کند. او دچار سرگشتگی فکری است تا آنکه حبیب، دوست و رزمنده سابق والیبالیست‌اش را ملاقات می‌کند. «بچه بودم که پدرم مرد. راهبان قطار بود. شب‌ها با چراغ‌دستی و کوله‌پشتی، که ابزار کار و غذای راهش پر بود، پای پیاده، ریل راه‌آهن را تا اولین ایستگاه بازدید می‌کرد. اگر سیل ریل را با خود برده و یا کوه ریزش کرده بود، به نزدیک‌ترین ایستگاه خبر می‌داد. یا اگر پیچ ریلی کنده شده بود، آن را دوباره می‌بست. در یک شب مه‌آلود، وقتی مشغول بستن پیچ ریل بود، قطار مسافربری سر رسید و او را له کرد. مادر می‌گفت می‌توانست خود را کنار بکشد؛ چون چند لحظه قبلش صدای سوت قطار را شنیده بود. ولی اگر کار را تمام نمی‌کرد و خود را نجات می‌داد، ریل از جایش کنده می‌شد و قطار با همه مسافرانش به ته دره پرت می‌شدند.» عابدی در این اثر داستان تحول را می‌گوید. تحولی که انسانی ضعیف و ناتوان در برابر مشکلات را به انسانی امیدوار و محکم تبدیل می کند. ز نقاط قوت داستان شخصیت‌پردازی قوی عابدی است که خواننده را جذب داستان می‌کند.
maryhzd
۱۳۹۷/۰۹/۱۴

فضای کتاب شبیه فیلم های پس از جنگ در دهه هفتاد است. و شاید نویسنده با همان نزدیکی که به فضای جنگ داشته، همه تمرکزش را روی پیگیری خط اصلی داستان برده و هیچگونه فضاسازی اجتماعی و فرهنگی نکرده است.

- بیشتر
M.Ali
۱۳۹۸/۱۲/۲۹

داستان پردازی بسیار خوبی دارد و داستانی بسیار جذاب است ولی متاسفانه پایان بسیار خوبی ندارد ولی به غیر از این مورد کتاب خوبی است.

A
۱۳۹۹/۰۱/۱۷

زیبا ، جالب با متنی روان به همراه داستانی مناسب

نمی‌توانم باور کنم که دست‌هایم دیگر قادر به آفرینش نیستند. کاش هر آنچه از سر گذرانده‌ام خوابی بیش نباشد! کاش می‌توانستم صورتم را لمس کنم و آن‌ها را ببینم! این درد لعنتی همه چیز را به رخم می‌کشد و جلوی چشمانم به نمایش می‌گذارد. تمام سلول‌های بدنم به آنچه در اطرافم می‌گذرد حساس‌تر و هشیارتر شده‌اند. کسی نزدیکم شده است. گرمای تنش را حس می‌کنم و بوی بدنش را. سوزشی احساس می‌کنم. ـ الان آرام می‌شود. گلویم خشک شده است. ـ آب!... آب! سرم را بالا می‌آورد. تماس خنک لیوان را با لب‌های خشکیده‌ام حس می‌کنم. آب خنک را با مایع تلخ دهانم فرو می‌دهم. درد امانم را بریده است. می‌نالم؛ با صدایی غریب و ناآشنا. دستی با مهربانی پیشانی داغم را نوازش می‌کند. آرام‌آرام، در مه رقیقی فرو می‌روم و حل می‌شوم.
محجر

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰
۵۰%
تومان