
کتاب ذره بین زندگی
معرفی کتاب ذره بین زندگی
کتاب الکترونیکی «ذرهبین زندگی» نوشته و گردآوری «محمدمهدی خادمزاده» توسط نشر زبان دانشجو منتشر شده است. این اثر مجموعهای متنوع از یادداشتها، خاطرات، دانستنیها، روایتهای تاریخی، زندگینامهها، نکات علمی، فرهنگی و اجتماعی را در قالبی خواندنی و جذاب گرد هم آورده است. نویسنده که سالها عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بوده، با نگاهی کنجکاو و جستوجوگر، گلچینی از مطالب جالب و آموزنده را برای مخاطبان فراهم کرده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب ذره بین زندگی
«ذرهبین زندگی» اثری در قالب ناداستان و مجموعه یادداشت است که با رویکردی گلچینوار، موضوعات گوناگون را در کنار هم قرار داده است. این کتاب حاصل سالها گردآوری و ثبت نکات جالب، خاطرات شخصی، دانستنیهای علمی، روایتهای تاریخی، زندگینامه بزرگان ادب و فرهنگ، ماجراهای ضربالمثلها، نکات پزشکی، جغرافیایی و حتی معماهای هوش و خلاقیت است. نویسنده، «محمدمهدی خادمزاده»، با الهام از تجربههای شخصی و علاقه به ثبت دانستهها، اثری پدید آورده که هر بخش آن به موضوعی متفاوت میپردازد. ساختار کتاب بهصورت فصلهای کوتاه و مستقل است و هر فصل، دنیایی تازه از اطلاعات و روایتها را پیش روی خواننده میگذارد. این تنوع موضوعی باعث شده تا کتاب برای طیف وسیعی از مخاطبان جذاب باشد و هر کسی بتواند بخشی از علایق خود را در آن بیابد. «ذرهبین زندگی» نهتنها به روایتهای تاریخی و فرهنگی ایران میپردازد، بلکه با پرداختن به موضوعات روزمره، علمی و حتی خاطرات شخصی، تصویری چندوجهی از زندگی و دانستنیهای پیرامون ما ارائه میدهد.
خلاصه کتاب ذره بین زندگی
این کتاب مجموعهای از یادداشتها و روایتهای متنوع است که هرکدام به گوشهای از زندگی، تاریخ، فرهنگ و دانش میپردازد. نویسنده با الهام از تجربههای شخصی و علاقه به جمعآوری دانستنیها، مطالبی را گردآوری کرده که از روایت تغییر نام ایران از پارس به ایران آغاز میشود و تا زندگینامه شاعران، داستانهای ضربالمثلها، نکات پزشکی و علمی، خاطرات سفر و ماجراهای شخصی ادامه مییابد. در بخشهایی از کتاب، خواننده با روایتهایی از تاریخ معاصر ایران، مانند ماجرای تغییر نام کشور، افتتاح اولین فرستنده رادیویی، یا تاریخچه برق در ایران روبهرو میشود. بخشهایی به زندگینامه بزرگان ادب و فرهنگ ایران و جهان اختصاص یافته است؛ از «محمدتقی بهار» و «عباس یمینی شریف» تا «آلفرد نوبل» و «رابیندرانات تاگور». در کنار اینها، دانستنیهای علمی و پزشکی، معماهای هوش و خلاقیت، نکات جغرافیایی و حتی خاطرات شخصی نویسنده از دوران تحصیل و سفرهایش، فضایی صمیمی و متنوع به کتاب بخشیده است. کتاب با روایتهایی از ضربالمثلهای ایرانی، داستانهای آموزنده و نکات اخلاقی، تلاش میکند هم اطلاعات عمومی خواننده را افزایش دهد و هم لحظاتی سرگرمکننده و آموزنده برای او رقم بزند. هر بخش مستقل است و خواننده میتواند بدون ترتیب خاصی به سراغ هر فصل برود و از دنیای متنوع دانستنیها و روایتها لذت ببرد.
چرا باید کتاب ذره بین زندگی را بخوانیم؟
«ذرهبین زندگی» اثری است که با تنوع موضوعی و روایتهای کوتاه و مستقل، امکان تجربهی سفری جذاب در میان دانستنیها، خاطرات و روایتهای تاریخی و فرهنگی را فراهم میکند. این کتاب برای کسانی که به دنبال یادگیری نکات تازه، آشنایی با زندگی بزرگان، کشف ریشه ضربالمثلها و مرور خاطرات و تجربههای شخصی هستند، منبعی خواندنی و سرگرمکننده است. مطالعه این اثر میتواند هم اطلاعات عمومی را افزایش دهد و هم لحظاتی خوشایند و متفاوت برای خواننده رقم بزند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به دانستنیهای عمومی، تاریخ، فرهنگ، ادبیات، خاطرات و روایتهای شخصی مناسب است. دانشآموزان، دانشجویان، معلمان و هر کسی که دوست دارد با موضوعات متنوع و آموزنده آشنا شود، میتواند از مطالعه این اثر بهره ببرد. همچنین برای کسانی که به دنبال کتابی با فصلهای کوتاه و موضوعات پراکنده هستند، «ذرهبین زندگی» انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب ذره بین زندگی
«ششم دیماه ۱۳۶۲ در خوابگاه ارتش شهر اهواز، افسر نگهبان پادگان بودم؛ ستوان دوم وظیفه، در حال گذراندن خدمت سربازی. فضای شهر هنوز جنگی بود و به همین دلیل همیشه یک رادیو در اتاق افسر نگهبان روشن میگذاشتیم تا لحظه به لحظه از خبرهای روز باخبر شویم. روی صندلی نشسته بودم و به رادیو گوش میدادم که گوینده اعلام کرد: «در چنین روزی، ۶ دیماه ۱۳۱۳ نام کشور ما از پرشیا به ایران تغییر کرد.» بعد توضیح داد که این نام را استاد سعید نفیسی، استاد دانشگاه تهران، پیشنهاد داده و کمیتهای منتخب آن را تأیید کرده است. دولت وقت ایران نیز از دولتهای خارجی خواسته بود تا از اول فروردین ۱۳۱۴ در مکاتبات خود از نام ایران استفاده کنند. این مطلب را قبلاً شنیده بودم اما تاریخ دقیقش در ذهنم نمانده بود. همان لحظه خودکاری برداشتم و این نکته را روی یک برگ کاغذ نوشتم. روز بعد دفترچهای خریدم و آن یادداشت را به دفترچه جدید منتقل کردم. از آن روز تصمیم گرفتم هر مطلب جالب و ارزشمندی که از رادیو، تلویزیون، روزنامهها، مجلات یا هر رسانه دیگری میشنوم، میبینم و یا میخوانم را در دفترچهای یادداشت کنم و با مرور آنها را به حافظه بلندمدتم بسپارم.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه