کتاب انعطاف پذیری احساسات

کتاب الکترونیکی «انعطاف‌پذیری احساسات: پرورش ذهن برای دستیابی به ۷ ویژگی قدرت عاطفی» نوشتهٔ امیلی آنهالت و با ترجمهٔ ساسان جعفرنیا و بهاره قاسمی، توسط نشر زمان تغییر منتشر شده است. این کتاب به بررسی اهمیت سلامت روان و توسعهٔ قدرت عاطفی در زندگی فردی و حرفه‌ای می‌پردازد و راهکارهایی برای تقویت هفت ویژگی کلیدی قدرت عاطفی ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب انعطاف پذیری احساسات

«انعطاف‌پذیری احساسات» اثری در حوزهٔ ناداستان و روانشناسی کاربردی است که با تمرکز بر سلامت روان و رشد فردی، به بررسی نقش احساسات و قدرت عاطفی در زندگی روزمره و محیط کار می‌پردازد. امیلی آنهالت، روانشناس بالینی، با تکیه‌بر تجربیات حرفه‌ای خود در سیلیکون ولی و مصاحبه با صدها روانشناس و کارآفرین، هفت ویژگی اصلی قدرت عاطفی را شناسایی و معرفی کرده است. ساختار کتاب به‌گونه‌ای طراحی شده که ابتدا به اهمیت قدرت عاطفی و دلایل غفلت از آن در جامعه می‌پردازد و سپس هر یک از این هفت ویژگی را به‌تفصیل شرح می‌دهد. روایت کتاب با مثال‌های واقعی از زندگی افراد مختلف، به‌ویژه در محیط‌های کاری و استارتاپی، همراه است و تلاش می‌کند تصویری ملموس از چالش‌های عاطفی و راه‌های مقابله با آن‌ها ارائه دهد. این اثر نه‌تنها برای متخصصان حوزهٔ روانشناسی، بلکه برای عموم افرادی که به دنبال بهبود کیفیت روابط و افزایش تاب‌آوری عاطفی هستند، قابل استفاده است.

خلاصه کتاب انعطاف پذیری احساسات

کتاب «انعطاف‌پذیری احساسات» با این پرسش آغاز می‌شود که چرا افراد با عملکرد بالا، علی‌رغم موفقیت‌های ظاهری، دچار فرسودگی و مشکلات عاطفی می‌شوند. نویسنده با اشاره به تجربه‌های شخصی و حرفه‌ای خود، توضیح می‌دهد که سلامت روان و قدرت عاطفی، برخلاف تصور رایج، اختیاری نیست و برای موفقیت پایدار در زندگی و کار، باید به آن توجه ویژه داشت. در ادامه، کتاب به معرفی هفت ویژگی کلیدی قدرت عاطفی می‌پردازد: ذهن‌آگاهی، کنجکاوی، خودآگاهی، تاب‌آوری، همدلی، ارتباطات و بازیگوشی. هر یک از این ویژگی‌ها با مثال‌هایی از زندگی واقعی افراد و چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو شده‌اند، توضیح داده می‌شود. نویسنده تأکید کرده است که این ویژگی‌ها ذاتی نیستند و می‌توان آن‌ها را با تمرین و برنامه‌ریزی تقویت کرد. کتاب همچنین به موانع فرهنگی و اجتماعی در مسیر رشد عاطفی اشاره دارد؛ از جمله تابوهای مربوط به سلامت روان، فشارهای محیط کار و انتظارات اجتماعی. نویسنده با ارائهٔ تمرین‌های عملی و راهکارهای قابل اجرا، مخاطب را تشویق می‌کند تا به‌صورت پیشگیرانه و فعالانه روی سلامت روان خود کار کند و قدرت عاطفی را همچون آمادگی جسمانی، به‌تدریج و با استمرار تقویت کند. پیام اصلی کتاب این است که قدرت عاطفی نه‌تنها به معنای نبود مشکل نیست، بلکه توانایی مدیریت احساسات، برقراری ارتباط سالم و رشد فردی در مواجهه با چالش‌هاست.

چرا باید کتاب انعطاف پذیری احساسات را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی کاربردی و مبتنی‌بر تجربه‌های واقعی، به دغدغه‌های رایج دربارهٔ سلامت روان و فرسودگی شغلی پاسخ می‌دهد. «انعطاف‌پذیری احساسات» با معرفی هفت ویژگی کلیدی قدرت عاطفی، راهنمایی عملی برای تقویت این مهارت‌ها در زندگی روزمره و محیط کار ارائه می‌دهد. مطالعهٔ این اثر به مخاطب کمک می‌کند تا با شناخت بهتر احساسات خود و دیگران، روابط سالم‌تری بسازد، تاب‌آوری بیشتری در برابر استرس و ناکامی داشته باشد و کیفیت زندگی شخصی و حرفه‌ای خود را ارتقا دهد. همچنین، تمرین‌ها و مثال‌های کتاب، امکان پیاده‌سازی مفاهیم را در زندگی واقعی فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای افرادی مناسب است که به دنبال بهبود سلامت روان، افزایش تاب‌آوری عاطفی و ارتقای کیفیت روابط خود هستند. به‌ویژه برای کسانی که در محیط‌های پرتنش کاری فعالیت می‌کنند، کارآفرینان، مدیران، دانشجویان و هر کسی که دغدغهٔ رشد فردی و مقابله با استرس و فرسودگی را دارد، مطالعهٔ این اثر توصیه می‌شود.

بخشی از کتاب انعطاف پذیری احساسات

«مشکلات عاطفی، بخشی طبیعی از زندگی هستند. اما وقتی نوبت به اهمیت دادن به سلامت روان می‌رسد، هنوز یک نگاه منفی در جامعه وجود دارد – حتی با اینکه آگاهی ما از اهمیت آن بیشتر شده است. اغلب، جامعه ما را به دو دسته‌ی «از نظر روانی سالم» یا «از نظر روانی بیمار» تقسیم می‌کند – یک تقسیم‌بندی اشتباه که اکثریت قریب به اتفاق مردم را نادیده می‌گیرد. «سلامت روان» طیفی است که همه‌ی ما روی آن قرار داریم – و در واقع، بیشتر ما در هر لحظه در نقاط مختلف این طیف قرار داریم. ممکن است در محیط کار روابط خوبی داشته باشیم اما در روابط عاطفی بهترین عملکرد را نداشته باشیم. ممکن است از بیشتر جنبه‌های زندگی‌مان راضی باشیم، اما در عین حال بدانیم که به تمام اهدافمان نرسیده‌ایم. در نهایت این یعنی همه‌ی ما کارهای بیشتری برای انجام دادن داریم. ما مشکلات خودمان را کم‌اهمیت جلوه می‌دهیم یا احساسات واقعی‌مان را کوچک نشان می‌دهیم. اگر کسی متوجه شود که حالمان خوب نیست، آن را نادیده می‌گیریم یا می‌گوییم خوبیم و چیزی نیست. اما در ته دلمان می‌دانیم که واقعاً «اینطور» نیست. برای اینکه واقعاً به اهداف و آرزوهایتان در زندگی برسید – روابط قوی و حمایت‌کننده، شغل یا کسب‌وکار موفق، سلامت جسمی و روانی خوب – باید روی پایه‌های عاطفی محکمی بایستید.»