
کتاب اهمیت مواد
معرفی کتاب اهمیت مواد
کتاب الکترونیکی «اهمیت مواد: بررسی مواد شگفتانگیزی که به دنیای ما شکل میدهند» نوشتهٔ مارک میوداونیک و با ترجمهٔ زهرا وفایی، توسط نشر گودو منتشر شده است. این اثر به بررسی نقش مواد مختلف در شکلدادن به جهان پیرامون انسان میپردازد و با روایتی علمی و شخصی، مخاطب را با دنیای مهندسی مواد و تأثیر آن بر زندگی روزمره آشنا میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اهمیت مواد
در «اهمیت مواد»، مارک میوداونیک با نگاهی ترکیبی از علم، تاریخ و تجربههای شخصی، به سراغ مواد مختلفی میرود که زندگی انسان را شکل دادهاند. این کتاب در قالب ناداستان علمی نوشته شده و ساختار آن بر پایهٔ روایتهایی دربارهٔ فولاد، کاغذ، پلاستیک، شیشه، سرامیک، شکلات، فوم و دیگر مواد آشنا و گاه عجیب است. نویسنده با الهام از اشیای روزمره و خاطرات شخصی، هر فصل را به یکی از این مواد اختصاص داده و تلاش کرده است تا از زوایای مختلف، اهمیت و ویژگیهای آنها را بررسی کند. کتاب با زبانی قابلدنبالکردن و رویکردی میانرشتهای، هم به جنبههای علمی و فنی مواد میپردازد و هم تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آنها را برجسته میکند. «اهمیت مواد» نهتنها به تاریخچه و فرایندهای ساخت مواد میپردازد، بلکه رابطهٔ انسان با اشیا و مواد پیرامونش را نیز واکاوی میکند و نشان میدهد که چگونه تمدن بشری با کشف و مهار مواد جدید، دگرگون شده است.
خلاصه کتاب اهمیت مواد
کتاب «اهمیت مواد» با یک خاطرهٔ شخصی از نویسنده آغاز میشود؛ زخمی که در نوجوانی بر اثر حملهای در ایستگاه قطار لندن بر بدنش ایجاد شد و او را به فکر دربارهٔ ماهیت مواد و نقش آنها در زندگی انداخت. این تجربه، نقطهٔ شروع علاقهٔ میوداونیک به علم مواد است و او در ادامه، با نگاهی موشکافانه به اطراف خود، به بررسی مواد مختلفی میپردازد که جهان ما را ساختهاند. در هر فصل، یک مادهٔ خاص محور روایت قرار میگیرد؛ از فولاد که نماد استحکام و پیشرفت صنعتی است تا کاغذ که بستر انتقال دانش و فرهنگ بهشمار میآید. نویسنده با ترکیب روایتهای تاریخی، علمی و شخصی، توضیح میدهد که چگونه هر ماده، داستانی منحصربهفرد دارد و کشف یا بهبود آن، تحولی در زندگی بشر ایجاد کرده است. برای مثال، در فصل فولاد، به تاریخچهٔ ساخت و بهبود آلیاژها، نقش فولاد در انقلاب صنعتی و تأثیر آن بر معماری و زندگی روزمره پرداخته شده است. در فصل کاغذ، مسیر تولید کاغذ از درخت تا دفتر یادداشت و نقش آن در تمدن بشری بررسی میشود. مواد دیگری مانند پلاستیک، شیشه، سرامیک، شکلات و فوم نیز هرکدام با روایتی خاص و گاه با اشاره به خاطرات و تجربیات شخصی نویسنده، معرفی و تحلیل شدهاند. کتاب به این نکته تأکید دارد که مواد، صرفاً ابزارهایی برای رفع نیازهای انسانی نیستند، بلکه بخشی از هویت و فرهنگ ما را شکل میدهند. میوداونیک نشان میدهد که هر ماده، ویژگیها و رازهای خاص خود را دارد و درک عمیقتر آنها، ما را به فهم بهتر جهان و خودمان میرساند.
چرا باید کتاب اهمیت مواد را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی میانرشتهای، علم مواد را از محدودهٔ آزمایشگاهها و کارخانهها بیرون میآورد و به زندگی روزمره پیوند میزند. خواننده با مطالعهٔ این اثر، نهتنها با ویژگیهای فنی و ساختاری مواد آشنا میشود، بلکه درمییابد چگونه مواد مختلف بر فرهنگ، هنر، فناوری و حتی احساسات انسان تأثیر گذاشتهاند. روایتهای شخصی و مثالهای ملموس، مفاهیم پیچیده را بهشکلی قابلدرک و جذاب ارائه دادهاند و باعث میشوند نگاه تازهای به اشیای اطراف شکل بگیرد. این کتاب فرصتی است برای بازاندیشی دربارهٔ رابطهٔ انسان و دنیای مادی و کشف داستانهای پنهان در دل اشیای روزمره.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به علم، مهندسی مواد، تاریخ فناوری و کسانی که دوست دارند به دنیای پیرامون خود با نگاهی عمیقتر بنگرند، مفید است. همچنین دانشجویان و پژوهشگران رشتههای مهندسی، طراحی صنعتی و هنر میتوانند از مطالب آن بهره ببرند. «اهمیت مواد» برای کسانی که به دنبال فهم بهتر نقش مواد در زندگی و تمدن بشری هستند، انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب اهمیت مواد
«همانطور که در قطار ایستاده بودم و از آنچه بهعنوان زخمی سیزدهسانتی طبقهبندی میشد خونریزی میکردم. به این فکر میکردم چهکار کنم. ماه مه سال ۱۹۸۵ بود. همانطور که درهای قطار بسته میشد. قبلاز آنکه مهاجم بتولند وارد شود به درون قطار لندن پریدم. اما قبلاز آن؛ پشت مرا زخمی کرده بود. مانند زخمی که با کاغذ بریده شود خیلی بد میسوخت و نمیدانستم چقدر حدی است. اما چون در آن زمان یک پسربچهی مدرسهای بودم، خجالت بر هر نوع عقل سلیمی غلبه کرد. بنابراین بهجای کمک گرفتن، تصمیم گرفتم بنشینم و به خانه بروم و بهطرز عجیبی این همان کاری بود که کردم. برایاینکه حواسم را از درد و احساس ناخوشایند ناشی از خونریزی پشتم پرت کنم سعی کردم آنچه را اتفاق افتاده بوده بفهمم. ضاربم در سکو به من نزدیک شد و پولهايم را خواست. وقتی سرم را تکان دادم بهشکل ناراحتکنندهای به من نزدیک شد با دقت نگاهم کرد و گفت چاقو دارد. وقتی اين را میگفت چند قطره از آب دهانش روی عینکم چاشید. نگاهش را تا جیبش دنبال کردم. احساسم میگفت این فقط انگشت اشارهی اوست که برآمدگی نوکتیز را ایجاد کرده است. حتی اگر چاقو داشته باشد، باید آنقدر کوچک باشد که توی جیب جاشود؛ پس بههیچوجه نمیتوانست آسیب زیادی به من وارد کند. خودم چاقوی جیبی داشتم و میدانستم که نمیتواند این همه لایهای را که پوشیدهام سوراخ کند: کت چرمیام که خیلی به آن افتخار میکردم، بلیزر پشمی خاکستری مدرسه زیر آن، ژاکت نایلونی بقههفتم، پیراهن سفید پنبهای با کراوات راهراه مدرسه و حلیقهی پنبهای. نقشهای بهسرعت در ذهنم شکل گرفت: اورا با حرفزدن مشغول کنم و هنگام بستهشدن درهای قطار از کنارش عبور کنم و وارد قطار شوم. میتوانستم ورود قطار را ببینم و مطمتن بودم او وقتی برای واکنش نشاندادن نخواهد داشت.»
حجم
۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۸٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه