کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید

معرفی کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید

کتاب الکترونیکی «کودکان قهرمان و جادوگر پلید» نوشتهٔ حسین صدیقی و منتشرشده توسط انتشارات فروغ سیمرغ، داستانی ماجراجویانه برای گروه سنی نوجوان است. این کتاب با محوریت دو خواهر و برادر و دوستانشان، ماجرای روبه‌رو شدن آن‌ها با جادوگری پلید را روایت می‌کند. فضای داستان در روستا و جنگل شکل می‌گیرد و عناصر خیال‌انگیز و هیجان‌انگیز در آن پررنگ است. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید

داستان «کودکان قهرمان و جادوگر پلید» در فضایی روستایی و در کنار جنگلی پررمز و راز آغاز می‌شود. خانواده‌ای چهار نفره، شامل پدر، مادر و دو فرزند به نام‌های «پریا» و «آدرین»، زندگی آرامی دارند تا اینکه شبی جادوگری پلید با نقشه‌ای شوم وارد زندگی‌شان می‌شود. جادوگر که نیمی انسان و نیمی حیوان است، برای رسیدن به اهداف جادویی خود به دنبال قربانی می‌گردد و خانواده را هدف قرار می‌دهد. روایت کتاب با ماجراجویی، دوستی، شجاعت و تلاش برای نجات عزیزان گره خورده است. در این مسیر، کودکان با موجودات عجیب، حیوانات سخنگو و چالش‌های خطرناک روبه‌رو می‌شوند. کتاب در قالب داستانی تخیلی و پرحادثه، مفاهیمی چون همدلی، همکاری و ایستادگی در برابر بدی را به تصویر می‌کشد. فضای داستان با عناصر فانتزی و هیجان‌انگیز آمیخته شده و مخاطب را به دنیایی پر از ماجرا و شگفتی می‌برد.

خلاصه کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی خانواده‌ای چهارنفره آغاز می‌شود که در کلبه‌ای کنار جنگل زندگی می‌کنند. شبی جادوگری پلید که نیمی انسان و نیمی تمساح است، با استفاده از گردنبند جادویی محل زندگی خانواده را پیدا می‌کند. هدف جادوگر، استفاده از خون پدر و مادر خانواده برای تبدیل‌شدن به انسان کامل است. او شبانه به کلبه حمله می‌کند و پدر و مادر را می‌رباید. «پریا» و «آدرین» پس از ناامیدی از کمک روستاییان، تصمیم می‌گیرند خودشان برای نجات والدینشان اقدام کنند. در این مسیر، دوستان پریا به آن‌ها می‌پیوندند و گروهی کوچک شکل می‌گیرد. آن‌ها با چالش‌هایی مانند نجات ببر گرفتار در رودخانه، مقابله با مار کبری و عنکبوت غول‌پیکر و کمک به خرس سخنگو روبه‌رو می‌شوند. خرس که پیش‌تر شاهزاده بوده، راه قصر جادوگر را به آن‌ها نشان می‌دهد. گروه با همکاری و شجاعت، از موانع عبور می‌کنند و سرانجام به قصر جادوگر می‌رسند. آن‌ها موفق می‌شوند پدر و مادر را آزاد کنند و با نقشه‌ای هوشمندانه، جادوگر را شکست دهند. در پایان، طلسم خرس نیز باطل می‌شود و او به شکل انسانی خود بازمی‌گردد.

چرا باید کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید را خواند؟

این کتاب با روایت ماجرایی پرهیجان و پر از اتفاقات غیرمنتظره، مخاطب را به دنیای خیال و شجاعت می‌برد. داستان، اهمیت دوستی، همدلی و تلاش برای نجات عزیزان را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که حتی در شرایط دشوار، امید و همکاری می‌تواند راه‌گشا باشد. عناصر فانتزی و حضور حیوانات سخنگو، جذابیت داستان را برای نوجوانان دوچندان می‌کند و آن‌ها را به تفکر دربارهٔ ارزش‌های انسانی و قدرت اراده دعوت می‌کند.

خواندن کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانان و کودکان بالای ۹ سال که به داستان‌های ماجراجویانه، فانتزی و پرحادثه علاقه دارند مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستان‌هایی دربارهٔ شجاعت، دوستی و غلبه بر ترس هستند، گزینهٔ خوبی به شمار می‌آید.

بخشی از کتاب کودکان قهرمان و جادوگر پلید

«در گوشه‌ای از این کره خاکی در کنار جنگل چند فرسخ دورتر از یک روستا یک کلبه چوبی وجود داشت. در داخل این کلبه چوبی یک خانواده چهار نفره زندگی می‌کردند که تشکیل شده بود از دو خواهر و برادر به نام‌های پریا که ۱۳ سال داشت و آدرین کوچولو که فقط چهار سال داشت. پدر و مادر آن‌ها هم با آن‌ها به خوشی زندگی می‌کردند. در یک شب تابستانی خانواده دور میز مشغول خوردن شام بودند که پریا همین طور که دارد غذا می‌خورد رو به مادر می‌کند. پریا: مادر جان می‌شود بعد از خوردن غذا بیای برایمان یه قصه بگی؟ مادر: آره دخترم شما غذا تمام کن باشه. و در همان لحظه پدر رو به مادر می‌کند و می‌گوید: خانم باشه امشب من می‌خواهم برایشان یه قصه بگویم. پریا می‌گوید: آخ جون بابا می‌خواهد برایمان قصه بگوید! پدر می‌گوید: دخترم حالا با داداشت خوب غذایتان را تمام کنید. پریا می‌گوید: باشه بابا جون و آن‌ها غذایشان را تمام می‌کنند. زمان خواب می‌رسد پدر از داخل قفسه کتابی برمی‌دارد و به طرف اتاق پریا و آدرین کوچولو می‌رود. وارد اتاق می‌شود و به کنار تخت پریا و آدرین می‌رود و پیشانی پریا و آدرین را می‌بوسد و روی یک صندلی می‌نشیند و کتابی را که در دستش است را باز می‌کند و شروع به گفتن قصه می‌کند.»