کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

معرفی کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

کتاب الکترونیکی «وقتی همه‌جا پر از سر و صداست» (When Everything Is Loud) نوشته و تصویرگری «آن الکات» و ترجمهٔ «بی‌تا حسینی» با ویراستاری «الهه عین‌بخش» توسط نشر برکه آبی منتشر شده است. این کتاب تصویری، به موضوع احساسات و هیجان‌ها در کودکان، به‌ویژه کودکان درون‌گرا و حساس می‌پردازد و راهکارهایی برای مدیریت احساسات در شرایط شلوغ و پر سر و صدا ارائه می‌دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

«وقتی همه‌جا پر از سر و صداست» اثری تصویری است که با زبانی کودکانه و تصاویری رنگی، به تجربهٔ کودکان حساس و درون‌گرا در مواجهه با محیط‌های شلوغ و پرتحریک می‌پردازد. کتاب در سال ۱۴۰۴ منتشر شده و مخاطب اصلی آن کودکان و نوجوانان، به‌ویژه آن‌هایی است که با احساسات شدید یا اضطراب مواجه می‌شوند. نویسنده تلاش کرده است تا با روایت داستانی و ارائهٔ ابزارهایی مانند «احساس‌سنج»، به کودکان و خانواده‌ها کمک کند تا احساسات خود را بهتر بشناسند و مدیریت کنند. در پایان کتاب، راهکارهایی عملی برای والدین و مربیان ارائه شده تا بتوانند در شرایط دشوار، همراه و پشتیبان کودک باشند. این کتاب نه‌تنها برای کودکان، بلکه برای بزرگ‌ترهایی که با کودکان حساس سر و کار دارند نیز قابل استفاده است.

خلاصه کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با معرفی کودکی آغاز می‌شود که در محیطی پر از صدا و شلوغی زندگی می‌کند و به دلیل حساسیت بالا، به‌راحتی تحت تأثیر صداها و بوها قرار می‌گیرد. او با استفاده از یک ابزار به نام «احساس‌سنج» تلاش می‌کند وضعیت روحی خود را در لحظات مختلف روز بسنجد. روایت، لحظات روزمرهٔ کودک را دنبال می‌کند؛ از بازی در حیاط و مواجهه با نور خورشید و صداهای محیط گرفته تا برخورد با دیگران و تجربهٔ احساسات متنوعی مانند اضطراب، ناامنی و شادی. در میانهٔ داستان، کودک با پسری جدید آشنا می‌شود و دوستی میان آن‌ها شکل می‌گیرد. این دوستی و همچنین ارتباط با یک حلزون کوچک، به کودک کمک می‌کند تا احساساتش را بهتر درک کند و راه‌هایی برای آرام‌کردن خود بیابد. در پایان، کودک یاد می‌گیرد که با پذیرش احساساتش و استفاده از تکنیک‌هایی مانند نفس عمیق کشیدن یا گوش دادن به موسیقی، می‌تواند آرامش بیشتری پیدا کند و با دیگران ارتباط بهتری برقرار سازد.

چرا باید کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست را خواند؟

این کتاب با رویکردی ملموس و تصویری، به موضوع حساسیت و مدیریت احساسات در کودکان می‌پردازد و ابزارهایی ساده برای بیان و کنترل هیجان‌ها معرفی می‌کند. «وقتی همه‌جا پر از سر و صداست» می‌تواند به والدین، معلمان و خود کودکان کمک کند تا بهتر با چالش‌های احساسی کنار بیایند و راه‌هایی برای آرام‌کردن ذهن و بدن پیدا کنند. همچنین، داستان و تصاویر کتاب به کودکان نشان می‌دهد که احساسات پیچیده و متفاوت، بخشی طبیعی از زندگی هستند و می‌توان با آن‌ها کنار آمد.

خواندن کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان حساس، درون‌گرا یا کسانی که با اضطراب و هیجان‌های شدید روبه‌رو هستند مناسب است. والدین، معلمان و مشاورانی که با کودکان کار می‌کنند نیز می‌توانند از این کتاب برای آموزش مدیریت احساسات و همدلی بهره ببرند.

فهرست کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

- مقدمه: معرفی احساس‌سنج و نحوهٔ استفاده از آن برای سنجش احساسات روزانه- داستان اصلی: روایت روزمرهٔ کودک حساس در مواجهه با صداها، بوها و اتفاقات محیطی- آشنایی با دوست جدید: شکل‌گیری ارتباط و همدلی میان دو کودک- راهکارها و ابزارها: معرفی تکنیک‌هایی مانند نفس عمیق کشیدن، گوش دادن به موسیقی و استفاده از وسایل آرام‌بخش برای مدیریت احساسات- بخش پایانی: توصیه‌هایی برای والدین و مربیان جهت حمایت از کودکان حساس و ارائهٔ راهکارهای عملی

بخشی از کتاب وقتی همه جا پر از سر و صداست

«نور زرد خورشید خیلی شدید است و چشم‌هایم را می‌زند. برنده‌ای بای درخت آواز می‌خواند. احساس می‌کنم شماره‌ی (۳) هستم. بوی گل‌های باغچه‌ی مامان به دماغم می‌خورد. بوی خیلی تندی است. انگار این بو در سرم گیر افتاده است و بیرون نمی‌رود. از دور صدای به هم کوبیده شدن در به گوش می‌رسد. احساس می‌کنم شماره‌ی (۴) هستم. قطاری از پشت خانه رد شد. پنجره‌هایش با سرعت از جلوی چشم‌هایم رد می‌شوند. من صدای حرکتش را روی زمین احساس می‌کنم. قطار سوت می‌کشد. من دور خودم می‌چرخم. زنبورها اطراف کندو ویز ویز می‌کنند. احساس می‌کنم شماره‌ی (۵) هستم. یک کامیون باربری راه را بند آورده و خیابان را بسته است. یک مرد بیرون آمد تا بارها را خالی کند. سر و کله‌ی یک پسر هم پیدا می‌شود؛ پسری مثل من. پسر برایم لب اتاتالس تکان می‌دهد. دلم می‌خواهد قرار کنم. من فقط به یک چیز فکر می‌کنم: قرار! احساس می‌کنم شماره‌ی (۶) یا (۷) هستم.»