کتاب جمیل

کتاب جمیل نوشته علی مدرسی اسفه و ویراسته امیر عباسی، اثری در حوزه‌ی انسان‌شناسی، عرفان و تأملات فلسفی است که توسط نشر پرتوان منتشر شده است. این کتاب با روایتی داستانی و تأمل‌برانگیز، به بررسی مفاهیم بنیادین زندگی انسان، جایگاه او در هستی و ارتباطش با طبیعت و دیگر انسان‌ها می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب جمیل

کتاب جمیل اثری است که در قالب روایتی داستانی و گفت‌وگو محور، به دغدغه‌های انسان معاصر درباره‌ی هویت، معنای زندگی، جایگاه فرد در جهان و نسبت او با طبیعت و دیگر انسان‌ها می‌پردازد. علی مدرسی اسفه با بهره‌گیری از تجربیات زیسته و آشنایی با فرهنگ‌ها و اندیشه‌های مختلف، اثری چندلایه خلق کرده که در آن مفاهیم فلسفی، عرفانی و ادبی در هم تنیده شده‌اند. کتاب با الهام از حکایت شیخ صنعان در منطق‌الطیر عطار و با ارجاع به آثار و افکار اندیشمندانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، عطار، مولوی، کنفوسیوس، بودا، نلسون ماندلا و دیگران، تلاش می‌کند تصویری از سیروسلوک انسان در مسیر شناخت خود و جهان ارائه دهد. 

روایت کتاب حول گفت‌وگو و همراهی علی مدرسی اسفه با دختربچه‌ای سیاه‌پوست به نام جمیل شکل می‌گیرد و از خلال این همراهی، مفاهیمی چون عشق، آزادی، رهایی از پیش‌داوری‌ها و پیوند با طبیعت و دیگر انسان‌ها واکاوی می‌شود. کتاب در فضایی میان واقعیت و خیال، با بهره‌گیری از اسطوره‌ها، داستان‌ها و اشعار، خواننده را به تأمل درباره‌ی معنای زندگی و مسئولیت انسانی دعوت می‌کند.

خلاصه داستان جمیل

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان جمیل با روایت نویسنده آغاز می‌شود که پس از نیم قرن انتظار، با دختربچه‌ای سیاه‌پوست، مهاجر و فقیر به نام جمیل آشنا می‌شود. این آشنایی بهانه‌ای می‌شود تا نویسنده همراه با جمیل، سفری درونی و بیرونی را آغاز کند؛ سفری که در آن، مفاهیم بنیادین انسان بودن، رنج، عشق، هویت، آزادی و پیوند با طبیعت به چالش کشیده می‌شوند. نویسنده در این مسیر، با الهام از حکایت شیخ صنعان و با ارجاع به اندیشه‌های عرفا و متفکران شرق و غرب، تلاش می‌کند جمیل را با حقیقت وجودی خود و جایگاهش در جهان آشنا کند. 

روایت کتاب، سرشار از گفت‌وگوهای فلسفی و شاعرانه است که در آن، جمیل و نویسنده درباره‌ی ریشه‌های رنج انسان، تبعیض نژادی، اسارت تاریخی، معنای آزادی و امکان رهایی از پیش‌داوری‌ها سخن می‌گویند. در این مسیر، شخصیت‌هایی چون عقاب سفید و پدر جنگل به‌عنوان نمادهای اسطوره‌ای و راهنمایان معنوی ظاهر می‌شوند و جمیل را به درک عمیق‌تری از خود و جهان می‌رسانند. داستان با تأکید بر وحدت انسان‌ها، بی‌اعتباری رنگ و نژاد و ضرورت عشق و همدلی برای عبور از تاریکی‌ها و رسیدن به روشنایی ادامه می‌یابد.

چرا باید کتاب جمیل را خواند؟

کتاب جمیل با ترکیب روایت داستانی و تأملات فلسفی، فرصتی فراهم می‌کند تا خواننده با مفاهیم بنیادین انسان‌بودن، ریشه‌های رنج و تبعیض و معنای آزادی و عشق از زاویه‌ای تازه روبه‌رو شود. بهره‌گیری از اسطوره‌ها، اشعار و اندیشه‌های متفکران گوناگون، به اثر عمقی چندلایه می‌بخشد و آن را به بستری برای تدمل درباره‌ی هویت، مسئولیت انسانی و پیوند با طبیعت تبدیل می‌کند. مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند دریچه‌ای به‌سوی خودشناسی و بازاندیشی در ارزش‌های انسانی بگشاید.

خواندن کتاب جمیل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه‌ی جمیل برای علاقه‌مندان به فلسفه، عرفان، ادبیات تطبیقی و کسانی که دغدغه‌ی هویت، معنای زندگی، رهایی از پیش‌داوری‌ها و پیوند با طبیعت را دارند، مفید است. این کتاب می‌تواند برای افرادی که به‌دنبال تأمل در باب ریشه‌های رنج انسانی و امکان همدلی و عشق در جهانی متکثر هستند، الهام‌بخش باشد.

بخشی از کتاب جمیل

«جمیل! رنگ تو شب‌گونه، رنگ آن دیگری به سرخی شفق و رنگ من گندم‌زاری را ماند که داس زمان آماده دروکردن اوست. آن دیگری که رنگ پوستش از سفیدی به زردی می‌زند و آن گوشه چون ماهی سیم در آب‌های اقیانوس آرام می‌لولد. تجسم داستان روزگاری است که از فراز سر من و تو عبور کرده است. رنگ سیاه و رنگ سرخ او، رنگ گندمی من و رنگ سفید زردگونه او دیگری بیرقی است که نماد گذشتهٔ دردآور ما می‌باشد؛ و اکنون این سال‌های سرخ و سیاه و زرد در اندیشه‌ام جان گرفته و غوغاها دارد.جمیل! می‌بینم که چون پرنده‌ای که هنوز بال‌هایش توان کشیدن او را به سوی آسمان ندارد در جست‌وخیزی. به هر گوشه با پاهای ظریف سیاهت می‌پری و کودکانه می‌خندی. ذوق پرواز سرمستت کرده است. حق داری! آزادی با مستی همراه است.جمیل! نامت همان جمیله و زنده‌کننده مفاهیم زیبایی و جمال است. آن‌که می‌پندارد شب زیبا نیست، شعر و غزل شب را نمی‌فهمد. سیاهی درخشنده پوست تو خود آیینه‌ای است که هر رنگی را می‌توان در آن دید. تنها رنگ سیاه است که همه رنگ‌ها را در آن می‌بینیم. انعکاس نور در پر زاغ چتر دل‌فریب طاووس را به یاد می‌آورد و رنگ تو همه تاریخ را، تاریخ زندگی‌ها را! تاریخ گذشته‌هایی را که چون سنگ چرخ‌دنده آسیاب بر سر ما چرخیده است.»