کتاب سلطون پلو

کتاب سلطون پلو نوشته لیلا یساقی، ویراسته حانیه شجاعی با تصویرگری عاطفه فتوحی توسط انتشارات سیمای شرق منتشر شده است. این کتاب، داستانی کودکانه است که رابطه‌ی پدر و دختری را در قالب یک ماجرای ساده و صمیمی روایت می‌کند و به موضوع آشپزی و تجربه‌های مشترک خانوادگی می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب سلطون پلو

کتاب سلطون پلو در فضایی خانوادگی و صمیمی شکل می‌گیرد و محوریت آن بر تجربه‌ی یک روز متفاوت برای دختری به نام ماهک است. روایت کتاب در دهه‌ی ۱۳۵۰ می‌گذرد و حال‌وهوای آن دوران را با جزئیات ساده و ملموس به تصویر می‌کشد. ماجرا با یک صبح زود و همراهی ماهک با پدرش و دوستان او برای کوه‌پیمایی آغاز می‌شود. در این مسیر، ماهک با دنیای بزرگ‌ترها، آداب‌ورسوم و غذاهای سنتی آشنا می‌شود. کتاب با زبان کودکانه و نگاهی به روابط خانوادگی، به اهمیت تجربه‌های مشترک، یادگیری از نسل‌های قبل و لذت‌بردن از لحظات ساده‌ی زندگی می‌پردازد. تصویرگری‌های کتاب نیز فضای داستان را برای مخاطب کودک جذاب‌تر می‌کند و حس‌وحال آن دوران را به‌خوبی منتقل می‌کند.

خلاصه داستان سلطون پلو

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان سلطون پلو در یک صبح زود با ماهک و پدرش، بابا رسول، آغاز می‌شود؛ زمانی که ماهک به‌دلیل آسیب‌دیدگی پایش نمی‌تواند با مادرش همراه شود و به همین خاطر برای اولین‌بار با پدر و دوستانش به کوه می‌رود. گروه کوهنوردی که همیشه فقط مردها در آن حضور دارند، این بار ماهک را به‌عنوان مهمان می‌پذیرند. در طول مسیر، ماهک با کنجکاوی کودکانه‌اش درباره‌ی همه‌چیز سؤال می‌پرسد و با طبیعت و آدم‌های اطرافش ارتباط برقرار می‌کند. آن‌ها پس از پیمودن مسیر، کنار رودخانه‌ای خشک و در میان درختان، تصمیم می‌گیرند غذایی به نام سلطون پلو درست کنند. هرکدام از اعضای گروه نقشی در آماده‌سازی غذا دارند و ماهک نیز با خردکردن والک‌ها مشارکت می‌کند. مراسم خوردن پلو با شوخی‌ها و باورهای سنتی همراه است؛ هرکس سهمی از غذا را برای آرزویی یا سلامتی یکی از عزیزانش برمی‌دارد. در پایان، ماهک طعم غذا و لحظه‌های ناب کنار پدر و دوستانش را تجربه می‌کند و با دنیای بزرگ‌ترها آشنا می‌شود.

چرا باید کتاب سلطون پلو را خواند؟

کتاب سلطون پلو با روایت یک روز خاص از زندگی یک کودک، به اهمیت تجربه‌های خانوادگی و ارتباط میان نسل‌ها می‌پردازد. داستان ساده و ملموس آن، مخاطب را با آداب‌ورسوم و غذاهای سنتی آشنا می‌کند و حس کنجکاوی و مشارکت را در کودکان تقویت می‌کند. تصویرگری‌های جذاب و فضای نوستالژیک کتاب، خواننده را به دنیای دهه‌ی ۱۳۵۰ می‌برد و لحظات ساده و صمیمی را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب سلطون پلو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب سلطون پلو برای کودکان دبستانی، والدینی که به‌دنبال داستان‌هایی درباره‌ی روابط خانوادگی هستند و علاقه‌مندان به داستان‌های کودکانه با محوریت فرهنگ و سنت ایرانی مناسب است؛ همچنین برای کسانی که دوست دارند کودکانشان با غذاها و مراسم سنتی آشنا شوند، گزینه‌ی خوبی است.

بخشی از کتاب سلطون پلو

«بابا رسول گفت: «نه‌خیر! قبول نیست خمیازه کشیدی!» و موتور را روشن کرد و گاز داد. ماهک داد زد: «بالاخره موفق شدم!» خنک‌تر شد. بابا رسول بیشتر گاز داد و از کنار درخت‌های بلند عبور کردند. بعد از کاخ و باغ به یک محله با خانه‌های قدیمی رسیدند. بابا رسول موتور را جلوی یک مغازه نگه داشت و پرسید: «حلیم باشه؟» هوا هنوز خنک و تاریک بود. چراغ ایوان خانه‌ها و خیابان روشن بود. صورت ماهک یخ کرده بود. آقای گلابی شبیه توی عکس‌هاش کنار در مغازه ایستاده بود. بابا رسول همین‌طور که موتور را پارک می‌کرد گفت: «کو دکتر؟» مغازه گرم بود. شیشه‌هاش بخار داشت و بوی آش‌های جورواجور می‌داد. دکتر و آقای گلابی دوستان قدیمی بابا رسول بودند. هر پنجشنبه صبح برنامه‌ی کوه داشتند و کسی را با خودشان نمی‌بردند. ماهک اولین مهمان تیم بود. گفته بودند همین یکبار. آن هم چون قرار نیست قله برویم. آن هم چون مامانی مامان را برده دکتر. آن هم چون ماهک با دوچرخه زمین خورده. آن هم چون پاش درد می‌کند.»