تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
معرفی کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
معرفی کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
کتاب الکترونیکی «رازهای ماورائی سرزمین مادری» (رازهای ماورائی سرزمین) نوشتهٔ «احمدعلی حسینی کمازانی» و منتشرشده توسط موسسه آموزشی تألیفی ارشدان، مجموعهای از روایتها و داستانهای کوتاه با محوریت تجربههای شخصی و شنیدههای نویسنده دربارهٔ وقایع عجیب، ماورائی و گاه ترسناک در نقاط مختلف ایران است. این اثر در دستهٔ داستانهای فارسی معاصر قرار میگیرد و با نگاهی روایی و خاطرهمحور، به بازگویی ماجراهایی میپردازد که مرز میان واقعیت و خیال را باریکتر میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
«رازهای ماورائی سرزمین مادری» مجموعهای از روایتهای کوتاه است که هرکدام به تجربهای خاص و گاه شگفتانگیز از مواجهه با پدیدههای غیرعادی و ماورائی در نقاط مختلف ایران میپردازد. نویسنده، با تکیه بر خاطرات شخصی و شنیدههای محلی، تلاش میکند فضای رازآلود و ناشناختهٔ برخی مناطق ایران را به تصویر بکشد. این کتاب در دورهای نوشته شده که علاقه به داستانهای بومی و روایتهای شفاهی دربارهٔ موجودات افسانهای، ارواح، اجنه و اتفاقات عجیب، در میان مخاطبان ایرانی پررنگ است. روایتها اغلب با زبانی خودمانی و طنزآمیز بیان میشوند و در کنار توصیف ماجراهای ترسناک، به روابط انسانی، فرهنگ محلی و باورهای عامیانه نیز میپردازند. ساختار کتاب به گونهای است که هر روایت، مستقل از دیگری، ماجرایی تازه را پیش روی خواننده میگذارد و در مجموع، تصویری چندلایه از مواجههٔ انسان ایرانی با ناشناختهها ارائه میدهد.
خلاصه کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! در این کتاب، نویسنده با محوریت سفرهای کاری و ماجراجوییهای خود و دوستانش، وارد مناطق مختلف ایران میشود و در هر روایت با پدیدهای عجیب یا ماورائی روبهرو میگردد. داستانها اغلب با یک اتفاق روزمره آغاز میشوند؛ مثلاً مأموریت نقشهبرداری در ایذه یا توقف در سیاهچادری کنار جاده. اما بهتدریج، نشانههایی از حضور موجودات ناشناخته، ارواح، یا اتفاقات غیرقابل توضیح ظاهر میشود. در یکی از روایتها، شخصیتها در کوهستان با موجودی روبهرو میشوند که ظاهر انسانی دارد اما بهناگاه به شکل قوچ درمیآید و باعث وحشت آنها میشود. در روایتی دیگر، گمشدن یکی از دوستان در تاریکی شب و مواجهه با سایهها و صداهای عجیب، فضای داستان را به سمت ترس و تعلیق میبرد. نویسنده در خلال این ماجراها، به باورهای محلی دربارهٔ اجنه، دوالپا، دیو قوچی و پرندههای افسانهای اشاره میکند و واکنشهای متفاوت شخصیتها را در مواجهه با این پدیدهها به تصویر میکشد. در کنار این رخدادهای ماورائی، روابط انسانی، طنز موقعیت و جزئیات زندگی روزمره نیز حضوری پررنگ دارند و باعث میشوند روایتها از صرفاً ترسناک بودن فاصله بگیرند و به تجربهای چندوجهی تبدیل شوند.
چرا باید کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری را خواند؟
این کتاب با روایتهایی از تجربههای شخصی و شنیدههای محلی دربارهٔ وقایع ماورائی، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با لایههای پنهان فرهنگ عامه و باورهای بومی ایران آشنا شود. داستانها علاوه بر ایجاد حس تعلیق و هیجان، تصویری از زندگی روزمره، روابط انسانی و طنز خاص مناطق مختلف کشور ارائه میدهند. خواندن این اثر میتواند نگاه تازهای به مرز میان واقعیت و خیال، و نقش داستانگویی در انتقال تجربههای جمعی و فردی باز کند.
خواندن کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای ماورائی، روایتهای بومی، فرهنگ عامه و کسانی که به دنبال تجربهٔ خواندن ماجراهای عجیب و مرموز در بستر زندگی ایرانی هستند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به قصههای محلی و خاطرات سفر علاقه دارند، جذاب خواهد بود.
فهرست کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
- روایت اول: ایذه شرح ماجرای نقشهبرداری در کوهستانهای ایذه و مواجهه با موجودات عجیب و باورهای محلی دربارهٔ دوالپا و دیو قوچی. - روایت دوم: سیاه چادر داستان توقف در سیاهچادری کنار جاده، روابط میان کارگران و مهندسان، و رخدادهای غیرعادی و ترسناک شبانه. - روایت سوم: دماوند ماجرای سفر کاری به دماوند و برخورد با شخصیتهایی مرموز و اتفاقات غیرمنتظره. - روایتهای بعدی: هرکدام به منطقهای خاص از ایران (مانند آبادان، خرمشهر، عقدا و ندوشن، نطنز، کمال صالح، شوش دانیال، اشتهارد، سیراف، قشم، ماهیرود، ماخونیک، بادرود، رود افشان، سیمین دشت، زرین دشت، فلاورجان، بلوچستان و...) اختصاص دارند و در هر یک، نویسنده تجربهای تازه از مواجهه با پدیدههای ماورائی، موجودات افسانهای یا اتفاقات عجیب را روایت میکند. این روایتها با توصیف فضای محلی، شخصیتهای بومی و باورهای منطقهای همراه هستند و هرکدام رنگ و بوی خاص خود را دارند.
بخشی از کتاب رازهای ماورائی سرزمین مادری
«کارد به منو عارف میزدن از عصبانیت خونمون در نمیومد، خیلی شاکی سر مراد داد کشیدم و گفتم: مرتیکه نفهم تو که راهو بلد نبودی مرض داشتی بگی بلدم و ما رو مثه بز دنبال خودت توی این گرما بکشونی؟ حالا چه غلطی باید بکنیم؟ این همه راهو که اومدیم پایین با این شیب تند باید برگردیم بالا و آبمون هم که تموم شده مطمئن باش هر سه تامون از تشنگی سقط میشیم و مراد سرش رو انداخته بود پایین و از شرمندگی حرفی نمیزد... خستگی و تشنگی آمونم رو بریده بود و اصلا فکرم کار نمیکرد، رو به عارف کردم و گفتم: یه چیزی بگو آقای عقل کل، چرا مثه بز وایسادی خیره شدی به من؟... من الاغ رو بگو افسارم رو دادم دست توی پابو و بلند شدم دنبالت اومدم به این جهنم دره... عارف با چشم و ابرو بهم اشاره کرد جلوی کارگر حرف بی ربط نزنم و برای اینکه خودی نشون بده آونم یه داد سر مراد کشید و بهش گفت برا چی نشسستی و کاری نمیکنی، پاشو یه خورده اینورو اونور و بگرد ببین کوره راهی پیدا میکنی ازش بریم پایین... مراد بلند شد و در حالیکه زیر لب به زبون لری یه چیزایی بلغور میکرد خواست بره که صداش زدم و گفتم وایسا بینم، چی داشتی زیر لبی قدقد میکردی؟ (من جد و آبادم لر بروجردی بودن و تا حدودی به زبون لری مسلط بودم) که عارف رفت طرف مراد و هلش داد و گفت برو دیگه جلوی چشمش نباش، برو بگرد.»
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۶۸ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۶۸ صفحه
نظرات کاربران
بسیار بسیار عالی اینقدر حس کتاب قویه که یاد ترس دوران کودکیم افتادم ... یعنی اینها واقعیت داره ...؟؟؟!!
سلام خدمت عزیزان ، حسینی نویسنده ی کتاب هستم ، قصد هیچگونه تبلیغ ندارم فقط محض اطلاع عزیزان عارضم کتاب فوق در نوع خودش اولین کتاب در زمینه باورها و اعتقادات اقوام ایرانی در خصوص موجودات خیالی ترسناک بوده و