کتاب جسی استرسی

معرفی کتاب جسی استرسی

کتاب الکترونیکی «جسی استرسی (کتابی در مورد نظم‌دهی ذهن)» نوشتهٔ کارمل شامی با تصویرسازی رانی بار-سگف و ترجمهٔ محبوبه میرزاده و سمیه میرزاده، اثری در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان است که به موضوع فشار روانی و ذهن‌آگاهی در کودکان می‌پردازد. این کتاب با روایت داستانی و ارائهٔ راهکارهایی ساده، به کودکان کمک می‌کند تا افکار و احساسات خود را بهتر بشناسند و مدیریت کنند. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب جسی استرسی

«جسی استرسی» داستانی کودکانه با محوریت نظم‌دهی ذهن و مدیریت فشار روانی است. این کتاب در قالب روایت زندگی روزمرهٔ یک کودک به نام «جسی» نوشته شده و به دغدغه‌هایی مانند اضطراب، نگرانی، ترس و آشفتگی ذهنی می‌پردازد. نویسنده، کارمل شامی، با الهام از تجربیات شخصی و حرفه‌ای خود به عنوان مادر و مددکار اجتماعی، تلاش کرده است تا راهکارهایی عملی و قابل اجرا برای کودکان ارائه دهد. تصویرسازی‌های رانی بار-سگف نیز به جذابیت و فهم بهتر مفاهیم کتاب کمک می‌کند. کتاب با زبانی ساده و داستانی پیش می‌رود و در پایان، دستورالعمل‌هایی برای نظم‌دهی افکار و احساسات ارائه می‌دهد. این اثر در دوره‌ای نوشته شده که توجه به سلامت روان کودکان و نوجوانان اهمیت ویژه‌ای یافته است و تلاش دارد با مثال‌های ملموس و تمرین‌های کاربردی، به کودکان و والدین آن‌ها کمک کند تا با چالش‌های ذهنی و احساسی روزمره بهتر کنار بیایند.

خلاصه کتاب جسی استرسی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با صبحی آغاز می‌شود که «جسی» با احساس آشفتگی ذهنی از خواب بیدار می‌شود. افکار مختلف دربارهٔ مدرسه، معلم، تکالیف و روابط با دوستان ذهن او را مشغول کرده‌اند. این آشفتگی که مادرش آن را «بالاگان» می‌نامد، باعث می‌شود جسی احساس اضطراب و بی‌نظمی کند. در طول روز، اتفاقاتی مانند آشتی با یکی از دوستان و دعوا با دیگری، فشار ذهنی جسی را بیشتر می‌کند. شب هنگام، جسی با وجود خستگی، نمی‌تواند بخوابد و ذهنش همچنان درگیر است. مادر جسی با روشی خلاقانه به او کمک می‌کند تا افکارش را دسته‌بندی کند: ترس‌ها، کارهایی که باید انجام دهد، مشکلات، رویاها و ایده‌های جدید. جسی هر فکر و نگرانی را در ستون مربوط به خودش می‌نویسد و متوجه می‌شود که با این کار، ذهنش آرام‌تر می‌شود. مادرش به او یاد می‌دهد که برای هر دسته از افکار، جای مشخصی در ذهنش در نظر بگیرد و حتی جعبه‌هایی خیالی برای ترس‌ها و خاطرات خوش بسازد. جسی با تمرین این روش‌ها، یاد می‌گیرد که چگونه افکار منفی را دور بریزد و روی افکار مثبت تمرکز کند. در پایان، جسی احساس می‌کند که دیگر آن کودک همیشه نگران نیست و می‌تواند با آرامش بیشتری با مسائل روزمره روبه‌رو شود.

چرا باید کتاب جسی استرسی را خواند؟

این کتاب با روایت داستانی و تمرین‌های عملی، به کودکان و نوجوانان کمک می‌کند تا افکار و احساسات خود را بهتر بشناسند و مدیریت کنند. «جسی استرسی» راهکارهایی ساده و قابل اجرا برای نظم‌دهی ذهن و مقابله با اضطراب ارائه می‌دهد و به والدین و مربیان نیز ایده‌هایی برای حمایت از کودکان در مواجهه با فشارهای روانی می‌دهد. تصویرسازی‌های جذاب و فضای صمیمی داستان، ارتباط با مخاطب را آسان‌تر می‌کند و باعث می‌شود مفاهیم ذهن‌آگاهی و مدیریت استرس به شکلی ملموس و قابل فهم منتقل شوند.

خواندن کتاب جسی استرسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان و نوجوانانی مناسب است که با اضطراب، نگرانی یا آشفتگی ذهنی روبه‌رو هستند و به دنبال راه‌هایی برای مدیریت احساسات و افکار خود می‌گردند. همچنین والدین، مربیان و مشاوران مدرسه می‌توانند از این کتاب برای آموزش مهارت‌های ذهن‌آگاهی و نظم‌دهی ذهن به کودکان استفاده کنند.

فهرست کتاب جسی استرسی

- مقدمه: معرفی جسی و دغدغه‌های ذهنی او در این بخش، جسی و مشکلات روزمره‌اش معرفی می‌شوند و زمینهٔ داستان شکل می‌گیرد.- آشفتگی ذهنی و فشارهای روزمره روایت اتفاقات مدرسه، روابط با دوستان و احساسات متناقض جسی که باعث آشفتگی ذهنی او می‌شود.- راهکارهای مادر برای نظم‌دهی ذهن مادر جسی با استفاده از جدول و دسته‌بندی افکار، به او کمک می‌کند تا ذهنش را مرتب کند و هر فکر را در جای مناسب قرار دهد.- تمرین‌های عملی برای مدیریت افکار جسی با کمک مادرش، جعبه‌هایی خیالی برای ترس‌ها، آرزوها و خاطرات خوش می‌سازد و یاد می‌گیرد چگونه افکار منفی را دور بریزد.- جمع‌بندی و دستورالعمل‌های پایانی در پایان کتاب، دستورالعمل‌هایی برای نظم‌دهی ذهن و یک نمودار خالی برای تمرین بیشتر ارائه می‌شود.

بخشی از کتاب جسی استرسی

«مامان کاغذ و قلم برداشت و یک جدول کشید. در بالای هر ستون یک عنوان نوشت: ترس‌ها، کارهایی که باید انجام دهم، مشکلات، رویاها و آرزوها، ایده‌های جدید. مامان گفت؛ «خیلی خوب جسی. هرچی به ذهنت می‌رسه بهم بگو. می‌تونیم همه چی رو طبقه‌بندی کنیم.» کاغذ را از مامان گرفتم و هر چیزی که در ذهنم بود را در ستون مربوط به آن نوشتم. دعوایم با مایک را در ستون مربوط به مشکلات نوشتم. ترسم از فریادهای معلم درس روخوانی را در ستون مربوط به ترس‌ها نوشتم. نگرانی‌ام از این که مطالب کلاسی را یاد نمی‌گرفتم را هم در ستون مربوط به ترس‌ها نوشتم. آرزویم برای سفر با خانواده به لندن را در ستون مربوط به رویاها و آرزوها نوشتم. باز کردن یک دکه آب میوه فروشی و درست کردن هدیه‌ای برای مامان بزرگ را در ستون مربوط به ایده‌های جدید نوشتم. در آخر هم زیر ستون مربوط به کارهایی که باید انجام دهم نوشتم که برای امتحان باید درس ریاضی را بخوانم. بلافاصله بعد از این کار حس کردم حالم بهتر شده است، حالا که همه چیز را در ذهنم طبقه‌بندی کردم، دیگر مثل قبل ذهنم آشفته نبود.»