کتاب بهشت دور نیست

کتاب بهشت دور نیست نوشتۀ مریم اسماعیل‌زاده اشتبین در انتشارات آذرفر به چاپ رسیده است.

درباره کتاب بهشت دور نیست

کتاب بهشت دور نیست داستانی ایرانی است که در سال ۱۳۵۴ می‌گذرد. داستان دربارۀ خانواده‌ای فقیر است و شخصیت اصلی آن دختر کوچک خانواده به نام سارا است. پدر خانواده پس از تصادف از کار بیکار شده، مادر و برادرها کارگری می‌کنند تا مخارجشان را تأمین کنند در حالی که تنش‌ها و اختلاف‌ نظرها هم در میانشان وجود دارد.

خواندن کتاب بهشت دور نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بهشت دور نیست

«آرام رفت سمت بقچه لباس و آن را باز کرد. روپوش مدرسۀ دختر عذا خانم را برداشت می‌خواست بپوشد و ببیند آیا اندازه‌اش است یا نه؟ از هیجان رفتن به مدرسه روی پاهایش بند نبود. سروصدایش باعث شد مادر بیدار شود. طاهره خمیازه‌ای کشید و گفت: «مگه صبح شده دختر همه رو زابه‌راه کردی؟» سارا گفت: «می‌شه روپوش بپوشم ببینم اندازه‌م است؟» طاهره مجدد خمیازه کشید و گفت: «حالا اندازه باشه یا نه مگه چیزی عوض می‌شه؟ بعد هم عجله نکن تا باز شدن مدرسه خیلی مونده اول برو یه آبی به سرو و صورتت بزن و اون موهاتو شونه کن.» سارا هیجان‌زده رفت به‌سمت حیاط و نگاهی به آسمان انداخت و گفت ای بابا هنوز هوا تاریکه پس کی روشن می‌شه؟»