کتاب آینه

کتاب آینه نوشتۀ کورش عباسی نیا (سیبکی) در انتشارات اهورا قلم به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعه‌ای از ۴۰ قطعه شعر و حکایت پندآمیز به نظم و نثر است.

درباره کتاب آینه

کتاب آینه، بازتاب روایت‌ها و حکایت‌های عامیانه به زبان شعر است. حکایت‌هایی از جنس برخورد مردم با اوضاع محیطی و رفتار انسان‌ها که به زبان کنایه بیان می‌شوند. این حکایت‌های عامیانه هرچند بنا بر واقعیت یا زادۀ تخیل انسانی در مواجهه با رویدادهای اجتماعی هستند، مهم‌ترین ویژگیشان آموزنده بودن آن‌هاست. این حکایت‌ها با زبان تمثیل و کنایه سعی در بهبود کنش‌های اجتماعی و تأثیر بر رفتار و کردار انسان‌ها دارند. نویسنده برخی از این حکایت‌ها و روایت‌ها را به زبان شعر درآورده و در قالب حکایت‌های آموزنده نگاشته است.

خواندن کتاب آینه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران حکایت‌های ایرانی و شعر کلاسیک فارسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آینه

«روایت شده مظفر فرزند ناصرالدین شاه که در آن زمان ولیعهد بود و از سر تفریح ملکی ییلاقی اشت در مکانی به تبریز کنونی و از قضا پیرزنی خانه کوچکی داشت به دیوار آن از شوی به او وامانده بود و مظفر از سر توسعه باغ و تفریح میل به ستاندن باغ پیرزن داشت، چون تلاش پیرزن بر مظفر کارگه نداشت نامه‌ای بنوشت از شکایت به پادشاه پدر:

شنیدم به عصر قجر پیرزن

نویسند به ناصر، شه پیل‌تن

ولیعهد تو، آن مظفر بنام

که خون کرده من را به جان و به کام

مرا خانه‌ای کوچک است در سرا

به ملک پسر گشته جنب از قضا

که خواهد ز من گیردش خانه را

به پیری نباشد به من این روا

گرم زندگی است چند روزی به جان

سکونت گزینم به خود این مکان

مرا اندر این خانه بس یادهاست

ستاند ز من جان چو بر بادهاست

که این خانه از شوی به من مانده است

مظفر مرا از چه زآن رانده است...»