کتاب خرگوش خانم و کت جادویی

کتاب خرگوش خانم و کت جادویی به‌قلم بکی کامینگز و زهره ناطقی را انتشارات برکه منتشر کرده است. این کتاب داستان مواجههٔ حیوانات یک مزرعه با زمستان و برف است.

درباره کتاب خرگوش خانم و کت جادویی

صبح یک روز زمستانی، حیوانات یک مزرعه با منظره‌ای برفی و هوای سرد مواجه می‌شوند و تصمیم می‌گیرند برای برف‌بازی کردن بیرون بروند. اما خیلی از آن‌ها مثل خرگوش خانم بدنی پوشیده از خز ندارند تا آن‌ها را از سرما محافظت کند. یعنی آن‌ها چه کار خواهند کرد و چگونه راه‌حلی برای این مشکل پیدا می‌کنند؟

خواندن کتاب خرگوش خانم و کت جادویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان ۶ تا ۱۰ سال از خواندن این کتاب با همراهی والدین و معلمانشان لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب خرگوش خانم و کت جادویی 

«صبح زود وقتی حیوانات از خواب بیدار شدند مزرعه غرق شادی و سرور شد. آن ها دیدند که برف سفید و لطیفی آغل‌های خاکی‌رنگشان را پوشانده است. موش زودتر از همه جیغ کشید و سر و صدا راه انداخت. او با جیغ و فریاد به خروس که هنوز کامل از خواب بیدار نشده بود گفت: «زمستان آمده بیا برف را تماشا کن. خروس با صدای بلند قوقولی قوقو کرد تا همهٔ حیوانات مزرعه صدایش را بشنوند: «همه توجه کنید بزها خوک‌ها و همین‌طور بوقلمون‌ها. نصیحتی برای شما دارم فصل سرما از راه رسیده پس خودتان را آماده کنید. خوب غذا بخورید و پرهایتان را پف بدهید.» بعد هم چشم‌هایش را بست و دوباره آرام خوابید. بقیهٔ حیوانات می‌خواستند برف‌بازی کنند اما به یاد نصیحت خروس افتادند و به این فکر کردند که چطور می‌توانند خودشان را گرم‌تر نگه دارند. خرگوش خانم با خندهٔ مغرورانه‌ای به موش گفت: «من برای بیرون رفتن آماده‌ام. بدن من پوشیده از خز است و همین من را گرم نگه می‌دارد اما تو بهتر است لباس گرم بپوشی و گرنه از سرما یخ می‌زنی.» وقت صبحانه موش به این فکر می‌کرد که چطور می‌تواند مثل خرگوش خانم گرم بماند. تصمیم گرفت از خرگوش خانم خواهش کوچکی بکند. موش با لبخند شیرینی گفت: «خرگوش خانم ممکن است اجازه بدهی کمی موهایت را شانه کنم؟ با مقداری از موهای تو می‌توانم کتی برای خودم درست کنم که من را گرم نگه‌دارد.»