کتاب تجلیگه نور

کتاب تجلیگه نور سرودهٔ غلامرضا زندیان است. انتشارات کنکاش این مجموعه شعر مذهبی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب تجلیگه نور

کتاب تجلیگه نور یک مجموعه شعر معاصر و ایرانی با مضامین مذهبی را در بر گرفته است.

می‌دانیم که شعر فارسی عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

خواندن کتاب تجلیگه نور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر معاصر ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تجلیگه نور

«چیست دنیا؟ غرور و مکر و فریب

هر که را زین متاع هست نصیب

شادمان است آنکه‌ کمتر داشت

وای آن‌کس که بیشتر برداشت

نوزدهمین پگاه بهمن ۱۳۱۹ هجری شمسی برابر با شنبه یازدهم محرّم‌الحرام ۱۳۶۰ هجری قمری فرا رسیده بود، علویه‌ای که حامل این مسافر بود از درد جانکاهی به ‌خود می‌پیچید تا سرانجام با تکبیر موذّن که از گلدسته‌ی صحن مقدّس احمد بن موسی [شاه‌چراغ (ع)] به‌ گوش می‌رسید در زادگاه حافظ و سعدی پا به‌ عرصه‌ی وجود نهادم، قضا را پدرم که همواره در انتظار نوزا‌د خود دقیقه‌شماری می‌کرد در این هنگام در مأموریت خارج از شیراز به سر می‌برد.

(پدرم افسری مبارز بود و گه‌گاه شعر می‌سرود، او برای تحقّق ایرانی آزاد و مستقل جانفشانی‌ها کرد و جانش را در راه اعتلای ایران از دست داد. (۱۳۲۵ - ۱۲۸۹)

مادرم از زاده‌ی خیر البشر

از نژاد «زند» می‌بودی پدر

این چنین گویند خویش و اقربا

کشته شد مظلوم بابایت عطا

گفتم که پدر به هنگام تولّدم در مأموریت به ‌سر می‌برد، گوئی از ابتدا دست تقدیر جدایی را آموزش می‌داد چون دیری نپایید:

به‌خُردی پدر از بَرم رخت بست

که گرد یتیمی به ‌رویم نشست»