کتاب سال های ملخی

کتاب سال های ملخی داستانی نوشتهٔ ایوب بهرام است و انتشارات آنان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب سال های ملخی

رمان سال های ملخی سرگذشت کسانی است که محل خاصی برای زندگی ندارند. روایتی ساده و صمیمی از مردم جنوب در دههٔ ۶۰ با دیالوگ‌های به گویش محلی.

خواندن کتاب سال های ملخی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی به‌ویژه داستان‌های جنوب پیشنهاد می‌کنیم.

 بخشی از کتاب سال های ملخی

«با تغیّر و تندی خاصی گفت: خوبه بزنمت تا مثل ایی انارا خون تف کنی! قبلنا مثل عقرب شب‌ها می‌زدید بیرون قوتتون زیاد شده؟ یا حیاتون کم؟ بابا ننتان که غیرت ندارن جلوی کرهّ خرا شون بگیرند! هنرشان فقط شده پس انداختن، دین و ایمان رو آویزان کردن سینه ی دیوار!

 پس کشید و رفت دولاب را برداشت سرکشید. قلبم داشت از جا کنده می‌شد. کاش چهارتا، ده تا چه می‌دانم صد تا ترکه می‌زد و خلاصم می‌کرد. نگاهش انگار دل آدم را شخم می‌زد. 

_حالا کی هست این شیر نر!! 

این را با پوزخند گفت. 

_نپرسیدیم، تا گرفتیمش آوردیمش اینجا. 

با غضب پرسید: تخم ترکه ی کی هستی که اینقدر خوب از آب در آمدی؟ 

دلم نمی‌خواست بگویم! خجالت می‌کشیدم! از پدرم، از ننه شاهگل! کم برایمان نگذاشته بودند، توی ده همه به سر پدرم قسم می‌خوردند، اما من زده بودم به باغ مردم، آن هم توی روز روشن! آن هم باغ صنم.»