دانلود و خرید کتاب بوی موی مولیان سجاد ابراهیمی زاده
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب بوی موی مولیان اثر سجاد ابراهیمی زاده

کتاب بوی موی مولیان

انتشارات:نشر داستان
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب بوی موی مولیان

کتاب بوی موی مولیان مجموعه داستانی نوشتهٔ سجاد ابراهیمی زاده است و نشر داستان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب بوی موی مولیان

این کتاب مجموعه‌ای است از پنج داستان کوتاه به‌هم‌پیوسته که علاوه بر اینکه هر داستان مستقل خوانده می‌شود اما نخی نامرئی داستان‌ها را به هم ربط می‌دهد و شخصیت‌ها در داستان‌ها تکرار می‌شوند. عنوان داستان‌ها عبارت است از: بوی موی مولیان، والس مولیان، وداع با مولیان، روزمرگی، ورود ممنوع.

داستان کوتاه یکی از راه‌های انتقال احساسات است. نویسنده برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و داستان و رمان همین زبان است. با داستان از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله می‌گیرید و گمشده وجودتان را پیدا می‌کنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که سال‌ها نویسندگان در داستانشان بازگو کرده‌اند.

داستان معاصر در بند چیزی نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده‌ است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. نویسنده در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور می‌کند و کمک می‌کند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینه‌ای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.

خواندن کتاب بوی موی مولیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بوی موی مولیان

«خیال می‌کردم دستش را بگیرم و فورا از آن لجنزار خارج شوم. خود او نیز محتملاً سرگشته بود. هر از چند گاهی صورت زیبایش را نود درجه به سمت من می‌چرخاند و فورا نگاهش را پس می‌گرفت و ادامه می‌داد. حیران و متزلزل بود؛ ولی آرزوی چندین ساله‌اش را که به یاد می‌آورد، مصمم می‌شد و تمام خطرات پیش رو را به جان می‌خرید. من هم نمی‌توانستم مانع شوم. چطور می‌شد آن دیدگان تیره و درشت مترصد را مأیوس کنم و همچنان نفس بکشم. صدایی را مدام از ته راهرو می‌شنیدم. به ظاهر آشنا می‌رسید؛ آن موسیقی آشنای ناپیدا به آرامی داشت پدیدار می‌گشت. آری، همان است؛ همان موسیقی است که هر از چند گاهی بر پردۀ دیدگانم می‌تابد و رویاهایم را مزین می‌نماید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۶ صفحه

حجم

۲۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان