کتاب جنون رستاخیز

کتاب جنون رستاخیز نوشتهٔ امیرحسین منفرد است. انتشارات متخصصان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک مجموعه جستار است.

درباره کتاب جنون رستاخیز

نویسنده در ابتدای کتاب جنون رستاخیز آورده است که هر موجود یا عنصر در این کتابْ معنی مشخصی را دارد؛ مثلاً مجنون موجودی است که هر کاری می‌کند و فقط هدفش سیرشدن است. برای او مهم نیست که منابع غذایی از کجا یا چطور تأمین شوند. این جنون فقط یک بیماری نیست؛ یک نوع سبک زندگی است؛ شاید جسمی نه، اما به‌طور ذهنی بسیاری از افراد در اجتماع درگیر این بیماری هستند.

کتاب حاضر در ۹ فصل نوشته شده است. این ۹ جستار به موضوعات گوناگونی پرداخته‌اند. عنوان بعضی از آن‌ها عبارت است از «دورهٔ غارنشینی»، «پیدایش روستاها»، «هفت‌خان موسی، پایه‌گذاری یک تمدن»، «انقلاب بزرگ دورهٔ باروک جنگ سی‌ساله» و «از شروع تا به ابتذال کشیده‌شدن یک تمدن».

خواندن کتاب جنون رستاخیز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان در قالب جستار با موضوعات گوناگون پیشنهاد می‌کنیم.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌توانند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها، نقدهای ادبی.

بخشی از کتاب جنون رستاخیز

«"فصل سوم: چرا باید تاریخ بخوانیم؟"

چند ماه قبل از شیوع بیماری

سه سال می‌شد که همسران عیسی و موسی که آن‌ها هم نظامی بودند ترور شدند. چون این چهار تن باعث اعدام یک تولیدکننده بزرگ مواد مخدر صنعتی شده بودند، چند باری برادران آن فرد آن‌ها را تهدید کرده و چند باری به مقام‌های بالاتر گزارش دادند اما توجهی به آن‌ها نشد.

روزی همسران موسی و عیسی در ماشین، پشت چراغ‌قرمز توقف کرده بودند که چند موتورسوار به آن‌ها نزدیک شدند و شلیک کردند.

چهار تیر به سر همسر موسی و شش تیر به سر همسر عیسی اصابت کرده بود.

و اما آن روز:

در حال برگزاری جلسه‌ای در وزارت اطلاعات، در رابطه با بیماری که در حال شیوع در کشورهای مجاور بود و دولت برای اینکه افکار عمومی به هم نریزد ترجیح داد که مردم را مطلع نکند و خودش فکری برای این مشکل کند، چون تعداد این نوع اتفاقات بسیار بود و دلیلی نداشت هر بار به جامعه استرس وارد شود.

شرحی از جلسه:

محققین در کشوری در غرب جهان اَهورام به اسم آمیکا روی یک باکتری کار می‌کردند این باکتری در گیاهان، بعد از پلاسیده شدن گیاه، وقتی وارد گیاه می‌شد گیاه را وادار به فعالیت می‌کرد و این باعث می‌شد گیاه پلاسیده بازهم اکسیژن تولید کند و تا چندین سال به فعالیت ادامه می‌داد. دانشمندان سعی کردند آن را بر روی انسان‌ها تست کنند تا متوجه بشوند آیا می‌توانند کاری کنند که انسان‌ها هم پس از مرگ زنده شوند و بتوانند کار کنند. برای روی چند حیوان تست کردند و پاسخ نه‌تنها مثبت بود بلکه قدرت حیوانات و فعالیتشان بسیار قوی‌تر و عملکردشان بهتر شد این سیستم را بر روی انسان تست کردند و در شروع پاسخ بسیار مثبت بود و حتی به‌راحتی به فعالیت‌های سختی مشغول شدند و مدیریت آن‌ها بسیار راحت بود و منابع غذای بسیار بسیار پایین نیاز داشتند، کار بسیار زیادی می‌کردند؛ اما بعد از چند ماه این مرده‌ها دیوانه شده و به افراد حمله می‌کردند و بقیه مردم را مبتلا می‌کردند.»