کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول): از کلات تا خوزستان
معرفی کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول): از کلات تا خوزستان
کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول) نوشتۀ مرجان محمدبیگی است. این کتاب را انتشارات کانون فرهنگی چوک منتشر کرده است.
درباره کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول): از کلات تا خوزستان
کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول) حاصل نوشتنهای نویسنده در روزهای سخت و پردلهرهٔ بیماری بوده است. مرجان محمدبیگی سفرهای بسیار زیادی در کارنامهاش دارد؛ به همین دلیل همه به او میگفتند مارکوپولو و او هم اسم «مرجا پولو» را برای سفرنامهاش انتخاب کرد. او نوشتن کتابهایش را با ایرانگردیهایش آغاز کرد و سعی کرد با لحن محاورهای و ساده، داستانها را برایمان تعریف کند تا بیشتر به جان بچسبد و بیشتر در ذهن بماند و البته همراه با اطلاعات ناب از جاذبههای ایران که شاید کمتر جایی شنیدید یا اصلاً نشنیدید.
خواندن کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول): از کلات تا خوزستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقه مندان به سفر و یا دوستداران سفرنامه میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره مرجان محمدبیگی
مرجان محمدبیگی همیشه عاشق هیجان و ماجراجویی بوده است. وقتی متوجه این موضوع شد که با مامان و بابا قصد رفتن به سفر داشتند. او شب قبل از سفر از شدت هیجان خوابش نمیبرد. تا اینکه بعد از دانشگاه سفررفتن را بهطورجدی شروع کرد. ایرانگردی میکرد با این تفاوت که دلش میخواست جاهای ناشناخته یا کمتر شناختهشده را کشف کند؛ دلش میخواست با سفر به دوردستها، تاریخ و فرهنگ کشورش را با تمام وجودش حس کند و اینگونه شد که موفق شد خیلی از شهرها و روستاهای ایران رو ببیند. در کنار ایرانگردیْ جهانگردی هم کرد؛ تا اینکه یکی از روزهای پاییزی سال ۱۳۹۷ درگیر سرطان شد. روزهایی که با درد و رنج شیمیدرمانی و سرطان کشنده، دستوپنجه نرم میکرد، روزهایی که به یاد سفرها و امید به ادامهدادن آنها زندگی میکرد.
بخشی از کتاب سفرهای مرجاپولو (جلد اول): از کلات تا خوزستان
«کلات
هروقت اسم مشهد رو میشنویم سریع یاد حرم امام رضا و خیابون امام رضا با اون مغازههای پر از زرشک زعفران و نباتش میافتیم و در نهایت هم برای تفریح مون بریم طرقبه و شاندیز و شیشلیک خوشمزه مشهد رو نوش جان کنیم که هم زیارتی کرده باشیم و هم سیاحت؛ اما کمتر کسی شاید اسم کلات نادری تو فاصله چندکیلومتری مشهد رو شنیده باشه اگر هم شنیده باشه بعید میدونم زحمت رفتن تا اونجا رو به خودش داده باشه.
تو یکی از خاطرهانگیزترین و هیجانیترین سفرهام به مشهد، روز اول و به آرامگاه نادرشاه، موزه نادری و قدمزدن تو خیابونها اختصاص دادم. همینجوری که تو خیابون قدم میزدم و از کنار هتلها رد میشدم کلی خاطره برام زنده میشد! من بارها برای مأموریت به مشهد اومده بودم تقریباً از همۀ هتلها بازدید کردم و مهمون هتلهای مختلفی بودم؛ همیشه هم این بازدیدها و آشنایی با مدیر هتلها، مدیر رزرواسیونها و پرسنل هتل برام جذاب بود.
از هتل قصر تا درویشی از بشری تا رضویه و از هما تا اترک ... هر کدوم برام دنیایی از خاطرههاست و هر بار به تجربه شیرینی رو تو مشهد برام رقم زده. البته شبهای حرم امام رضا که به نظر من یکی از چاکراهای دنیاست؛ توی حیاط صحن و ضریح زیباش، آرامشی رو تجربه میکنی که جزو اون حسهای ناب تو زندگیه و بالاخره روزی رسید که به قصد دیدن یکی از ناشناختههای خراسان رضوی، راهی مسیری پرپیچوخم و کوهستانی، شدم مسیری که قرار بود حسابی سورپرایزم کنه هرچی جلوتر میرفتم شکل کوهها عوض میشد از یه جایی به بعد انگار وارد مریخ شدم کوههای مریخی عظیمی جلوی چشمهام بود عین به دژ مستحکم و پرابهت! «خدایا چه جاده زیبایی.»
حجم
۱۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۱۴٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
نظرات کاربران
اطلاعات خوبی داشت بخصوص خراسان جنوبی که کمتر شناخته شده . ولی در کل اقامت هتلی ۵ ستاره ای که هزینه هتل رو هم ندی خیلی می چسبه .
من علاقه فراوانی به کتاب های سفرنامه دادم