کتاب از سایه تا سایه

کتاب از سایه تا سایه نوشتهٔ نسیم کرمی در انتشارات ندای کارآفرین چاپ شده است.

درباره کتاب از سایه تا سایه

گاهی هوای زندگی‌مان مه‌آلود می شود و نمی‌دانیم سر پیچ بعدی چه رخدادی در انتظارمان است؛ اما ذهن قدرتمند و قلب عاشق همیشه بهترین‌ها را جذب می‌کند. اگر عشق را چاشنی زیر‌و‌بم زندگی و تلخی‌های روزمره‌اش کنیم آنگاه تحمل هر دردی آسان‌تر است. رمان از‌سایه‌تا‌سایه، تصویری روشن از پشت همین هوای مه‌آلود را به خواننده نشان می‌دهد.

کتاب از سایه تا سایه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانۀ ایرانی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب از سایه تا سایه

«صبح با صدای جارو برقی کشیدن مامان از خواب بیدار شدم، عصبی غریدم.

- آه مامانم که همیشه این تراکتور رو موقع خواب من روشن میکنه.

یه کش و قوسی به بدن خشک شدم دادم و بلند شدم تو جام نشستم.

خواستم دوباره دراز بکشم و بخوابم که دیدم فایده نداره چون محاله مامان کوتاه بیاد. ناچار بلند شدم و بدون اینک حتی یه شونه به موهای بهم ریختم بکشم از اتاق اومدم بیرون، ولی سارا هنوز تو تختش بود و غلط میزد.

با صدایی خواب آلود و شاکی گفتم

- سلام، صبح بخیر مامان جان واقعاً در عجبم که چرا اینقدر آرامش و آسایش ما براتون مهمه؟

مامان _ سلام اولاً صبح نه و ظهر بخیر، دوما پس چیکار کنم بذارم خونه زندگیمو بو گند برداره؟ از تو و اون سارا خانم که کاری بر نمیاد و همش رو دوش خودمه... دلم خوشه دختر بزرگ کردم.

چون جارو روشن بود واسه اینکه من بشنوم مجبور بود با صدای بلند همهاینارو بگه ولی معلوم بود عصبی هم هست. بازم غر زدنهاش شروع شد. ناحق هم نمیگفت بنده خدا تا ما از خواب بیدار میشدیم کل کارهای خونه رو تنهایی تموم کرده بود.»