کتاب دوباره فکر کن (خلاصه کتاب)

میکروکتاب کتاب دوباره فکر کن نوشتهٔ آدام گرانت با ترجمه فاطمه فراهانی و گروه گردآوری و ترجمه سبکتو در نشر سبکتو چاپ شده است. این کتاب به ما قدرت فهمیدن چیزهایی را می‌دهد که نمی‌دانیم. 

درباره کتاب دوباره فکر کن

کتاب دوباره فکر کن یکی از جدیدترین کتاب‌های آدام گرانت است که در آن به قدرت تجدید نظر در کارها می‌پردازد. او در این کتاب با ارائه مثال‌هایی که تقریبا همه ما آنها را تجربه کردیم، رویکرد و دیدگاهی متفاوت را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که تجدید نظر در هر مرحله از زندگی که باشید مهم است و می‌تواند شما را در مسیر درست رسیدن به اهداف‌تان نگه دارد. آدام گرانت در این کتاب توصیه می‌کند که با دوباره فکر کردن به موضوعات و تصمیمات زندگی، اتفاقات جدید و البته بهتر را وارد زندگی‌تان کنید.

آدام گرانت «Adam Grant»، جوانترین استاد دانشگاه پنسیلوانیا و نویسنده کتاب‌های پرفروشی چون «نوآوران»، «بدهید و بدست آورید» و «دوباره فکن» است. او در دانشکده کسب‌وکار وارتون ۵ سال پیوسته به عنوان استاد برتر انتخاب شد و همواره یکی از موثرترین افراد در دنیای کسب‌وکار شناخته می‌شود. همچنین آدام گرانت به عنوان یکی از ۲۵ نفر مبتکر در علم کسب‌وکار در دنیا معرفی شده است.

کتاب دوباره فکر کن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود. این کتاب برای افرادی که فرصت خواندن کتاب کامل را ندارند و مطالعهٔ میکروکتاب را ترجیح می‌دهند مناسب است.

بخشی از کتاب دوباره فکر کن

به خاطر اینکه در طول روز تشخیص‌های زیادی انجام می‌دهیم، باید بتوانیم عادت تغییر رای و تجدیدنظر در مورد افکارمان را به خوبی توسعه دهیم. تصور کنید که دوست خانوادگی شما یک مشاور مالی هم هست و به شما پیشنهاد می‌کند که در صندوق بازنشستگی خاصی سرمایه‌گذاری کنید که البته در لیست سرمایه‌گذاری پیشنهادی کارفرمای شما قرار ندارد. از سمت دیگر شما یک دوست دیگر هم دارید که اطلاعاتش در زمینه سرمایه‌گذاری و امور مالی خوب است و به شما توصیه می‌کند از این نوع سرمایه‌گذاری صرف‌نظر کنید چون ریسک آن صندوق بالا است. شما چه کار می‌کنید؟

فردی با نام استفن گرینسپن در این موقعیت قرار گرفته بود و تصمیم گرفت که صحبت‌های دوست بدبین خودش را مورد توجه قرار دهد و داده‌های موجود را بررسی کند. البته چند سالی بود که خواهرش در آن صندوق سرمایه‌گذاری می‌کرد و همیشه هم سود خوبی به دست می‌آورد. او در نهایت تصمیم گرفت در صندوق مورد نظر سرمایه‌گذاری کند و حتی حرکت شجاعانه‌ای هم انجام داد. یعنی یک سوم پس‌انداز بازنشستگی خود را سرمایه‌گذاری کرد و توانست ۲۵ درصد رشد به دست آورد. اما ناگهان وقتی که صندوق فروپاشید، همه سرمایه‌اش را به کلی از دست داد. این عامل مربوط به ترفند پانزی می‌شد که پشت آن فردی به نام برنی میداف قرار داشت.

همکارم فیل تتلاک به یک نکته عجیب و مهم پی برد. ما انسان‌ها در حین فکر کردن و حرف زدن، ذهنیت سه حِرفه مختلف را مورد استفاده قرار می‌دهیم که شامل: «یک سخنور، یک دادستان و یک سیاستمدار» است. جالب اینجا است که در هر کدام هویت ویژه‌ای را می‌پذیریم و از ابزارهای خاصی استفاده می‌کنیم.

زمانی که باورهای ارزشمند ما در خطر باشند به یک سخنور تبدیل می‌شویم، حرف‌هایی می‌زنیم که ترویج کننده ایده‌های ما باشند. زمانی که به نقص‌های استدلال‌های دیگران پی می‌بریم، طرز فکر یک دادستان باهوش را به کار می‌گیریم. به این ترتیب سراغ جمع‌آوری استدلال‌هایی می‌رویم که اشتباهات طرف مقابل ما را ثابت می‌کنند و باعث می‌شوند در پرونده پیش‌روی خود به پیروزی دست یابیم.