کتاب اعتماد
معرفی کتاب اعتماد
کتاب اعتماد نوشتۀ فرانسیس فوکویاما و ترجمۀ سید علیرضا بهشتی شیرازی است که انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است. داستان این کتاب جامعهای ترکیبیافته از شماری بیپایان از اشخاص سازمان نایافته، و بهناچار سرکوب مهار شده به دست حکومتی با رشد سرطانی، یک وضعیت جامعهشناختی حقیقتاً رعبانگیز است ...
درباره کتاب اعتماد
حکومت بیش از اندازه از اشخاص دور است؛ روابطش با آنها بیش از اندازه بیرونی و نامنظم است تا در عمق وجدانهای فردی نفوذ و آنها را از درون جامعهپذیر کند ... یک ملت تنها در صورتی قابل تداوم است که میان حکومت و افراد مجموعهای کامل از گروههای ثانوی قرار بگیرد که بهاندازه کافی به اشخاص نزدیک باشد تا آنها را در سپهر عمل خود جذب کند و از این طریق به درون جریان زندگی اجتماعی بکشاند ... گروههای شغلی مناسب این نقشاند، و تقدیرشان همین است.
در ایران، وجدانی عمومی میگوید حل مشکلات مستلزم کار فرهنگی است. این تلقی به حدی قوی است که زمانی نام چندین وزارتخانه و سازمان با کلمه فرهنگی آغاز میشد، و اگر این امر موضوع مزاح قرار نگرفته بود شاید تعداد دیگری نیز همین مسیر را دنبال میکردند.
در معادلات اقتصادی، فرهنگ عاملی در نظر گرفته میشود که تغییر آن در اختیار ما نیست. تحولات فرهنگی عموماً دورههای بسیار طولانی زمان میبرند. برخی از جنبههای فرهنگ خود ما شاید بیش از دو هزار سال عمر داشته باشند. از جمله آنها است بعضی لباسهایی که همین امروز بهصورت وسیع مورداستفاده قرار میدهیم. ما ایرانیان امروزه شدیدترین نیاز را به اعتماد داریم. اگر این جمله برایتان درست مفهوم نیست میتوانید در آن بهجای «اعتماد» بگذارید «سیاستمدار قابلاعتماد»، اگرچه این یک زیادهروی در سادهسازی است. در سیاست فردا کسانی که بتوانند برای جامعه کالای اعتماد تأمین کنند حرف اول را خواهند زد.
خواندن کتاب اعتماد را به چه کسی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب اعتماد برای فعالان سیاسی و افرادی که با اعتماد کردند مشکل دارند مناسب است.
درباره فرانسیس فوکویاما
فرانسیس فوکویاما، در سال ۱۹۵۲ میلادی در هایدپارک در جوار شیکاگو متولد شد. پدرش، یوشیو فوکویاما نسل دوم آمریکایی ژاپنیتبار بود که دکترای جامعهشناسی از دانشگاه شیکاگو داشت و بهعنوان کشیش کلیسای پروتستان خدمت میکرد. مادرش، که در شهر کیوتو ژاپن متولد شد، دختر بنیانگذار دپارتمان اقتصاد دانشگاه کیوتو و نخستین رئیس دانشگاه شهر اوساکا بود.
فوکویاما دوران کودکی خود را در شهر نیویورک گذراند. در سال ۱۹۶۷ میلادی، همراه با خانواده، به ایالت شیکاگو کوچ کرد و در آنجا دورۀ دبیرستان را به پایان رساند. مدرک لیسانس خود را در رشتۀ هنر از دانشگاه کرنل به دست آورد و سپس در رشتۀ فلسفه سیاسی ادامه تحصیل داد و به درجۀ دکترا از دانشگاه هاروارد نایل آمد. وی در دورۀ دانشجویی در دانشگاه کرنل به انجمن دانشجوی تلوراید پیوست.
در حال حاضر، فوکویاما استاد و رئیس گروه توسعۀ اقتصادی بینالمللی دانشگاه جانز هاپکینز در شهر واشینگتن دی سی است.
بخشهایی از کتاب اعتماد
همان گونه که جایی دیگر گفتهام، این روند حاکی از یک «پایان تاریخ» در معنای مارکسیستی - هگلی از تاریخ بهعنوان تکامل وسیع جوامع بشری است، به صورتی که این جوامع به یک هدف نهائی نزدیک میشوند. فناوری مدرن با پیشرفت خود اقتصادهایی ملی و منسجم را شکل میدهد، و آنها را در یک اقتصاد گسترده جهانی به یکدیگر وابسته میکند. همزمان، پیچیدگی فزاینده و تراکم اطلاعاتی زندگی مدرن برنامهریزی اقتصادی متمرکز را بسیار دشوار میسازد. بهروزی وافری که سرمایهداری مبتنی بر فناوری به وجود میآورد، به نوبه خویش مانند گاهوارهای برای رژیم حقوق لیبرال عام و برابر عمل میکند، رژیمی که در آن تلاش بشر برای به رسمیت شناخته شدن کرامتش به اوج میرسد. درحالیکه بسیاری از کشورها در ایجاد نهادهای دموکراسی و بازار آزاد مشکل داشتهاند، و دیگرانی، خصوصاً در بخشی از جهان پساکمونیستی، به فاشیسم یا آشوب باز پس لغزیدهاند، کشورهای پیشرفته جهان به جز نظم سرمایهداری دموکراتیکی که میتوانند آرزویش را داشته باشند، هیچ الگوی بدیلی برای سازمان سیاسی و اقتصادی ندارند. هرچند، این همگرایی نهادی حول الگوی سرمایهداری دموکراتیک به معنی پایان چالشهای اجتماعی نبوده و نیست.
در هر چارچوب نهادی مفروضی، جوامع میتوانند ثروتمندتر یا فقیرتر باشند، یا زندگیهای اجتماعی و معنوی کمتر یا بیشتر رضایتبخشی را سپری کنند. ولی پیامد همگرایی نهادها در پایان تاریخ به رسمیت شناخته شدن این نکته است که در جوامع پساصنعتی، بهبودهای بیشتر از طریق مهندسیهای اجتماعی جاهطلبانه به دست نمیآیند. ما دیگر امیدی واقعی بدان نداریم که بتوانیم از طریق برنامههای عظیم دولتی یک «جامعه بزرگ» بسازیم. مشکلات دولت کلینتون در ترویج اصلاحات درمانی در سال ۱۹۹۴ نشان داد که آمریکائیان همچنان نسبت به عملی بودن مدیریت بزرگ مقیاس دولتی بر روی یک بخش بزرگی از اقتصادشان مرددند. امروزه در اروپا، تقریباً هیچکس نمیگوید که میتوان با گسترش دولت رفاه به دغدغههای اصلی این قاره، از قبیل نرخهای بالای بیکاری یا مهاجرت، فیصله بخشید. حداقلش آن است که برنامههای اصلاحی شامل کاستن از دولت رفاه برای رقابتپذیرتر کردن صنعت اروپا در سطح جهانی است. حتی سیاست کسری بودجه کینزی که پس از رکود بزرگ بهصورت وسیع جهت مدیریت چرخههای کسبوکار در دموکراسیهای صنعتی مورداستفاده قرار میگرفت، امروزه از سوی اکثر اقتصاددانان در بلندمدت مضر شناخته میشود. این روزها بالاترین جاهطلبی اقتصاد کلان اکثر دولتها آن است که از طریق ایجاد اطمینان نسبت به ثبات عرضه پول و مهار کسریهای عظیم لطمهای وارد نیاورند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۸۴ صفحه