کتاب اخترفیزیک؛ کتابی جمع و جور برای بچه های عجول

کتاب اخترفیزیک؛ کتابی جمع و جور برای بچه های عجول نوشته - و ترجمه - است. کتاب - را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب اخترفیزیک؛ کتابی جمع و جور برای بچه های عجول

 این کتاب می‌تواند کنجکاوری شما را به شدت تحریک کند. تا به حال شده از آسمان شب تعجب کنید؟ یا با خودتان فکر کنید که معنی همه چیزهایی که در زمین و آسمان وجود دارد چیست؟ جای من در این دنیا کجاست؟ و ما چطور به وجود آمده‌ایم؟

 اگر این کتاب را به دست بگیرید دیگر آن را زمین نخواهید گذاشت. چون این کتاب یک شناخت ابتدایی از ایده‌ها و اکتشافات بزرگ به شما می‌دهد. که دانشمندان هم برای اندیشیدن به جهان هستی از انها استفاده می‌کردند.

با این کتاب می توانید کنجکاوترین بچه کلاس شوید و معلم ها و پدر و مادرتان را حیرت‌زده کنید.

خواندن کتاب اخترفیزیک؛ کتابی جمع و جور برای بچه های عجول را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

تمام بچه‌های کنجکاو و پرسشگر مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب اخترفیزیک؛ کتابی جمع و جور برای بچه های عجول

تعطیلات تابستانی بعد از اتمام کلاس نهم، با چندتا از بچه‌های دیگر سوار ونی شدیم و در عرض پنجاه‌وسه ساعت مستقیم از نیویورک تا صحرای موهاوی در جنوب کالیفرنیا رفتیم. مقصد ما اردوگاه اورانیبورگ بود، پاتوقی یک‌ماهه برای علم‌دوستان جوان که نامش را مدیون رصدخانهٔ منجم دانمارکی، تیوکو براهه، است؛ تلفظ درستش «تی‌یوکو براهه» است، رصدگری بااستعداد و البته با دماغی از جنس فلز برنج. در ادامه به حضورش شرفیاب می‌شویم.

من قبلاً هم آسمان را رصد کرده بودم. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، در شب‌های صاف به پشت‌بام آپارتمانمان در محلهٔ برانکس می‌رفتم تا ستاره‌ها و سیاره‌ها را بررسی کنم. اصلاً کار آسانی نبود. بعضی وقت‌ها مجبور می‌شدم خواهر کوچکم را اجیر کنم تا در بالا بردن اجزای تلسکوپم کمکم کند. گاهی پیش می‌آمد همسایه‌ها، که به خیال خودشان مچ دزدی را گرفته‌اند که یواشکی روی پشت‌بام می‌پلکد، پلیس خبر کنند.

زحل، فرشتهٔ نجات

برای اینکه به پلیس‌ها ثابت کنم من منجمی جوان هستم و مجرم و جانی نیستم، بهشان پیشنهاد می‌دادم نگاهی به آسمان شب بیندازند. سیارهٔ زحل رسماً مهرهٔ مار دارد. سیاره‌ای زیبا و مسحورکننده است و در آن مواقع، هوایم را داشت و نمی‌گذاشت اشتباهی بازداشت شوم.

خداوکیلی، چطور می‌شود عاشق زحل نبود؟ آخر آن حلقه‌های دورش را ببینید! اعجابش در منظومهٔ شمسی لنگه ندارد.

در آسمان شهر هم می‌شود ستاره دید. چندده‌تایی به طور میانگین. خانهٔ پرش صدتا.

صحرای موهاوی جهان به‌غایت پرازدحام‌تری را جلوی چشم ما می‌آورد. کل آسمان مملو از ستاره بود. درست شبیه اولین نمایش افلاک‌نمایی که دیدم، فقط با این فرق که این‌یکی واقعی بود. در آن یک ماه، من تصاویری از قمرها، سیاره‌ها، منظومه‌های ستاره‌ای، کهکشان‌ها و دیگر چیزها ثبت کردم. اما هنوز چیزهایی مانده بود که ببینم. دنیای رصدشدنی، یا بخش‌هایی از کیهان که می‌شود دید، ممکن است شامل صدها میلیارد کهکشان باشد. کهکشان‌های درخشنده و زیبا و مملو از ستاره، آسمان شب را چراغانی و تزیین می‌کنند. چون کهکشان‌ها صاف جلوی روی شما هستند، باور کردنش راحت است که چیز دیگری آن بیرون مهم نیست. اما جهان میان کهکشان‌ها چیزهایی دارد که شناسایی‌شان دشوار است. آن چیزها شاید از خود کهکشان‌ها هم جذاب‌تر باشند.

فواصل تاریک میان کهکشان‌ها چیزی را می‌سازد که ما فضای میان‌کهکشانی می‌نامیم. بیایید برای یک لحظه فرض کنیم که یک‌دفعه سر از آنجا درآوردید. از آنجا که مثال است، به روی خودمان نمی‌آوریم که آرام‌آرام جوری یخ می‌زدید که می‌مردید یا اینکه خفه می‌شدید و سلول‌های خونتان متلاشی می‌شد. کلاً بی‌خیال اینکه از حال می‌رفتید و کم‌کم مثل بچه‌ای که دچار حملهٔ آلرژی شدید شده، ورم می‌کردید.