نظرات کاربران درباره کتاب گلناز

کل کتاب گلناز یا داره مهمونی میده یا خرید میکنه یا کس و کارش میزان.تو اپلیکیشن کتابراه قیمتش ۸ تومنه من اینجا گرون خریدم پشیمونم.کل کتاب درگیری ذهنی داری که شهلا و مهلا و مهتاب و صغرا رو شوهر بدی.خلاصه همه تا تونستن زاییدن تو این ماجرا.خوندن این کتاب اعصاب فولادی میخواد .انگار نویسنده کم سنه و با چند تا اصلاح قدیمی بزور خواسته کتاب تاریخی بنویسه.آخه زمان قاجار اسم مهلا نبود😂😂

دلیل بیان این همه مرگ و میر و غم و غصه رو در این کتاب از طرف نویسنده محترم متوجه نمیشم اون هم جوانمرگ شدن داستان بسیار تلخه گرچه شخصیت اصلی داستان که گلناز هستش در برابر سختی‌های روزگار می ایسته و دست از مبارزه بر نمیداره اما مرگ و میرهای بیش از حد و اتفاق های تلخ داستان بیش از حد معموله و خواننده رو اذیت میکنه

انگار یه نفر خاطرات روزانه اش رو چاپ کرده داستان روانه ولی جذاب نیست.اینکه صبح ناشتایی خوردن، ظهر کباب، شب آش بعد یکی عروسی کرد و یکی زائید یکی ام مرد!! خیلی خوشم نیومد.

من هنوز کامل نخوندمش ولی میتونم نظرمو بگم، انگار نشستی پیش یه نفر و اون شخص داره تند تند خاطرات زندگیشو برات تعریف میکنه اونم با کلی جزئیات! به نظر من اصلا لازم نبود مرغ پاک کردن و میوه شستن و لباس خریدنشونو نویسنده بنویسه، داستانش اصلا چیز خاصی نداره، از این لحاظ میگم که مثلا اکثر داستانا در کنار ماجرای عاشقانه و غمگین یه مسئله یا مشکل یا معمایی دارن ولی این هیچی نداشت. همشم یا عروسی یود یا عزا! در کل فکر میکنم کمتر کسی خوشش بیاد از این داستان. آدم وسطاش دیگه حوصله ش سر میره!

جالب بود و آخرش یکم تلخه و من غمگین شدم

کتاب خیلیییی ضعیف و خیلی خیلی تخیلی بود. اصلا و ابدا توصیه نمیکنم.

واقعا داستان جز بیان رنج و درد و اتفاقات بی ربط مسخره چیزی برای گفتن نداشت حداقل باید یه درسی ،نکته ای ، پیامی میداد. چرا مادر حبیب که یه پسر از دست داده بود دنبال ادامه این خونریزی ها و حتی کشته شدن بقیه پسرهاش بود باید دست و پای گلناز رو میبوسید که با هدر دادن جوونیش مانع ادامه این خون ریختن ها شده بود و جون پسرهاشو نجات داده بود

فقط ۲۵٪ اول رو خوندم و از مرگ و میر خسته شدم... رمان خیلی منفی هستش و توصیه نمیکنم

اینکه یه رمان ساده و روان باشه و به زندگی عادی ما مردم نزدیک تر باشه باعث میشه خواننده بهتر با اون فضا و داستان پردازی اوخت بگیره رمان جذاب و خواندنی بود تنها اشکالی که داشت این بود که یا مدام پشت سرهم تو جشن و عروسی بودن یا یهو یه اتفاقایی می افتاد که تمام جشن و عروسی رو به عزا تبدیل میکرد و نمیدونم خانم حجازی چه علاقه ای به این موضوع داشتن که بعد عروسی حتما عزا باشه به هر حال قشنگه به یه بار خوندنش میارزه

کتاب قشنگی بود.سرگذشت خانمی به اسم گلناز بود که تا بعد از مرگش هم ادامه داشت و بعد از مرگ گلناز به بعد از زبان دختر بزرگ گلناز که اسمش ماهرو بود گفته میشد‌. به نظرم مرگ مهلا و حبیب هم به جا بود و به داستان جذابیت بخشیده بود.با فراز و نشیب هاش باعث شده بود داستان یک نواخت جلو نره. ولی تنها اتفاقات داستان بدبختی عزا عروسی و زاییدن در کل خیلی کتاب قوی نبود واسه سرگرمی خوبه

با سلام و درود کتابی است که مشکلات و تحقیر شدن خانم‌های جامعه ‌ما بخصوص در شرایط قومی و عشایری. داستان تلخ و در عین حال زیبا و جذاب ‌که بیانگر سرنوشت بعضی از دخترامونه

کتاب خوبی بود آداب و رسوم گذشته ها توش خوب توصیف شده بود

اصلا نتونستم وقت بذارم که حتی سه صفحه ش رو بخونم چون از همون اول فهمیدم مثل رمان های تلگرام و سایت ها و... هست ، پر از کلیشه و یه رمان عاشقانه زرد . درسته که نباید زود قضاوت کرد و من کتاب رو نخوندم ، ولی همون اول مشکلاتی پیدا کردم . هم لحن بیانش و هم به خصوص جایی که داشت ظاهرش رو توصیف می‌کرد که عین هزاران هزار رمان های کانال های شبکه اجتماعی بود که چشام فلانه و لبم قلوه ای و فلان 😑😂 واقعا حالا که دارم سعی میکنم رمان عاشقانه ایرانی مناسب رو پیدا کنم ناراحت شدم چون فعلا نتونستم جز رمان عاشقانه زرد و کلیشه ای و رمان های سایتی چیزی پیدا کنم ، فکر می‌کنم در این ژانر کتاب های مناسب کمی باشه ؟ اگر کتاب خوب می‌شناسید لطفاً معرفی میکنید 🙏🏻🙂

توصیه نمیکنم یک داستان معمولی که البته اولش جالب بود اما رفته رفته بعضی چیزها زیاد توضیح داشت بعضی چیزها اصلا گفته نشده بود

🤔🤔🤔این کتاب بود واقعا؟؟؟ انگار یه نفر تند تند داشت خاطرات صد سال پیش رو تعریف میکرد

داستان دختری است که به خونبس میرود ،زندگیش در سربالایی ها و سراشیبی های فراوان قرار میگیرد.

سلام من این کتاب را ۲ بار خواندم عالی مخصوصا جایی که مهلا دختر گلناز مرد

متن ساده خودمونی داشت من و به قدیم میبرد حس خوبی داشتم

خوبه که با خوندن این کتابها با اداب و رسوم احترام بین فرزندان و والدین اشنا میشیم در حالیکه زندگی سخت بود چه راحت میشد خوشحال شد

زیبا بود

داستان ساده و انشاء مانندی بود. شاید واقعا قدیم‌ها مردم به همین سادگی کنار هم زندگی می‌کردند. توی دوتا اتاق، با پول یک قالی اساس یه زندگی را می‌خریدن، اسم مرده‌ها را روی بچه‌های تازه به دنیا اومده می‌گذاشتن و اینجوری بار دلشونا سبک می‌کردن و به راهشون ادامه می‌دادن.

داستان ساده وروان ودلچسبی بود..واقعا زیبا بود آدم باخوندن داستان خودش رو واقعا تو زندگی گلناز تصورمیکرد...به واقعیت خیلی نزدیک بود..بعدازمدتها رمانی خوندم که به دلم نشست..خسته نباشید میگم به نویسنده عزیز

عالی بود، واقعا

رمانی هستش در سبک رمان های که در زمان های قدیم ظلم هایی که در حق زنان جامعه می‌شده ویک زن باید به تنهایی مشکلات زندگیش رو پشت سر می گذاشته

داستان زیبا وصادقانه ای بود،که عطر دنیای قدیمی رادر ذهن زنده میکرد .

فضای داستان رو دوست داشتم

اول داستان تقریبا جذاب بود. ولی دیگه بعدش که آمدن شهر فقط مرگ و میر بود زاییدن داستان پیچ و تابی نداشت. قطعا همه ما مرگ عزیزانمون را دیدیم. بازم میگم. تا قبل مرگ لیلا داستان خوب پیش می رفت. و جذاب بود. ولی دیگه بعدش چنگی به دل نمی زد خدایی تنها فرق این داستان با زندگی مادربزرگای من اینه که هیچ کدوم عروس خونبس نبودن.

سلام، سطح کتاب خیلی پایینه، غلو بیش از حد در داستان خودنمایی می کنه،از لحاظ نکات ویرایشی در حد صفر،امیدوارم نویسنده برای کار بعدیش تلاش مضاعفی داشته باشه،از این داستان‌ها بقال سر کوچه هم می تونه بنویسه.

عالی

خوشمان آمد اما گلویم ور آمد 😭😭😭خانم حجازی یه کم رحم و مروت برای گلناز بخرج‌ می‌دادی

غلط املایی زیاد داشت،وقتم هدر شد.

خیلی خوب بود یادمون می یاره که زندگی یه مسیر پر پیچ وخم هست که گاهی اوقات خوبه گاهی بد واینکه چقدر خوبه که زمان درگذرهست چون اینطوری روزهای بد می گذره وروزهای خوب از راه میرسه نباید ناامید بود .

قشنگ بود

خیلی بی خوده انگار این کتاب رو یه بچه بی سواد که از ادبیات هیچی متوجه نمیشه نوشته تعجب میکنم که چرا طاقچه قبول کرده همچین کتابی تو اپلیکیشنش باشه

ااینهمه بدبختی یه ذره غیر عادی بود رمان هیچ هیجان وجذابیتی نداشت یا همش میزاییدن یا شوهر میدادن یا مهمون داشتن 😕 دفتر خاطرات بود یا رمان 😐

خیلی خوب نبود

داستانه جالبی دلشت ولی اتفاقات رو خیلی تند تند روایت میکرد میتونست یکم پروبال بیشتری بده همه اتفاقاتم پشت سرهم بودن ک زیادجالب نبود .درکل داستانشو دوس داشتم

بخاطر ستاره هاش فکر کردم جالب باشه چرت و پرت محض بود

شاید به این مرور روزانه زندگی یه نفر کتاب نشه گفت . یعنی اینکه این کتاب خوندنش آورده ای حداقل برای من نداشت فقط سه روز مجبور به خوندنش بودم چون از کار نصفه انجام دادن خیلی خوشم نمیاد کتاب باید پندی تو خودش داشته باشه یا یه چیزی یاد بده ولی این رمان نداشت متاسفانه و این مسئله هست که ضعیفش میکرد . ولی متن کتاب روان بود و نویسنده قلم خوبی داشت ⚘️

بنظرم اگر توضیح جزییات مراسم ها و مهمانی های مداوم ، کمتر بود، بهتر میشد ولی اینجوری خسته کننده بود

برای من اولش خیلی کسل کننده بود اما از یه جای به بعد برام جالب شد و از خوندش لذت بردم

جذاب بود

کتاب خوب و سرگرم کننده

خود خود زندگی به معنای واقعی کلمه " مادر "

کتاب زیبا و جذابی بود درسته پایان تلخی داشت ولی ارزش خوندن داشت داستان مادری رنجدیده و فداکار که تا لحظه آخر به فکر بچه هاشه انجام مراسمات عروسی و رسم و رسومهاشون خیلی قشنگ توصیف شده بود طوری که خواننده خودش رو در بطن کتاب حس میکنه ارزش خرید داشت ممنون از نویسنده و عوامل طاقچه

بی نظیر بود....

رمان فوق العاده ای بود خیلییییییی خووووووب بود

با احترام به نویسنده باید بگم اصلا به هنرجویان دوره های نویسندگی توصیه نمی‌کنم. در آغاز راه و شگل گیری قلم هستید پس حرفه ای بخوانید. قلم داستانش حرفه ای نبود. درظاهر در زمان گذشته روایت میشد اما زبان داستان لنگ در هوا بود .(آخه مهلا!!؟). انگار دختر نوجوانی گذشته مادر بزرگش رو تند تند و با جزئیات نا کار آمد و توصیفات جلو نبرنده! تعریف کرده باشه. ایده ی داستان رو دوست داشتم. اما به نظرم یک فیلم فارسی روایت شده بود! تا جشن میشد پشت بندش عزا میشد! همش یا پایکوبی داشتن یا عزا. تنها خوشامدم از متن داستان لحظه مرگ هووی گلناز بود که احساساتی شدم و مرگ خودش. و اون گوشت پاک کردن و کار کردنش تو خونه صغرا خانم به وقت عروسی شوهرش و یک سریع خوب در آوردن حس های گلناز. شروعش میتونست جذاب تر باشه. داستان رو دوست داشتم اما نوع قلم رو نه.خام بود. ما کم داستان نداریم که زن ستم کش رو در زمان قدیم روایت میکنه پس وقتی موضوعت تکراری و کلیشه هست باید به بهترین نحوه روایت کنی تا مورد پسند قرار بگیره. اون بخش حرفه ای خوانیم میگفت حیف ساعت هایی که خوندیش. اما احساس زنانم میگفت قشنگ بود. امیدوارم نویسنده موفق باشه وبتونه بهتر بنویسه .

انگار یه نفر داره تند تند با یه زبون خیلی عامیانه داستان زندگی پر از حادثه شو تعریف میکنه، بد نبود ...

داستان روان،جالب و دوست داشتنی بود،خدا قوت به شما نویسنده عزیز🙏❤...سرگذشت ننه گلناز پر بود از حوادث مختلف،پر بود از درد و مشقت،و استواری این زن در برابر مشکلات ستودتی بود👌... بهتر بود متنتون به صورت دانای کل نوشته میشد که این طوری داستان منسجم تر میشد و جذاب تر میشد اگه داستان به شکل "کلی گویی "جلو نمیرفت... انشالله موفق باشید 🙏منتظر کتاب های بعدیتون هستیم...