نظرات کاربران درباره کتاب حقیقت آن طور که میسون باتل گفت

عاااااالیییییییییی بود، فوق العاده , بهترین کتاب بود داستان در مورد یک پسر دانش آموز به نام میسون است که اختلال یادگیری و جثه بزرگی دارد، یک او جسد دوستش را در باغ خانه خودش پیدا می کنند ، پس مظنون می شود اما حقیقت را می گوید و کسی حرفش را باور نمی کند ، حالا او با دوست دیگرش چه ماجرایی در پیش دارند ، و آیا میسون جان سالم به در می برد؟ و می تواند بی گناهی خود را اثبات کند؟ برای یافتن پاسخ حتما کتاب را بخوانید کسانی که کتاب ماجراجویانه و رئال دوست دارند این کتاب را سر لیستشان قرار دهند🌸🌸🌸🌸🌸

اول کتاب از نظرم کمی خسته کننده بود. اما از وسط های کتاب ماجرا هیجان انگیز شد و خب نمی شد کتاب رو زمین گذاشت. 🙂👌

‌پیشنهاد میکنم کتاب “پسر آفتاب” از همین نویسنده رو هم بخونید📝

اوایل داستان همه چیز کند پیش میره اما به مرور کم کم داستان به قدری جذاب میشود که توصیف کردنی نیست:|

پسری ساده دل و مهربان که اتفاقات تلخی در اطرافش میفتد.... تقریبا تا صفحه ۳۰۰ کتاب میشد روزی دو صفحه یا حتی کمتر خوند ولی یهو اونقدر هیجانش بالا رفت که امشب رو بیدار موندم و خواندم و با میسون ترسیدم و اشک ریختم و لبخند زدم. عاشق قلب مهربان پسرک شدم....

کتاب خوبی بود و داستان قشنگی داشت ولی اولای داستان یک خورده خسته کننده هستش و خیلی روزانه طور و آهسته پیش می‌ره ولی از وسطای کتاب داستان می‌ره سر اصل موضوع. من نسخه چاپی رو که خریدم ترجمه و متن نشر افق نسبت به پیدایش خیلی بهتر و روان تر بود و ترجمه بهتری داشت چون نشر افق بیشتر در زمینه رمان نوجوان فعالیت دارند خیلی در زمینه ترجمه و متن قوی هستند.

عالی👌👌👌

داستان جذابی داشت

باید بدونید، میسون ۳ تا مشکل بزرگ داره! اول، خیلی عرق میکنه. (غدد عرقی‌اش بیش فعال‌ان!) دوم؛ اختلال خواندنِ شدید و سوم... مادبزرگ چیزی از سومین مشکل میسون به افسرِ پلیس نگفت. اما من میگم: اون عواطف خودش رو به صورت رنگ می‌بینه! (اختلال ادراک چند حسی؟!) اما مشکل بزرگتری هم وجود داره! بعد از مرگ بِنی، مردم فکرهای خوبی در مورد میسون نمی‌کنن! روزنامه شهری چیزای جالبی در مورد میسون نمیگه! و افسرِپلیس حرف‌های میسون رو باور نمیکنه!

داستان جالبی داشت . متن روانی داشت .توضیحات زیاد و کسل کننده نداشت .و به نظرم داستان می خواست اینو برسونه که ذات خوب همه چیز یک انسان است .چون میسون با تمام بدی هایی که مت در حقش کرده بود وقتی فهمید مقصر مرگ دوستش مت هست ،بازهم گفت:اون اینکار رو از عمد نکرده ،اون یک بچه است و از سر نادانی بچگانه مرتکب این خطا شده .

راستش خیلی خسته کننده و بدون کشش بود. من همش می‌خواندم تا به آنجای جذابی برسم که در کامنت ها گفته اند ولی حتی آن گره کوچک داستانی بخش انتهایی داستان (که خیلی سریع هم باز شد) آنقدر جذاب نبود. فناوری در کتاب خیلی ابتدایی و قدیمی است مثلا کامپیوتر و امکان تایپ صوتی فقط در مدرسه وجود دارد. کتاب پر از توصیف از محل زندگی شخصیت اصلی است و طولانی است. البته این توصیف‌های دقیق نقطه قوت داستان است ولی من فکر می‌کنم برای یک رمان نوجوان نیاز به یک داستان پرکشش‌تر داریم. متن داستان هم روان است. از نظر شخصیت پردازی هم جالب است. ولی من زیاد دوستش نداشتم‌.

فوق العاده بود خیلی خیلی فوق العاده