نظرات کاربران درباره کتاب خیابانی به رنگ ماه

عالی بود...👌 پر از احساس🌺

عالی بود. ممنون از طاقچه که به بینهایت اضافه کردی ❤🏅🏅❤❤

خیلی پر احساس بود من خودم گریه ام گرفت

داستان کتاب جالب بود. اما یک ستاره ندادم چون برای من خسته کننده بود و همه ش جلو می زدم تا به آخر داستان برسم و ببینم چی میشه. اما شما اگه حوصله دارید بخونید😂😂 منظورم اینه که اگه می تونید متن های کمی کسل کننده رو به امید پایان کتاب بخونید، کتاب خوبیه. هم داستان جذابی داره و هم پایان کمی غمگین و زیبا.

کتاب بسیار عمیقی بود. احساساتی که توی کلمات و ورق های این کتاب بود،در وجودم می پیچید و در قلبم می نشست. امیدوارم لذت ببرید.

این کتاب از نظر من میتونست با قدرت بیشتری تموم بشه و خیلی جاها من با خودم می گفتم اگه اینجاش اینجوری بود خیلی قشنگ تر میشد . کتاب موضوع زیبایی داشت فراز و نشیب داستان خیلی خوب بود ولی من دنبال پایان جذاب تری بودم. در کل سطح کتاب متوسط بود.

عالی بود

کتاب زیبایی بود .داستان بشدت احساسی داشت اما نقاط گُنگ داستان زیاد بود که یجوری انگار به عهده ی تصورات ما گذاشته شد که خودمون بفهمیم . کتابی زیبا پر از مفهوم و پر از زندگی !

می دونستم که آخر این کتاب ،دیوید از دست میره ... می دونستم که میشه با این کتاب گریه کرد... می دونستم که میشه بوی عشق رو حس کرد... می دونستم که میشه پایدارانه پای این کتاب موند... می دونستم که این کتاب یه نوع شاهکار غمگینه که دل آدم رو به درد میاره... و خوندمش ،باهاش گریه کردم ،بوی عشق رو شنیدم و پاش موندم و دلم هم به درد اومد ....

«لنی»، برادری کوچک‎تر دارد. بر خلاف لنی که جثه ‎ای کوچک دارد، «دیوی»، در هفت سالگی به اندازه ‎ی یک فرد بالغ است! مادرشان دو شغل دارد و به سختی کار می‎کند. با این وجود، آن‎ها فقیرند و به جز یک خانه و وعده ‎های غذایی، چیز دیگری ندارند. هر هفته، آخرین نسخه‎ از یک دایره ‎المعارف برایشان می‎رسد و لنی و برادرش، از این طریق شگفتی‎های جهان را تجربه می‎کنند. آن‎ها آرزوی دیدن نقاط مختلف دنیا را دارند و دائم مشغول خیال ‎پردازی ‎اند. اما حال دیوی، کم‎کم رو به وخامت می‎رود و لنی با حقیقتی تلخ مواجه می‎شود...«لنی»، برادری کوچک‎تر دارد. بر خلاف لنی که جثه ‎ای کوچک دارد، «دیوی»، در هفت سالگی به اندازه ‎ی یک فرد بالغ است! مادرشان دو شغل دارد و به سختی کار می‎کند. با این وجود، آن‎ها فقیرند و به جز یک خانه و وعده ‎های غذایی، چیز دیگری ندارند. هر هفته، آخرین نسخه‎ از یک دایره ‎المعارف برایشان می‎رسد و لنی و برادرش، از این طریق شگفتی‎های جهان را تجربه می‎کنند. آن‎ها آرزوی دیدن نقاط مختلف دنیا را دارند و دائم مشغول خیال ‎پردازی ‎اند. اما حال دیوی، کم‎کم رو به وخامت می‎رود و لنی با حقیقتی تلخ مواجه می‎شود...

دیوی ، برادر کوچکتر لنی ، مشکل خاصی داره که باعث میشه بیش از حد رشد کنه و قد بکشه ، طوری که حتی از لنی هم بلندتر میشه ! مادر لنی و دیوی تنهایی از اونها مراقبت می کنه 👩‍👧‍👦و برای همین باید سخت کار کنه تا مخارج زندگی رو در بیاره💰. در این گیر و دار ، دانشنامه های علمی🔍 رایگانی که برای لنی و دیوی فرستاده میشن ، باعث جوونه زدن 🌱 فکرهایی در ذهنشون میشه...📚 داستان زیبایی بود ...( من هم مثل لنی به حشرات علاقمندم ، برای همین در این مورد درکش می کردم :)) البته خیلی هیجانی نبود ، و به شدت هم غم انگیییییز و دردناک بود. مخصوصا آخرش ... انتظارات دیگه ای از خود داستان و پایانش داشتم....به نظرم می تونستن بهتر باشن. البته کسانی که کتاب های رئالِ غم انگیز رو دوست دارن به نظرم این کتاب رو دوست داشته باشن.