نظرات کاربران درباره کتاب تمام این مدت

میتونم بگم واقعا خیلی زیبا بود ❤ یک داستان پر از تنِش و اتفاقاتی که اصلا انتظارشون را نداری برای منکه کاملا جذاب بود نمیخاستم تو این روز هایی که درس دارم بشینم کتاب بخونم اما اونقدر برام جذاب بود که اول فقط میخاستم ۲ الی ۳ صفحه از اون را بخونم اما دیروز که خریدم نصفش کردم و امروز هم به پایان رسوندمش در حالی که نیم ساعت پیش به زور ازش پا شدم تا تکالیفم را تحویل بدم و بعد دوباره بیام سرش 😁 داستانپردازی واقعا زیباست بعضی جاها حس میکنی بقیه داستان دیگه یکنواخت و کسل کننده قراره باشه اما همونجا باز هم یک اتفاق دیگه میفته که تورو مشتاق تر میکنه به ادامه دادن🙃داستان تا حدودی غمگینه اما لحظات شادی هم داره که واقعا بین اون همه غم به چشم میاد🤩 پیشنهاد میکنم اگه رمان عاشقانه دوست دارید حتما این را بخونید😍

تبریک عرض میکنم بابت سالگرد تاسیس انتشارات میلکان و سپاسگزارم از این کار زیبای مدیران و دست اندرکاران انتشارات میلکان و طاقچه عزیز. امیدوارم این کار زیبا و مثبت در تمام انتشاراتی ها به یک عرف نیکو تبدیل شده و ادامه پیدا کند.

اینکه در راه اعتلای فرهنگ کتابخانی کتابی به دوستداران مطالعه اهدا میکنید فوق العاده ارزشمند و قابل احترام و تأثیر گذارست. (سپاسگزارم)

خیلی خوبه توصیه میکنم شماهم بخونید

اولین کتاب سال ۱۴۰۰🌸 بی نظیر بود نمیخوام چیزی از داستان بگم خودتون باید بخونیدش عالی بود💕💕💕💕💕💕💕

خیلی جالب بود . دوست داشتم

۵ ستاره هم کمه

این کتاب واقعا فوق العاده بود توصیه میکنم حتما بخونید میشه گفت کمی از واقعیت دور بود و من صرفاً از افسانه های غیر قابل باور متنفرم اما این کتاب بطور عجیبی تونست توجهم رو جلب کنه

ممنون‌ طاقچه! چشم به راه کتاب‌های رایگان‌تان در روز‌های آینده همچنان هستیم.

تا نیمه اول داستان با یه موضوع کلیشه ای روبرو شده بودم ولی از نیمه دوم به بعد ورق برگشت! روهم رفته بنظرم داستانِ خوبی داشت و میشه گفت برای یه بار خوندن راضی تون میکنه

کتاب ،کتابی جالب هست و خودم به شخصه هنوز تمومش نکردم .(امروز ۸ اسفند ۹۹ تموم شد) با این حال این کتاب منو وادار کرد تا هر روز بین ۲ تا ۴ ساعت زمان برای خوندنش بزارم و هنوزم تا اتمام کتاب مصمم هستم تا این حرکت رو ادامه بدم.(۱۰ ساعت برای خوندن کتاب زمان برد) کتاب همونطور که می دونید عاشقونه هست و میشه از خوندن این کتاب درس ها هم گرفت کتاب جوریه که شما رو غمگین می کنه و خوشحال ، عاشق می کنه و محتاط و در زمانی این اتفاقات رخ میده که شما انتظار ندارید . توی کتاب چاشنی طنز هم استفاده شده و باعث میشه تا در اوج افسردگی، لبخندی بر لبانتون جاری بشه داستان کتاب میشه گفت واقع گرایانه اما نادر هست و قسمتی از داستان هم تخیلیه که ترکیب این ها برای من جذاب هست‌. توی داستان خیلی به جزئیات اشاره شده که میشد با حذف این جزئیات زیاد کتاب رو در زمان کوتاه تری به پایان رساند‌.

اگه از توصیفات کتاب حوصلتون سر رفت، لطفا کتاب رو کنار نگذارید و بهش مهلت بدین تا هر چه که درونش نوشته شده رو به نمایش بگذاره. فکر نکنم از خوندنش پشیمون بشید، بلکه تا مدت‌ها درگیر داستان عجیبش می‌شین. فصل آخر داستان حرف زیادی برای گفتن نداشت و اگه این قسمت اضافه نمی‌شد، جذابیتش بیشتر بود. ولی در کل زیبا بود.🍀

برعکس بسیاری از کتاب های عاشقانه، آثار لیپینکات و داتری( حداقل این دوتای که من ازشون مطالعه کردم) خیلی جذاب، با محتوا و اموزنده هستند. حتی می تونم بگم که این کتاب از [پنج قدم فاصله] هیجان بیشتری داره، و خوبه که پایان بهتری نسبت به اون داشت... از اول که شروع به خوندن کردم به خودم نمی تونستم اجازه بدم حتی یه لحظه استراحت کنم. هیجان و جذابیتش حتی تا اخرین جمله و کلمات هم ادامه داره. و البته اینکه شخصیت های کتابای این دو نویسنده فوق العاده، هم سن و سال خودم هستن و یه جور خاص تر می‌تونم باهاش ارتباط برقرار کنم هم بی تاثیر نیست. در کل من که خیلی پسندیدم و توصیه می‌کنم، امیدوارم دیگران هم مثل من از خوندنش لذت ببرن و بیاموزن.👌 یه نکته دیگه؛ تقریبا اواسط داستان انقدر پیچیده شد و نمی دونستم شخصیت (کایل) الان تو واقعیته، رویاس، خیالات... و خلاصه سردرگم شدم که یاد سریال دارک افتادم.😕😁

وقتی تمومش کردم لبخند زدم، شاید چون زندگی واقعی کمی زمخت تر از این کتاب باشه! اما زیبایی کتاب دقیقا اونجا جلوه گر میشد که نویسنده نشون میداد کاملا آگاهه به اینکه حقیقت زندگی میتونه تا چه حد سنگین و بی رحم باشه گاهی، و با این آگاهی، بازم نوید رشد و رسیدن میداد. درسته که این کتاب پایان و جمع بندی زیبا و دلنشینی داشت، اما در بطن محتوا، جایی که فکر میکردم اگه من جای کایل بودم تا ابد غبار غم روی چشمام میموند، متوجه شدم که اندوه اجتناب ناپذیره، همیشه میمونه، اما میتونی سعی کنی زمان کمتری رو بهش اختصاص بدی و قدم های بیشتری رو به سمت جلو برداری، چون گاهی اوقات تنها کاری که میتونی بکنی یه قدم کوچک به جلوئه. و اینکه چطور شخصیت مارلی تونست یه خاتمه برای سرگردانی هاش پیدا کنه بشدت زیبا بود. شاید چیزی که همه ما بهش نیاز داریم یه خاتمه ست، تا بتونیم اون قدم لعنتی رو به جلو برداریم و یه فصل جدید رو شروع کنیم.

داستانی کاملا روان وجذاب و البته عاشقانه❤،با فراز ونشیب های به هنگام. اگر اهل تصویرسازی ذهنی هستید حتما از خواندن این کتاب لذت خواهید برد.😄

کتاب در ژانر عاشقانه و کمی معمایی هست ایده متفاوتی درون کتاب نهفته هست که باعث جذابیت کتاب می شود و همچنین متفاوت بودن آن نویسنده این کتاب یکی از نویسنده های کتاب پنج قدم فاصله هست در کل کتاب جالبی بود ولی نسبت به کتاب پنج قدم فاصله ضعیف تره و من زیاد خوشم نیومد البته سلیقه ای هست!

شخصیت های داستان کاملا واقع و قابل درک بود؛ کایل پسری هم وابسته که زندگی بدون کیم برایش غیرقابل درک و تصور بود حتی زمانی که در رابطه اش با کیم هردو رنج می بردند 🐌مارلی دختری که زندگی اش را با داستان ساخت و باعث رشد کایل شد ؛ در روند داستان با مارلی درونمان آشنا شدیم ، یادگرفتیم دوستش داشته باشیم و همراه با او از لاک تنهایی و محدودیت هایمان بیرون بیاییم 🕊 نکته ی مهم در این کتاب این است که به وضوح می توان تفاوت وفاداری به عشق و هم وابسته شدن را درک کرد ؛ اینکه ☡ نباید عدم تفاهم با یکدیگر را به حساب مصائب عشق گذاشت در کنار عشق باید حالت خوب باشد ☺👌 همین طور که باید به هر آدمی فرصتی برای اثبات در زندگیمان بدهیم به هر رابطه ای هم باید فرصتی برای اثبات داد ↩ رابطه‌ی کیم و کایل ۷ بار شکست خورد پایبندی به همچین رابطه ای عشق نیست و دل کندن از آن هم هوس نیست بلکه پایبندی به آن هم‌وابسته شدن و یک جور مازوخیسم است و دل کندن از آن رشد کردن و ارزش خود را حفظ کردن است که البته آسان هم نیست😑

باز هم این نویسنده دست من رو گرفت و برد به دنیایی جدید. کتابی کاملا متفاوت و قطعا در ژانر عاشقانه. کشش کتاب داشت کم کم کار دستم میداد و چه زیبا بود زمانی که کایل برای حلاجی موضوعات در دنیای خودش و همچنین از دید دیگران داشت. بار دیگر با این نویسنده خندیدم و اشک ریختم و قدم به قدم همراه شخصیت هاش پیش رفتم. نکته بسیار مثبت قلم این نویسنده این بود که دقیقا پا به پای اتفاقات تو رو جلو میبرد ؛ نه جلوتر، نه عقب تر. 《مرد در ماه؟ اون آن بالاست.میدانم که هست... بگویید دیوانه ام.بگویید متوهمم.بگویید رویاپردازم.مشکلی با اینها ندارم.... من همیشه به این افسانه ها باور خواهم داشت.... میتوانید سعی کنید و جلویم را بگیرید.》😁

تمام این مدت ، یک اثر دیگه از دو همکار نویسنده هست که بعد از پنج قدم فاصله منتشر شده. از نظر داستان پردازی چندان جذاب نبود اما یک ایده ی جدید داشت که متاسفانه خوب پرداخت نشده بود و بیشتر به افسانه ها شباهت داشت تا یک داستان درست و درمون. فضاسازی ها تا حد زیادی تکراری و با توصیفات مشابه هم بود.... یک چهارم آخر کتاب که میتونست خیلی بهتر نوشته بشه،کاملا سر هم بندی شده بود. حفره هایی در داستان وجود داشت که من نتونستم پرش کنم و بخاطر همین میگم این کتاب صرفا میتونست یک فیلم سینمایی خوب باشه با جلوه های بصری و هوای مه آلود و خاکستری...جوریکه "اونها" داستان رو به واقعیت نزدیک کنند و بتونن در ذهن مخاطب جا بگذارن. در نهایت کتاب نسبتا خوبی بود...نه اونقدر خوب و نه اونقدر بد...بهر حال نباید بی انصاف بود.

خوب بود توصیه میکنم کتاب رو نصفه رها نکنید چون اخر قصه خعلی بهتر بود

به معنی واقعی کلمه سحرانگیز و خارق العاده بود و داستان متفاوت اما جذابی داشت. موقع خوندن این کتاب این حس بهم دست میداد که انگار دارم مثل شخصیت کتاب به مزارع گل های آفتابگردان تو یه روز ابری نگاه میکنم.

الان تمومش کردم. اگر نخوام احساسی نظر بدم فقط میتونم اینو بگم: لذت بردم.

خوب بود داستانش متفاوت بود 8.

کتاب خیلی قشنگیه هم واسه کسایی که تا حالا عزیز ترین کسشون و از دست دادن هم برای کسایی که از دست ندادن چون باعث میشه بفهمی هر لحظه جای تغییر هست و هیچ چیزی زندگی رو متوقف نمیکنه 🌹

اول ممنون از انتشارات میلکان که این کتاب رو رایگان در اختیار ما قرار دادن. این کتاب پر از شیرینی و غم بود. لحظاتی پر از آرامش داشت و لحظاتی پر از غم و اندوه. خوندن این کتاب سفر عجیب و زیبایی بود.

ممنون بابت رایگان کردن این کتاب😊😊...میلیکان تولدت مبارک🥰

ممنون میلکان، تولدتم مبارک 🌹

۱۵۱. کایل و کیمبرلی زوج افسانه‌ای دبیرستانن، کاپتان خط حمله و چییرلیدر، اگه تا همین‌جاش مشخص نیست با یه داستان کلیشه‌ای روبرو هستید باید بگم کمیبرلی شب جشن فارغ التحصیلی تصمیم میگیره به کایل بگه که میخواد رابطشون تموم کنه و برای بدتر شدن ماجرا تقریبا بلافاصله تصادف میکنن. کایل در بیمارستان به هوش میاد و با خبر فوت کیمبرلی دنیا رو سرش خراب میشه! درحالیکه کایل داره با افسردگی و عذاب وجدان دست و پنجه نرم میکنه با دختری به نام مارلی آشنا میشه و زندگیش تغییر میکنه. باید دید آیا این تغییرات همیشگی هستند؟ این اتفاقات چه تاثیری در رشد کایل داشتند؟ رابطه کایل و مارلی از این لحاظ که دردهای مشابه دارن و همدیگه رو درک میکنن به خوبی شکل میگیره و برخلاف کلیشه بودنش روایت زیبایی داره و شما با احساسات مختلف روبرو میشد. سوپرایز کتاب در قسمتهای آخرشه و واقعا غیرقابل پیشبینیه. بیشتر به نوجوانان توصیه میکنم.

خیلی کتاب قشنگی بود من به شخصه خودم عاشق فیلم ها و کتاب های عاشقانه و درام هستم اگر شما هم مثل منین این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم

رمانی زیبا و پرتنش و غیر قابل پیش بینی 🤩😍 ترجمه روان و گویا بود

✍تا حالا پیش آمده است که از ابتدای خواندن رمان برای آن مردد باشید? اما همچنان ادامه بدهید؟ نصفه و نیمه رها کردن کتاب و دوست ندارم پس تا پایان کتاب خواندم که تمام شود و نظرم این است که درون هر کتابی حتی یک جمله آموزنده هست .(از نیمه داستان جذابیت داستان بیشتر شد ) معرفی امروز📘 کتاب تمام این مدت نوشته ریچل لیپینکات و میکی داتری نویسنده کتاب معروف پنج قدم فاصله است . رمان برای دوستداران افسانه و نوجوانان مناسب است . 😊🤔 📘طرح جلد کتاب برای من مفهوم قابل تاملی داشت و دوست داشتم 😍😊 عشق دو نوجوان در دوران دبیرستان(کایل و کیمبرلی )و دعوای آنها و حادثه تصادف و بستری شدن کایل در بیمارستان در حالیکه فکر می‌کند کیمبرلی فوت کرده است و اتفاقاتی که در این بین پیش میاد و حضور مارلی که انگیزه کایل برای ادامه دادن و زندگی می‌شود اما داستان به همین جا ختم نمی شود وکتاب به خیلی موارد در زندگی اشاره می‌کند و حوادث زیادی اتفاق می افتد. 🛑خیلی مسائل در زندگی کایل، فکر کایل. اینکه کسی هست احساست را درک کند ، اینکه شانس دومی هست... و اینکه ممکنن است شرایطی که فکرش را نمی کردی، اتفاقی بیافتد که متوجه شوی هیچ چیز واقعی نیست... و اینکه... 💥اگر شانس دومی داشتی، اگر بر میگشتی به عقب، اگر می توانستی یه لحظه را دوباره تجربه کنی، همان کارهای قبلی را تکرار می کردی؟ یا اجازه میدادی زندگی روند دیگه ای پیش بگیره؟؟؟ شاد و عاشق و شاکر باشید 🥰

رمان «تمام این مدت» یک رمان احساسیه🥺 که در بیان اتفاقات، لحظه‌ها و توصیفاتش خیلی رمانتیک پیش می‌ره. این رمان شما رو غرق در احساساتی عمیق می‌کنه. داستان رابطه‌ی بین دو نفر که غمگین و افسرده بودن و درمان مشکل خودشون رو در یکدیگر پیدا کردن. البته ناگفته نمونه که کم و بیش درگیر اتفاقات سخت هم می‌شیم که در نهایت به ایجاد تغییر و پیدا کردن عشق و آرامش می‌انجامه. کتاب دیگر این نویسنده با نام «پنج قدم فاصله» هم با استقبال خوانندگان روبه‌رو و در نهایت موجب شد یه فیلم سینمایی هم ازش بسازن.🙂🤍

اعتراف میکنم که کتاب تا اواسطش جذبم نکرد ولی بعدش کاراکتر کایل واقعا سوپرایزم کرد در کل خوب بود و اصلا انتظار نداشتم پایانش اینطوری باشه لذت بردم.

ابتدای کتاب کمی دلسرد کننده به نظر میرسه ، و به جرئت میشه گفت از صفحه 300 به بعد تازه داستان به اوج می رسه . پس اگر میخواهید این کتاب رو بخونید ، باید صبور باشید . علی رغم زیاد بودن توصیفاتی که داره و باعث شده صفحات کتاب بیشتر بشه ، متوجه می شید اون توصیفات کمک چندانی به پیشبرد داستان نمیکنه و بیشتر باعث سردرگمی شما میشه . به نظرم می تونست قلمی گیرا تر داشته باشه ،چون موضوع داستان ، زیبا ، غم انگیز و قابل تامله ولی طرز نوشتار باعث میشه مخاطب به خوبی جذب کتاب نشه . حال و هوای شخصیت اول در بسیاری از جاها نا معلومه و صحنه پردازی نسبتا ضعیف، موجب میشه روند داستان از دستتون خارج بشه و متوجه نشید دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادنه . دیالوگ ها چندان گیرا نیستند اما به سبب شخصیت پردازی نسبتا خوبی که دارند ، سیر داستان رو دچار اختلال نمیکنه . در کل نظر من مبتنی بر اینه که داستان ، موضوع زیبایی داره ، اما قلم و سبک نوشتار باعث ضعیف شدن داستان شده . اگر جزو اولین رمان های تینیجری هست که میخونید ، شاید بخواهید زیر بسیاری از جملات رو خط بکشید ، اما باید گفت جملات دارای معانی جدیدی نیستند و شاید باعث بشن انتظاری که از کتاب دارید برآورده نشه :)

اول اینکه ممنونم از طاقچه و نشر میلکان برای رایگان کردن این کتاب🙏🏻 دوم اینکه به نظرم کتاب جالبی هست و خوندنش خالی از لطف نیست

رمان عاشقانه، اثر دیگری از نویسنده ۵فوت آنور تر. در شروع که تا حدود ۱۵۰ص را بزور خواندم، چون خیلی تعریف کتاب را شنیده بودم میخواستم ببینم با چه چیزی مواجهم، بعد کم کم داستان جذاب شد و ۱۵۰ص بعد را با اشتیاق خواندم، اما از آنجا به بعد با وارد شدن شوک جدید به داستان، من کمی از قصه دلزده شدم. شاید چون کمی تخیلی شد و انگار تمام داستان صفحات قبل زیر سوال رفت. در کل من از ده، شش به کتاب میدهم. از خواندنش پشیمان نیستم اما قطعا دوباره دلم نمیخواهد بخوانمش. اما خب داستان است دیگر، ذائقه شما را نمیدانم.

داستان، داستانِ قشنگی بود؛ پر از اتفاقات غیر منتظره و شوکه کننده. شروعِ پرکشش و پایانِ خوبی داشت؛ اما به شخصه دلم میخواست نیمه‌ی پایانی کتاب سیر آروم تری داشته باشه و بیشتر به وقایع پرداخته بشه. اما خب، از طرفی هم این مختصر بودنش باعث میشد که خسته نشی و کلمه به کلمه رو با جان و دل دنبال کنی. نثر روان و ساده‌ای داشت، طوری که با یکبار خوندن متوجه موضوع میشدی. از طرفی هم زبان کتاب محاوره بود و این درجه‌ی همزاد پنداری رو در منِ مخاطب بالا تر میبرد. و خب برای من به شخصه این ساده بودنش یک نقطه‌ی عطف و عامل جذابیت بود! به کسانی که دنبال یک داستانِ عاشقانه‌ی ساده، دور از کلیشه‌هایی که تا الان تجربه کردیم می‌گردن، این رمان رو توصیه میکنم.

عاشقانه قشنگ و با فراز و نشیب های هیجان انگیز خیلییی دوستش داشتم

فوق العااااده بوووود..خیلی قشنگ...پر از اتفاقات پیش بینی نشده...واقعا دوست داری بدونی آخرش چی میشه...

سلام. برای من جذاب بود. شاید بشود گفت تا نیمه رمان، همان روال عاشقانه که پس از یک حادثه منتظرش هستیم.مرور خاطرات، حسرت و غم و پشیمانی اما... ماجراهایی رخ داد که غافلگیرم کرد با پایانی امیدبخش

قشنگ بود عاشقانه و پر از لحظه‌های شوکه کننده

اگه دوست دارید رمانی عاشقانه بخونید که پایان جذاب و درعین حال غیر قابل پیش بینی داشته باشه این رمان رو پیشنهاد میکنم

هر کسی یه طبعی داره و توی بحث کتاب نمیشه با خوبه یا بده نظری داد. بخاطر همین از جذابیت نمیگم. کتاب متنش روان بود. یکمی اسمها ممکنه برای بعضی ها سخت باشه ک با یکی دوبار تکرار درست میشه. خوده داستان ک از همه مهمتره موضوع جدیدی داشت. تا بحال نشنیده بودم. و برای من خیلی خیلی جذاب بود. احساسات منو تحت تاثیر قرار میداد. ب نظر ارزش خوندن داره. اما یه مقدار ممکنه تخیلی باشه. نمیدونم از نظر علمی ممکنه یا نه اما ب نظر تخیلی میاد. ک چیزی از جذابیت داستان کم نمیکنه. موضوعش منو درگیر کرد. علاوه بر اتفاقات جذاب. روزمرگی هم داشت. ک ب نظر من همین روزمرگیها باعث میشد حس کنم واقعیه. حس کنم درون داستانم و با تموم شدن رمان غصه بخورم...

عالی بود میخونی تو ذهنت هر جور دوس داری تصورش میکنی

بسیار عالی وپرمحتوا

ممنونم از انتشارات خیلی‌خوبتون

در کل کتاب خوبی بود. اما اگه کتاب پنج قدم فاصله رو خونده باشید می‌فهمید که نویسنده اثر فوق العاده بهتری رو در اونیکی خلق کرده. توی کتاب تمام این مدت با اینکه داستان جالب بود، اما خیلی بخش‌ها نیاز به توضیح بیشتری داشت و بعضی جاها برعکس... باید خیلی زود ازش عبور می‌کرد. خب این نقص در اونیکی کتاب نویسنده نبود و من انتظار داشتم این اثر عاشقانه هم به زیبایی اونیکی باشه. ولی میگم، در کل قشنگ بود.

اگه قصد خوندنش رو دارین حتما تا انتها بخونیدش... چون همون طور که دوستان گفتن داستان از اواسط ایده اصلی خودشو نشون میده که یه خلاقیت کم نظیره... اصلا بهتر بود نویسنده از وسط شروع به نوشتن می کرد😂 یه عاشقانه فانتزی که خلاقیت بالایی تو داستان پردازی داره...

یعنی برای این کتاب فقط میتونم بگم عالی وعالی

یک شروع و پایان زیبا! علاوه بر شخصیت پردازی عالی ، اتفاقات غیر منتظرهٔ جالبی هم تو داستان رخ میده که واقعا ارزش خوندن داره🌸