نظرات کاربران درباره کتاب شش تایی ها

بسیار عالی انگار داری خود بازی رو میبینی

زیاد بد نبود تصویر هاش زیاد خوب نبود متنش ریز بود

تو یکی استقلال می بره تو اون بکی پرسپولیس

عالی چه جوری بگم عالی عالیه

برای علاقه مندان به فوتبال و طرفداران پرسپولیس، جالب میتونه باشه.

وای چه بازی بود و چقدر خوب کتاب خوب بود و خوب ساخته شده. باعث افتخار و غرور پرسپولیسی هاست

یک بازآفرینی دقیق و عالی از یک قلم بی طرف. پرسپولیس ابتدای دهه پنجاه تیمی پرمهره با ساختار مدیریتی ، فنی و مالی حرفه ای و حساب شده بود. عبده در فاصله پایان جام منطقه ای تا شروع لیگ تخت جمشید اولین تیم حرفه ای ایران را تشکیل داده بود تا آنجا که در مسابقات وقت باشگاههای تهران تیم دوم پرسپولیس را به میدان فرستاده بود و تیم اصلی را راهی عربستان ، قطر و لبنان برای انجام مسابقات تدارکاتی کرده بود.شاید عبده تصور کرده بود باشگاههای بزرگ کشور نظیر تاج ، پاس ، عقاب ، برق ، راه آهن ، سپاهان ، تراکتورسازی، ملوان ، ابومسلم ، نیرو ، ذوب آهن و هما نیز به هوس رقابت و چشم همچشمی راه وی را در پیش خواهند گرفت و فوتبال کشور از بن بستی که در آن گرفتار شده بود نجات پیدا خواهد کرد. بن بستی که نتیجه تلخ آن شکست برابر استرالیا و عدم راهیابی به جام جهانی مونیخ هزار و نهصد و هفتاد و چهار بود. اما تغییرات در سطوح عالی فدراسیون فوتبال و انتخاب کامبیز آتابای به ریاست این تشکیلات راهی نو را پیش پای فوتبال ایران گذاشت. لیگی پویا به نام جام تخت جمشید. با شروع جام تخت جمشید علی عبده تفکر یک تیم حرفه ای و یک تیم آماتور خود را کنار گذاشت ، سرمایه هایش را یک کاسه کرد و تیمی ساخته و پرداخته را در اختیار آلن راجرز گذاشت. پرسپولیس در حالی پای به جام تخت جمشید گذاشت که در آخرین لیگ سراسری کشور موسوم به جام منطقه ای بمقام قهرمانی رسیده بود. سیزده برد و یک باخت! راجرز تیمی کامل و پرورش ستاره را داشت درون دروازه مودت و طاووسی ، در خط دفاع آشتیانی، کاشانی، مسیح نیا ، مهراب ، بیوک ، جاسمیان . در خط میانی پروین ، ادیبی ، معینی و دستجردی و در خط حمله که گل سرسبد تیم بود حسین کلانی آقای گل لیگ دوم منطقه ای و همایون سرطلایی و نیز ناظم گنجاپور بزرگ که همواره بوی گل میداد. و دو ژوکر بنامهای رضا وطنخواه و اسماعیل حاج رحیمی پور که قادر به بازی در هرپستی بودند! با این وجود او با مشورت با همایون بهزادی، ایرج سلیمانی را از تاج مسجد سلیمان و صفر ایرانپاک را از کلوپ شنای اهواز خرید و جانشین کاظم رحیمی و داریوش مصطفوی کرد که از تیم جدا شده بودند. در نیم فصل نیز جواد اله وردی را از تاج خرید. پرسپولیس در لیگ اول تخت جمشید رکوردی جاودانه را خلق کرد پانزده برد و هفت تساوی بدون شکست، ۴۶ گل زده و تنها ۶ گل خورده. بر هایی نظیر پیروزی هفت صفر برابر نورد اهواز با چهار گل زنده یاد ایرانپاک دو گل دکتر کلانی و یک گل پروین. یا برد پنج گله برابر راه آهن و برد سه گله برابر ذوب آهن در باب همایون اصفهان. اما حکایت این برد حکایتی جداگانه بود. برد شش صفر برابر تاج تبدیل به ملودرامی تاریخی شد . یک بازی سمبلیک که واژه ای جدید را وارد فرهنگ فوتبالفارسی کرد شش تایی ها! واژه ای که سالهاست طرفداران پسران آبی تلاش می‌کنند معادل آن واژه ای بیابند گاهی چهار را نشان می‌دهند اما نتیجه ای آنرا پودر می‌کند گاهی سه را، زمانی صفحات فوتبال را زیر و رو می‌کنند و برد هشت صفر تاج برابر تیمی به نام همایون را پیش می کشند و آنرا به همایون بهزادی نسبت می‌دهند!! از آن سخنانی که در صندوق هیچ عطاری جا نمی‌شود. شاید تیم نادر ( تیمی که زنده یاد ناصر حجازی از آن به فوتبال ایران معرفی شد) برای نادر محمدخانی باشد و یا تیم استقلال مربوط به میدان استقلال تهران، تیم پیروزی برای خیابان پیروزی و تیم دوچرخه سواران مربوط به فدراسیون دوچرخه سواری! از آن قیاسهایی که تنها در کوره فکری حاج فتل می جوشد ولاغیر. گاهی نیز از اصل ریشه این بازی را می‌زنند و آنرا دروغی تاریخی معرفی می کنند فارغ از اینکه حسن آقای روشن که از مردان نیک فوتبال ایران است در یک برنامه تلویزیونی با شجاعت تمام بر درستی مسابقه و نتیجه آن صحه می گذارند. جدا از این نتایج شیرین برای هواداران ارتش سرخ و غمبار برای عاشقان پسران آبی ، این مسابقه نتایجی تلخ و زشت نیز برای مردان تاثیرگذار در این مسابقه گذاشته است. جواد اله وردی که پس از این نتیجه به توهین های سرتیپ خسروانی در حضور وی پاسخی تند میدهد و خسروانی در جا حکم اخراج وی از تاج را میدهد و او به پرسپولیس می پیوندد. اله وردی را اگر حتا از دریچه سیما نیز ببینید حتا در سن و سال هفتاد و یکی دو سالگی میتوانید پی به شخصیت بی شیله پیله و سالم وی ببرید. اما متاسفانه برخی هم تیمی های وی که در بین آنها مردان شاخص و بزرگ تاریخ فوتبال ما نیز با کمال تاسف حضور دارند به او نسبت هایی و تهمت هایی می‌زنند که این مرد موسپید فوتبال ما را در یک برنامه تلویزیونی چنان می رنجاند که اشک به چشمانش می آورد. یکی به وی تهمت مالی می‌زند و دیگری در کمال وقاحت او را متهم به خیانت می کند. در این میان هستند خوشنامانی که دادنشان را از این سخنان و تهمت های زرد و سیاه دور می‌کنند و نظیر نصی عبدالهی تمامی اتهام‌ها را کاملا نادرست و ناشایست معرفی می کنند. این است تفاوت دوغ و دوشاب که نصراله عبدالهی و حسن روشن را جاودانه می کند و دیگران را مجازات کردار زشتشان. هرچند که نامشان به اکراه بزرگ پنداشته شده. اشکهای جواد اله وردی برای فریبکاری ایشان کافیست. نکته آخر. در بازی برگشت سرخابی ها در لیگ اول تخت جمشید بازی هنوز به دقیقه سوم نرسیده که سرطلایی دروازه تاج را فرو می‌ریزد. بلافاصله صدای تماشاگران سمت چپ و روبروی جایگاه ( مکان سنتی هواداران ارتش سرخ ) با هدایت محمد بوقی به آسمان می‌رود. هفت تایی ها ! هفت تایی ها ! هرچند شادروان غلامحسین مظلومی این گل را جبران می کند و تماشاگران پرسپولیس به همان ششتایی ها بسنده می کنند! اظهارنظر تاریخی . رایکوف مربی نام آشنای تاج : من اگر هواداران پرسپولیس را داشتم تمام جام‌های فوتبال ایران را درو می کردم! انتقام بزرگ. همایون بهزادی پس از قهرمانی ایران در جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ که او را آقای گل و بهترین بازیکن قاره معرفی کرد در کمال تعجب از حضور در تیم ملی بازماند. علت اصلی حضور رایکوف در راس تیم ملی بود. بهزادی چهار سال صبر کرد تا در یک میدان بزرگ به رایکوف بفهماند که چه اشتباه بزرگی کرده است. یک هت تریک تاریخی برای سرطلایی بزرگ و کاپیتان همیشگی پرسپولیس. یادش گرامی. تشکر از نویسنده محترم کتاب و عذرخواهی بابت اطاله کلام. دریغ است ایران بیش از این ویران شود!

سلام من به عنوان یک پرسپولیسی از این کتاب خیلی لذت بردم واقعا خاطرات خوشی از پرسپولیس رو تازه کرد تصویر گری اون یک مقدار ضعیف بود ولی از حق نگذریم تا بحال با هیچ کتاب فوتبالی انس نگرفته بودم اصلا آدمو میبره تو حال و هوای فوتبال بسیار بسیار بسیار این کتاب عالی بود ممنون هستم از نویسنده‌ی این کتاب بنظرم هر کتابخون پرسپولیسی باید این کتابو بخونه...