نظرات کاربران درباره کتاب از سرزمین‌ های انگور

خــــــــــــییییییییـــــــــللللـــــــــــی فوق العاده س . 😎👌👌

همه چیز خوب پیش می‌رفت؛ اسپرانزا لباس های رنگی داشت. خانه‌شان بزرگ بود و او می‌توانست با دوستانش حرف بزند تا اینکه با یک اتفاق همه آن زندگی رنگارنگ از هم پاشید. آنها نمی‌توانستند با آن اتفاق کنار بیایند اما بعد از آتش سوزی خانه و پیشنهاد تیولوییس فهمیدند که مکزیک جای آنها نیست. اسپرانزا همیشه مثل یک ملکه زندگی می‌کرد اما حالا با مهاجرت به آمریکا کارهایی را انجام می‌داد که تا به حال در عمرش انجام نداده بود، کارهایی مثل جارو کردن... ده تا گره تا بالای قله کوه، یک گره اضافه کن، نه گره تا پایین؛ او باید از قله ها و دره های بسیاری عبور می‌کرد تا به آرامش برسد. -حق با میگل بود هرگز نباید تسلیم شد ~♡

خیلیییی قشنگ بودی من نسخه چاپی ش رو خوندم ولی خیلی قشنگه حتما بخونید بعصی جاهاش آدم دلش می خواد گریه کنه و در ضمن داستان عاشقانه هم هست من می خواستم یکم کتاب ادامه داشته باشه یجورایی یه چیز هایی نصفه موند ولی به هر حال قشنگ بود من دوست داشتم🙃😉😊

من اولین اثری که از این نویسنده خوندم کتاب های اکو بود که اون ها هم پیشنهاد می کنم ولی این کتاب واقعا کم از کتاب های دیگر این نویسنده نداشت اثار پم مونیوز رایان بهم یاد داد چطور از سختی های زندگی بگذرم و مقاوم باشم ممنون از نویسنده و انتشارات پرتقال

سلام کتاب خیلی قشنگی بود و پیشنهاد میدم حتما بخرین.

خیلی قشنگ بود و غمگین‌ترین کتابی بود که تا حالا خوندم🥲 دلم میخواست آخرش اینجوری تموم نمیشد و یه تحولی ایجاد می‌شد ولی باز هم قشنگ بود تا حالا شده یه کتابی بخونین و بعد از اینکه تموم شد دلتون بگیره که چرا تموم شده؟ خب این از هموناست بخونید و لذت ببرین

داستان پردازی متوسط بود