نظرات کاربران درباره کتاب خورشید حتماً می‌تابد

جناب آرش این قسمت مربوط به نظر دادن راجع‌به کتاب هست نه نوشتن مقاله راجع‌به موضوعاتی که حتی شاید مهم باشند یا به کتاب مرتبط باشند برنامه‌های متنوعی برای ابراز عقاید و شرح دادن موضوعات مختلف وجود داره وقتی می‌خواید نظرتون رو ثبت کنید راهنمایی برای نوشتن نظر بهتر وجود داره که خوبه بهش توجه بشه من نظرات شما رو خوندم و تو خیلی‌هاشون متوجه نمی‌شدم که خب کتاب محتواش چیه کیفیت بیان محتوا چطوره این کتاب به چه دلیل پیشنهاد می/نمی‌شه و...من نمی‌گم نظر باید خالی از عقاید شخصی باشه به هرحال این نظر شماست و قطعاً نشانی از شما و سلایق‌تون در اون وجود داره مشکل من اینه که نظرات شما اصولاً مبتنی بر بیان عقاید شخصیه یعنی انگار هدف‌تون از ثبت نظر اینه نه بررسی کتاب با خودم گفتم کاش مثلاً پیش از ثبت نظر پرسش‌نامه‌ای کوتاه از کتاب وجود داشت و مثلاً اگه کاربر به سه تا پرسش از پنج پرسش پاسخ درست می‌داد اجازه‌ی ثبت نظر داشت تا از شر انسان‌هایی که طمع نظر دادن دارن و پیش از مطالعه‌ی کتاب و فقط با دیدن عنوان، فهرست یا نمونه‌ی کتاب نظر می‌دن در امان بمونیم ولی گفتم در بین انسان‌های کتاب‌خوانی که در این برنامه گرد هم اومدن احتمالاً کسانی هستن که بتونم دغدغه‌ام راجع‌به اتفاقی که تو همین برنامه هم می‌افته رو واضح باهاشون در میون بذارم لطفاً لطفاً هر انسان «به شدت نظردهنده‌ای» که فکر می‌کنه هرجا فرصتی برای نوشتن و گفتن فراهم بود باید سریع خودش رو تخلیه کنه و یا بقیه رو ارشاد کنه و یا به نوعی به بقیه بفهمونه فقط من تو جامعه‌ی ایران نجات یافته‌ام و بقیه‌تون تو دریای جهل غوطه ورید و یا متعصب هستید که اجازه نمی‌دید صحبت کنم این نوشته رو به خودش بگیره یکی از نشانه‌های انسان متعصب درنظر من این هست که از روی خشم و هیجان سخن می‌گه نه با مراجعه به خرد و یا انقدر درگیر شده که خردش از درک بدیهیات هم عاجزه و وقتی شما در قسمت نظرات کتاب نمی‌تونید جلوی خودتون رو بگیرید که راجع‌به مسائل مختلف سخنرانی نکنید دارید هیجانی رفتار می‌کنید و انسان متعصبی هستید و همین تعصب هل‌تون می‌ده و نمی‌ذاره حرف‌هاتون ترمز بگیره(یعنی خیلی روشن آینه آینه) خیلی پوست‌کنده حرف می‌زنم چون خسته شدم از بس همه‌جا یه نفر میکروفون دستش گرفته و سر و صدا راه انداخته از بس همه‌جا شاهد جدلم از بس همه‌جا مشغول متهم کردن همدیگه‌ایم بابا بذارید لااقل یه‌جا آروم باشیم اون چیزی که لازمه رو بگیم خودمون رو کنترل کنیم هیاهو راه نندازیم به خدا بعضی وقتا صدای حقیقت خیلی لطیف و نازکه تو این سر و صدا دست‌مون بهش نمی‌رسه! و کجا بهتر از اینجا که مکانی برای کتاب خوندن و اندیشیدنه هرچند در طاقچه‌ هم قطعاً راه‌هایی برای بیان عقایدمون داریم مثلاً می‌تونیم تو قسمت نظرات نظر شخص خودمون راجع به موضوع کتاب یا بخشی از کتاب رو چاشنی کار کنیم همون بریده‌ای که می‌ذاریم هم متناسب با علایق ماست دیگه زیرش می‌تونیم نظرمون راجع‌به اون قسمت رو بگیم ولی دیگه اینجا رو با وبلاگ شخصی و توییتر و... اشتباه نگیریم باشه؟ تقدیم به تمام کسانی که حتی شاید خردمندانه نظر می‌دن اما بی‌جا و بدجا نظر می‌دن

منظور در طاقچه بی نهایته. وگرنه در طاقچه موجوده دیگه!