نظرات درباره کتاب میدان آزادی و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب میدان آزادی

نظرات کاربران درباره کتاب میدان آزادی

۳٫۰
(۲۰۰)
ائلگار
داستان میدان آزادی را باید جز آن دسته از داستانهایی طبقه بندی کرد که موضوع و مفهوم آن در زبان ایما و رمز گنجانده شده بود. آیا پیرمرد رمز انسان نوعی و نماد هر یک از شخصیت های داستان نبود؟ آیا سرنوشت هر یک شخصیت های داستان را تداعی نمیکرد؟ اینکه راوی به دنبال پیرمرد بود ولی تنها سایه ی او را مشاهده میکرد و پسر بچه ی کرد که پیرمرد و شخصیت های دیگر داستان را از یک دریچه نگاه میکرد، دو مصداق بارز برای تایید این ادعاست. از طرفی نویسنده در صفحه ی آخر بسیار صریح و واضح اشاره می کند که پیرمرد شاهد همه ی حوادث عالم بوده است. ( رمز انسان نوعی) بدین ترتیب شک و شبهه ای باقی نمی ماند. نویسنده از این تکنیک برای نشان دادن تکرار یک وضعیت خاص در افراد جامعه استفاده کرده است. در مجموع داستان نگاهی از منظر جامعه شناسی بر شخصیت های داستان داشت و بنده خوشحالم که نویسندگان ما تا این حد رسالت ارباب قلم بر اوضاع و احوال جامعه را ادا میکنند. وقوع حوادث غیر منتظره در داستان لحظه به لحظه بر زیبایی و گیرایی آن می افزود. پایان داستان نیز کاملا سازمان دهی شده بود. در کل داستان بسیار زیبایی بود. سپاس از نویسنده بزرگوار.
sanan
زندگی اکثر آدم ها در حسرت چیزهایی است که ندارد اما عجیب آنجاست زمانی به آن دست می یابد به پوچی تلاش خود پی می برد...این نگاه داستان را دوست داشتم.
arash.t
یه داستان گفتگو محور . چرا آخرش اینجوری تموم شد . گم شدم
mehry
یک داستان شهری . آدم های بی هدف رو به خوبی تصویر کرده. ولی پایانش رو چندبار خوندم ارتباطی با خود داستان ندیدم .حس کردم قبل از پاراگراف آخر یه پاراگراف حذف شده .
nasrin65
به petros سلام خود کلمه تقریبا عربی ...پس باید حتما با تنوین همراه باشه...تو فارسی چیزی به عنوان تقریبن نداریم با کاربر کاملا موافقم
123456
به نسبت بد نیست
مجتبی
تقریبا بد بود...
askaridehno
به نظرم بهتر از بقیه بود موفق باشید
Ali
به نظرم بهتر از بقیه بود
t09132422922
قشنگه
moradi486
میدان آزادی *****
آهنگر چیره
خیلی جالب نبود برام. نفهمیدم نویسنده چی میخواست بگه!
ana
به نظرم داستان خوبی نبود.نقاط مبهم زیادی داشت . تعداد شخصیت ها برای یک داستان کوتاه زیاد بود . پایان خوبی هم نداشت
ارمیا
فضاسازیش تقریبا خوب بود.پایانش افتضاح.جوون های پارک نشین رو خوب توصیف کرده بود.درکل متوسط بود.
reza
داستان خیلی خوب پیش رفت ولی آخر داستان بد تمام شد ،شاید اگر اینطور تمام نمی شد جزو سه نفر برگزیده بود.
majid
2تا داستان دیگه مونده که بخونم ولی از یه جای به بعد با خوندن یکی از نظرات،به تمام نظراتی که زیاد توضیح دادن شک دارم. به نظرم خوده نوسنده ها هستن که بیخودی یه داستانو تخریب یا ازش تعریف می کنن.
LAJEVARD
داستان تکه تکه ای بود که هر بخشش با نخی نازک به هم وصل بود، همون میدان آزادی. داستان مکان محور بود... البته توصیف این مکان برای خواننده چندان دقیق نبود. شاید واقعی است و نویسنده واقعا در اون فضا بوده و این طوری به جای خلق مکان از تصاویر ذهنی خودش استفاده کرده . غافل از اینکه خواننده به ارشیو تصاویر ذهنی او دسترسی ندارد.
فرحناز
یک داستان گفتگو محور و البته متکی به فضاسازی . روزهای تکراری و ملال آوری که منتظر معجزه است . به جز پایان بندی ساختار ومحتوای امروزی دارد.
سعید
یه داستان دیگه از تنهایی آدمها .باهمند و تنها.
behdin
این نویسنده هم از قرار شاهرودی هستن. پیرمرد توی داستان خیلی ماندگاره .پردازش شخصیتی اش جالب و قدرتمنده .چرا پایان رو گنگ تموم کرده .اگه پایان مناسبی داشت پنج ستاره میدادم
mosaii
گفتگوهای جاندار!! کاش اخرش رو بهتر می نوشت .
t09132422922
عالیع
m
سلام دیالوگ و فضا سازی وتنهایی و بی هدفی آدم های داستان و کشش خوب بود. شروع خوب نبود . پایان بندی به تنه داستان نمی خورد.انگار واردژانر دیگر شده.
آلما
داستان واقع گرا اما بد
aria
کمترین انتظاری که من از این بیست داستان دارم اینه که یه حرفی برای گفتن داشته باشند یا لااقل خلاقیت و ابتکاری در اوناها دیده بشه!
مه دی
خیلی خوب بود.
azimi
متوسط. نقاط ضعف و قدرتش به یک اندازه بود.
Noushy
عشق به خواندن داستان های کوتاه در من، "پیوسته نو کردن خواستنی است که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دیگرگون شدن". شاید انتظار بنده از داستان های برگزیده کمی بیش از معمول است، اما هر خواننده ای بدنبال مشاهده افقی جدید، با اتکا بر تجربه و دانش نویسنده است و نه بر پایه ی ارائه اندیشه ای که اتفاق آن را رقم زده باشد. بکارگیری جملاتی ناب و در جای خود استفاده از طنز گونه های 'دلنشین' می تواند فضای داستان را گیراتر نماید، که از این حیث نویسنده داستان "میدان آزادی" کمی ضعیف عمل کرده است.
barzi
اینکه از طریق دیالوگ برخی تصاویر را نشان داده بود به جای اینکه توصیف شان کند خوب بود. اما ساختار داستانی نداشت. مثل خیلی داستان های دیگه این مجموعه
ناما
نمره: ۱۶ داستان رو دوست داشتم. چه موضوع و فضای خوبی. خوب شروع شده بود و عالی تموم شد. ولی وسطهاش شل بود. عین ماست. انگار کمی عجولانه نوشته بود و زیاد روش کار نشده بود. می‌تونست از این فضا، تنهایی هولناکتری دربیاره. بدون قضاوت و جانبداری شخصیت‌ها. و نمایشی‌تر. چون این داستان می‌طلبید که نمایشی باشه. بعضی دیالوگ‌ها خوب بود ولی بعضی هم زیادی واقعی و غیر داستانی و پر از حشو و زوائد. اگه ساختار محکم‌تری داشت نمره‌ی بهتری می‌گرفت. من بهش شانزده می‌دم.
مجتبی آسمان
جالب بود ...
saman
ساده و عمیق،بسی لذت بردیم
iJoseph
چفت و بست خوبی داشت.
میر حسین موسوی
بسیار خوب بود
behruz
فوق العاده بود نثری شیرین و جذاب
ApAmnApAt
عالی بود.
saeid
درخشان و عمیق! نثر و زبان فوق العاده!
saeid
درخشان و عمیق! نثر و زبان فوق العاده! «اما از دیدنم...»
mehrabwolf
خیلی داستان خوبی بود واقعا لذت بردم...♥♥♥♥
fifi
بسیار عالی ... شروع و پایانی فوق العاده میدان آزادیِ شاهرود یکی از میدان‌های شمالی شهر است. میدانی‌ست مستطیلی‌شکل که به جای عرضِ مستطیل، دو نیم‌دایره دارد ... رمزی است برای ادامه دادن ... و در پایان لذت بردن ... پیروز و سربلند باشید
zash
کتاب دوست داشتنی ای بود! من واقعا درک نمی کنم ایراد گرفتن از غلط املایی رو!؟ اونم با اینکه می دونید نوشتار از گفتار سر چشمه می گیره و از اونجایی که ما کلمه ی تلفن رو توی متن فارسی به صورت تلفن می نویسیم نه telephone کلمه ی تقریباً هم به صورت فارسی شده می شه نوشت! از دوستانی که کباده ی ادبیات می کشن انتظاره همچین نظراتی نمی ره
zash
کتاب دوست داشتنی ای بود!
امین
به نظرم نویسنده خیلی زیبا و زیرکانه شخصیت اول داستانشو معرفی میکنه.بخصوص از شروع داستان و اون توصیفات خاصش خیلی خوشم اومد.ارزو میکنم همه جوانان علاقه مند حداقل یه بار این داستان رو بخوونن.خیلی لذت بردم.به امید اشاعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی
Boomboom
عالی .
maryam
عالی بووود
timepassenger
"اتفاقن" آخرش فوق العاده بود... هوشمندانه و جدید بود. بسیار پسندیدم
هادی
اخرش زیاد خوب نبود.
feri
خط داستانی مشخصی نداشت. ضعفی که تو بعضی داستان های دیگه هم بود
اميرسام
احساس میکنم که یه نویسنده آماتور داره سعی میکنه به چیزایی که قبلتر اشاره کرده بهشون توی داستان فلش بک بزنه ولی ناشیانه این کار رو انجام میده، یه روایت از یه کار روتین که یکباره بهم میخوره، بد نبود دوسش داشتم ولی مسابقه ست، نمیشه مرامی امتیاز داد.
کاربر 31546
اولین چیزی که توی ذوقم زد اشتباهات املایی بود. مثلن؟! تقریبن؟! البته نمیدونم رسم الخط نویسنده بوده یا نسخه ی طاقچه. در کل به نظرم داستان شلوغ و در همی بود. خط داستانی نداشت. شخصیت های اضافی و توضیحات اضافی زیاد داشت. به نظر میومد افراد اصلی داستان رفقای قدیمی باشند ولی حرف زدنشون بیشتر به پسربچه های تازه بالغ میخورد.

حجم

۰

حجم

۰